جام ورزشی؛ دستها این بار «پشت پرده» نیست. در ورزشگاه عضدی همه صحنه هند احسان حاجصفی را دیدهاند. از آنها که روی دورترین سکوها نشستهاند تا داور که در چند قدمی صحنه است.
صدای گزارشگر شبکه گیلان میآید که میگوید: «نیازی نبود این پنالتی را
انجام بدهد... شاید این پنالتی بیشتر از همه استقلال را خوشحال کند!» و
اصفهانیهای حاضر در ورزشگاه را خشمگین.
نیمه اول که تمام میشود همه توجهها به رختکن سپاهان جلب میشود. بعضی
از کارکنان ورزشگاه که به رختکن سپاهان نزدیکترند میگویند داخل رختکن
خبرهایی است.
با ورود زودهنگام سپاهان آن هم به مدت پنج دقیقه و البته بدون حضور
حاجصفی دیگر همه یقین پیدا میکنند که داستان خیلی جدیتر از آن است که
فکرش را میشد کرد. هواداران خشمگین سپاهان حالا دیگر خشمگینتر هم شدهاند
و داستان را بر نمیتابند. آنها ابتدا به صندلیهای ورزشگاه حمله میکنند و
بعد به هواداران تیم رقیب و خبرنگاران و سر آخر مامورین حفاظت ورزشگاه!
اما درد آنها چیز دیگری است. کمکم اعتراضات یکصدا میشود و متهم ردیف
اول "حاجصفی" است و بعد رحیمی مدیرعامل و کرانچار. رحیمی هر چقدر سعی
میکند با صحبت شعله خشم آنها را آرام کند موفق نمیشود و ترجیح میدهد به
داخل رختکن بر گردد.
فیتیله اعتراضات اما با آمدن کرانچار به سالن کنفرانس بالاتر میرود.
هواداران سپاهان که جایگاهشان چسبیده به سالن کنفرانس است به سرمربی
معترضاند که چرا حاجصفی را بازی داده! چلنگر اما با خونسردی همیشگی همه
اعتراضات را ترجمه میکند و در جواب خبرنگاری که از هند عمد حاجصفی پرسیده
بود، گفت: «حاجصفی هم جزیی از فوتبال ما است!»
...
ساعت حدود 9 شب است. همچنان بازیکنان سپاهان داخل رختکن حبس هستند و
اتوبوس بیرون ورزشگاه منتظر است. از رحیمی میپرسیم که داستان حاجصفی درست
است؟ و او میگوید: «نمیدانم در این دو ساعت دهها نفر این حرف شما را به
من زدهاند! اما مدرک نداریم. شما چیزی دارید به ما نشان دهید!»
در همین لحظه یکی از لیدرهای عصبانی سپاهان به جمع اضافه میشود و
فریادزنان به مدیرعامل میگوید: «مدرک از اون اساماس دیشب بالاتر؟ آقا از
هماتاقیهایش بپرسید!» اطرافیان تیم سپاهان به خاطر اینکه توجه سایر
خبرنگاران به لیدر جلب نشود به سرعت او را به داخل اتوبوس میبرند تا
داستان فیصله پیدا کند.
خوروش، سرپرست سپاهان اما میگوید: «نه آقا حاجصفی هم اشتباه کرده مثل هر
بازیکنی که هند میکند. شما اگر دنبال سوژه هستی، بنویس چرا هر سه روز
یکبار برای سپاهان بازی گذاشتند! بنویس که چرا استقلال امروز باید استراحت
کند و بعد با خیال راحت به دیدار فولاد برود!» اما اوضاع آنقدرها هم خوب
نیست که آقای سرپرست میگوید!
هواداران سپاهان که منتظر آمدن بازیکنان هستند تا از خجالتشان دربیایند.
آنها سرانجام توسط یگان ویژه حفاظت ورزشگاه به زور به بیرون فرستاده
میشوند و حالا بازیکنان یکییکی از در رختکن بیرون میآیند. همه به جز
حاجصفی البته! خبرنگاران منتظر او هستند و گزارشگر دوربین 90 بیتابی
میکند. همین بیتابی او موجب میشود کار سایر خبرنگار هم خراب شود و
ماموران همه را به بیرون بفرستند، به جز یکی دو نفر که سمجتر هستند!
...
گفته می شود قبل از دیدار مقابل داماش در هفته ماقبل پایانی لیگ برتر،
پیامکی با این مضمون به احسان حاج صفی ملی پوش چپ پای تیم ملی از طرف یک
شماره ایرانسل ناشناس فرستاده میشود. متن این پیامک که باعث بهم ریختن
شرایط روحی بازیکن سپاهان شد این است: «در فصل آینده در جناح چپ … بازیکن
ثابت هستی و …. روی تو نظر دارد!»
این پیامک را احمد جمشیدیان هم اتاقی حاج صفی لو داده است.
بعد از دو اشتباه جبران ناپذیر توسط حاج صفی، زلاتکو کرانچار در بین دو
نیمه و رختکن سپاهان حسابی از خجالت او در میآید و میگوید: «اصلا فکر
نمیکردم یک پیامک اینقدر روحیهات را بهم بریزد. تو حرفهای نیستی و اصلا
هیچ کدام از بازیکنان ایرانی حرفهای نیستند.»
...
سرانجام در رختکن کاملا باز میشود تا حاجصفی به همراه چند سپاهانی که
مانند بادیگارد دورش را گرفتهاند، به بیرون بیاید! قیافهاش به هم ریخته
است و میشود فشار حملاتی که همتیمیهایش دقایقی قبل در رختکن به او
داشتند را در صورتش دید. همراه او محرم نویدکیا و گردان و مسئول تدارکات
هم حضور دارند و اطرافش را گرفتهاند. داخل رختکن به هم ریخته است. یکی از
کارمندان ورزشگاه میگوید حاجصفی حسابی همه چیز را به هم ریخته است و کلی
شلوغکاری کرده است.