احسان حاج صفی و بار یک اتهام سنگین

جام ورزشي؛ نيمه اول كه تمام می شود همه توجه شان به رختکن سپاهان می رود. چند نفر که آن حوالی مستقر هستند می گویند داخل رختکن خبرهایی است. با ورود زودهنگام سپاهان آن هم به مدت پنج دقیقه و البته بدون حضور حاج صفى ديگر همه یقین پیدا کرده اند که داستان خیلی جدی تر از آن است که فکرش را می شد کرد. سپاهان نیمه دوم را با دو تغییر آغاز کرد تا شاید بتواند خرابی های نیمه اول را جبران کند اما شدت زلزله خیلی بیشتر از آنی بود که بتوان آباداش کرد. سپاهان باخت تا رقابت قهرمانی را دو هفته جلوتر به استقلال واگذار کند و دستش به نشانه تسلیم به هوا بلند شود، البته این دست به هوا بلند شدن با دست حاج صفی که به هوا بلند شد کمی تفاوت دارد.

* شورش هواداران سپاهان
هواداران خشمگین سپاهان اما این داستان را بر نمی تابند. آنها ابتدا به صندلی های ورزشگاه حمله می کنند و بعد به هواداران تیم رقیب و خبرنگاران و سر آخر مامورین حفاظت ورزشگاه! اما درد آنها چیز دیگری است. کم کم اعتراضات یک صدا می شود و متهم ردیف اول حاج صفى می شود و بعد رحیمی مدیرعامل و کرانچار. رحیمی هر چقدر سعی می کند تا با صحبت شعله خشم آنها را آرام کند موفق نمی شود و ترجیح می دهد به داخل رختکن باز گردد. فیتیله اعتراضات اما با آمدن کرانچار به سالن کنفرانس بالاتر می رود. ابتدا فحاشی به مردم گیلان و سپس نوک پیکان به سوی کرانچار می رود که چرا حاج صفی را بازی داده است! چلنگر با خونسردی همیشگی همه  را ترجمه می کند و در جواب خبرنگاری که از هند عمد حاج صفی پرسیده بود می گوید: حاج صفی هم جزیی از فوتبال ما است و همین!

ساعت چیزی حدود 9 شب است و همچنان بازیکنان سپاهان داخل رختکن حبس هستند و اتوبوس بیرون در منتظر است. از رحیمی می پرسیم که داستان حاج صفی درست است؟ و او می گوید: نمی دانم در این دو ساعت دهها نفر این حرف شما را به من زده اند! اما مدرک نداریم. شما چیزی دارید به ما نشان دهید! در همین لحظه یکی از لیدرهای عصبانی سپاهان به ما اضافه می شود و فریاد زنان به مدیرعامل می گوید : مدرک از این بالاتر که دیشب اس ام اسی که به حاج صفی زده شد را همه دیدند. آقا از هم اتاقی هاش بپرسید! اطرافیان تیم سپاهان به خاطر اینکه توجه سایر خبرنگاران به لیدر جلب نشود به سرعت او را به داخل اتوبوس می برند تا داستان فیصله پیدا کند.

خوروش سرپرست سپاهان می گوید نه آقا حاج صفی هم اشتباه کرده مثل هر بازیکنی که هند می کند. شما اگر دنبال سوژه هستی، بنویس چرا هر سه روز یکبار برای سپاهان بازی گذاشتند! بنویس که چرا استقلال امروز باید استراحت کند و بعد با خیال راحت به دیدار فولاد برود!

* پرانتز باز؛ چرا؟
اشتباهی که احسان  حاج صفی برابر داماش مرتکب شد و منجر به گل اول و در نهایت باخت سپاهان برابر این تیم شمالی شد عملا بخت سپاهان را برای رسیدن به عنوان قهرمانی لیگ برتر به پائین ترین حد ممکن رساند.اتفاق های مهم اما بعد از  این خطا رخ داده است ، جایی که "نظر" به سرعت روی کاغذ و کیبرد آمد و تبديل به خبر شد. مدعا این بود که: حاج صفی برای قهرمان شدن استقلال و موفقیت قلعه نویی چنین حرکتی را انجام داده و می خواهد سال آینده به تیمی برود که قلعه نویی سرمربی آن خواهد بود.

احسان حاج صفی به عنوان بازیکنی که فوتبال خود را مدیون سپاهان است، در 5 سال گذشته یکی از بهترین های فوتبال ایران بوده است و به صورت نه چندان غیر طبیعی مدتی است دچار افت شده. خب، آیا احسان در بازی با الغرافه هم که با ضعف خود مقصر 2 گل این تیم بود می خواست به الغرافه ملحق شود؟ آیا در بازی با الاهلی که توپ دفع شده توسط گردان با برخورد به حاج صفی تبدیل به موقعیت مسلم گلزنی و در نهایت پیش افتادن این تیم عربستانی شد، این صحنه دلیلی برای ملحق شدن حاج صفی به الاهلی بود؟

* آخر داستان رشت
هواداران سپاهان که منتظر آمدن بازیکنان هستند تا از خجالت شان بیرون بیایند سرانجام توسط یگان ویژه حفاظت ورزشگاه به زور به بیرون فرستاده می شودند و حالا بازیکنان یکی یکی از در رختکن بیرون می آیند. همه به جز حاج صفی البته! خبرنگاران منتظر او هستند و گزارشگر دوربین نود بی تابی می کند. همین بی تابی او موجب می شود تا کار سایر خبرنگار هم خراب شود و مامورین همه را به بیرون بفرستند، به جز یکی دو نفر که سمج تر هستند!

سرانجام در رختکن کاملا باز می شود تا حاج صفی به همراه چند بادی گارد به بیرون بیاید.او قیافه اش به هم ریخته است و در یک کلمه می توان گفت داغان است! همراه او محرم نوید کیا و گردان و مسئول تدارکات هم حضور دارند و اطرافش را گرفته اند. داخل رختکن به هم ریخته است و یکی از کارمندان ورزشگاه می گوید که حاج صفی حسابی همه چیز را به هم ریخته است و کلی شلوغ کاری کرده است...