پایگاه 598 -
حجت الاسلام جمالی*/
مطمئن ترین مسیر شناخت شاخص های تشخیص اصلح رجوع به کلمات امام راحل(ره) و
مقام معظم رهبری می باشد . البته علاوه بر شاخص های عمومی مقام معظم رهبری
برای هر دوره از انتخابات به بیان شاخص های خاص آن انتخابات هم می پردازد
.حضرت آقا تاکنون در باب شاخص های ریاست جمهوری دوره یازدهم به بیان یک
شاخص در سخنرانی نوروزی خود بسنده کرده اند و آن اینکه ر رئیس جمهور آینده
باید ویژگی های مثبت احمدی نژاد را داشته باشد و ویژگی های منفی او را
نداشته باشد . بر این اساس لازم است به خوبی به مشرب احمدی نژاد آشنا شد و
به خوبی به نقاط قوت و ضعف او آشنا گردید.
تنها با مطالعه اجمالي می توانیم به
نقاط مثبت احمدي نژاد در حوزه مديريت کلان جامعه اشاره کنیم که متأسفانه
در دوران سازندگي و اصلاحات تدريجا به فراموشخانه ي نظام رانده شده بودند.
1ـ استکبار ستیزي بالا در روابط خارجي
2 ـ نفي اشرافي گري و ساده زيستي در حوزه مديريت کلان
3ـ توجه به قشر مستضعف جامعه و ایجاد بستر عینی تحقق عدالت اجتماعی
4ـ
حضور در متن آحاد جامعه با سفرهاي استاني که انصافا معجزه مدیریت انقلابی
می باشد هرچند هنوز طرفداران وطنی اندیشه ساختارگرا و تجربه گرای مدیریت
غربی از درک آن عاجز می باشند.
5ـ سرعت و شدت عمل بالا و ارائه حجم بالايي از فعاليت
6ـ داشتن جسارت انقلابی ساختار شکني در حوزه مديريت و سازمان مديريت
7ـ حل نشدن در بروکراسي اداري و جبر سيستم هاي مديريتي
شايد
بتوان به اين ليست موراد بسياري را هم اضافه نمود که در مجموع به تعبیر
مقام معظم رهبری احیاء گفتمان انقلاب اسلامی رادر پی داشت. البته لازم است
مقايسه آماري دقيقي در دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی واقتصادی بين دولت هاي
سازندگي و اصلاحات با اين دولت خدوم صورت بگيرد تا بر همگان به خوبي،
فاصله ها عيان و فاش گردد.
اما در باب نقاط ضعف احمدی نژاد می توان به برخی از این موارد اشاره نمود:
1- عدم تعامل با قوا
2- عدم توجه به خرد جمعی
3- عدم تعامل با نخبگان همفکر و با اخلاص
4- تعجیل و سرعت مذموم در انجام کارها
5- ضعف کارشناسي در برخي موارد و عدم استفاده از ظرفيت مديريت کشور
6- دامن زدن به مطالبات بدون توجه به مقدورات کشور
7- حاشيهسازيهاي پرهزينه و کم فايده از قبيل تأکيد بر ايرانيگري، ماجراي رئيس سازمان تأمين اجتماعي و ..
8- ضعف در قانونگرايي
البته
در کنار شناخت دقیق نقاط قوت و وضعف احمدی نژاد توجه به یک محور اساسی
بسيار مهم مي باشد و آن گفتمان حاکم بر دولت احمدی نژاد مي باشد و آن نفي
ايده «مدرنيته اسلامي» و بازگشت به پارادايم «تمدن اسلامي» در حوزه مديريت
کلان جامعه مي باشد و به نظر می رسد که بخشی از ضعف های احمدی نژاد هم ناشی
از فاصله گرفتن از این گفتمان و بازی در گفتمان سازندگی می باشد.
شايد
بتوان از منظري فرهنگي و عميق، فتنه 88 را نقطه اوج درگيري اين دو جريان
فکري دانست، يک طرف انديشه امام(ره) و مقام معظم رهبري(دام عزه) که معتقد
به ساخت تمدن اسلامي در عرصه جهاني با تمام لوازم تمدني آن مي باشند و طرف
ديگر کساني که با منحرف کردن قطار انقلاب از ريل اصلي خود، آرمان انقلاب را
به "ژاپن اسلامي" تنزل داده والگوي مديريت ماهاتير محمد و امثال آن را وجه
همت انقلابي خود را قرار دادند و بر سر کشور آن آوردند که شد. شاهد بر اين
درگيري فرمايش مقام معظم رهبري در خطبه تاريخي خود در نماز جمعه بود که
بيان فرمودند انديشه من با انديشه برخي فاصله دارد و انديشه احمدي نژاد به
ما نزديک تر است (نقل به مضمون)
بنابراين بر تمامي اصول گرايان فرض
است که توجه به اين جهت گيري اساسي مقام معظم رهبري داشته باشند که مسير
انقلاب اسلامي مسير تمدن سازي اسلامي و تحقق امت اسلامي است و بايد به تمام
لوازم اين مسير يابي بند بود.
دستیابي به فقه حکومتي، توليد علوم
انساني اسلامي، توليد الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، مهندسي فرهنگ و مهندسي
فرهنگي ... همه از لوازم تحقق ايده تمدن اسلامي است که به خوبي توسط رهبري
معظم براي بخشهاي مختلف تشريح شده و به صورت مطالبات جدي طرح گرديده است و
تحقق اين ايده ها تنها در سايه داشتن «مشربي احمدي نژادي» امکان دارد.
مشربي که قدرت بالاي ساختار شکني داشته باشد و خود را در چنبره ايده ها و
انديشه هاي تکنوکراتهاي مسلمان زنداني نکند و البته در رأس اين مشرب بايد
روحيه بالاي اطاعت پذيري از ولايت مطلقه فقيه قرار گيرد تا برخی از مسیرهای
غلط تاریخی باز هم تکرار نشود و برخی مسیرهای منحرف خط کلی ما را تغییر
ندهد تا آنجا که این مشرب به الگویی عینی در تحقق منشور کامل اصول گرائي در
صحنه مديريت کلان اجتماعي تبديل گردد.
نتيجه آنکه اصول گرايان در
اين برهه ي حساس تاريخ انقلاب بايد تمام وجه همت خود را در بيرون راندن
انديشه مدرنيته اسلامي از حوزه مديريت کلان اجتماعي قرار دهند و آخرين ضربه
ها را با بر پايي يک انتخابات با شکوه بر پيکر نيمه جان اين انديشه وارد
آورده تا در ادامه بستر تحقق گام به گام ايده تمدن اسلامي در تمامي لايه
هاي مديريت جامعه پديد آيد.
بر اين اساس لازم است که در این فضای
رقابت انتخاباتی این بصیرت جامع و عمیق برای خواص و احاد جامعه ایجاد گردد
که تمام آسیبهای اجتماعی ریشه در اندیشه مدرنیته اسلامی دارد اندیشه ای که
بدنبال خیال خام اسلامیزه کردن الگوهای نظام سرمایه داری است الگوهایی که
امروز در زادگاه خود نیز به بن بست رسیده اند.
البته از طرف آحاد
مردم انقلابی هیچ نگرانی وجود ندارد زیرا دل و جانشان با آرمانهای انقلاب و
امام حاضر و راحل گره خورده است و با وجود تمام مشکلات ملتی آگاه و با
بصیرت روزهای سخت می باشند که "نه دی"، شاهدی بر این عظمت بی بدیل تاریخی
می باشد. اما همه نگرانی از بی بصیرتی برخی از خواص و نامزدهای ریاست
جمهوری می باشد که در صحنه سیاسی آگاه به زمین بازی خود نیستند و ناخوداگاه
در پازل دیگران قرار می گیرند و برای آنان گل می زنند.
* حجت الاسلام دکتر مصطفی جمالی؛ پژوهشگر و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی