به گزارش 598،به نقل از فارس، غالب قندیل تحلیلگر مسایل راهبردی منطقه در مقالهای در خبرگزاری الشرق الجدید نوشت که از زمانی که «تمام سلام» به عنوان نخست وزیر جدید لبنان مأمور تشکیل کابینه جدید این کشور شده، عربستان سعودی سعی کرده است وجهه و نقشی را برای خود در این کشور ایجاد کند که با اقدامات این کشور در دو دهه در لبنان متناقض است، ریاض در این راستا به دنبال این است که به عنوان یکی از اعضای اصلی ائتلاف به رهبری آمریکا از وزنه خود در لبنان استفاده کرده و به محاصره مقاومت و تضمین منافع اسرائیل در این کشور و منطقه به راهکارهای مسالمت آمیز حل درگیری عربی اسرائیلی دست بزند.
وی در تبیین این مورد چند نکته را تشریح کرده و مینویسد: اولا عربستان سعودی در دوره اخیر با پدیده ای مواجه شده که نام آن از بین رفتن نقش منطقه ای و وزنه این کشور نام دارد و به همین علت خود را در رقابتی سخت با قطر میبیند که از سوی آمریکا و اسرائیل مأمور شده تا با همکاری ترکها تفاهمهایی را با اعضای سازمان جهانی اخوان المسلمون ایجاد کند و به همین علت نیز مواضع نفوذ و تاثیر گذاری را در مصر و تونس و لیبی به دست آورده است، این در حالی است که عربستان سعودی بعد از بهار عربی نقش خود را در این کشورها از دست داده و تنها به حمایت از گروه های سلفی افراط گرای وابسته به وهابیت بسنده میکند.
البته شکست های عربستان در بهار عربی به همین جا ختم نمیشود، بلکه این کشور در عراق نیز شکست کاملی خورده و از زمان عقب نشینی آمریکایی ها از این کشور، بغداد به بخشی از ائتلاف ایران و سوریه تبدیل شده است، این در حالی است که تحولات سریع در یمن نیز نشان می دهد که این کشور که همواره حیات خلوت سعودیها به شمار میرفته و به علت تحولات کنونی در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد و نیروهای تازه ای از مخالفان سعودی ها که ارتباط نزدیکی با ایران و سوریه دارند، مانند حوثی ها و جنبش جنوب در این کشور بروز کردهاند. از سوی دیگر برخی اطلاعات نشان از آن دارد که گروه های نزدیک به علی عبدالله صالح نیز وارد فضای درگیریهای نظامی با عربستان سعودی به علت تلاش برای باز پس گیری منطقه اشغالی نجران هستند که سالها قبل به یمن اختصاص داشته و الان در اشغال عربستان قرار دارد.
در بحرین نیز اوضاع به هر سمتی که برود، مشخص است که معادله های داخلی آن به نفع نیروهای معترض تغییر کرد، گروهی که با حمایت مردمی وارد درگیری با نیروهای سعودی شده که در سرکوب انقلاب مردمی در این کشور شکست خوردهاند.
قندیل در تشریح نکته دوم خود مینویسد که در سایه رقابت قطر و ترکیه و در سایه عقبنشینیهای دراماتیک عربستان سعودی در منطقه این کشور به دنبال افزایش نقش منطقه ای خود در دو کشور لبنان و اردن بر آمده است، این در حالی است که برگه فلسطین به رهبری حماس در دست قطر قرار گرفته و اخوانیها نیز با وجود روابط مستحکمی که با عربستان دارند، تا حد زیادی به قطر وابسته شدهاند.
در همین راستا به نوشته روزنامه واشنگتن پوست آمریکا، بندر بن سلطان به همراه دو میلیارد دلار پول و با پوششی آمریکایی که در پی سفر باراک اوباما به اردن ایجاد شده، به اردن رفت و مسئولیت تغییر موضع اردن در قبال جنگ در سوریه را بر عهده گرفت، این در حالی است که عربستان با تمامی امکانات خود وارد این جنگ شده و شایعات مطرح شده در مورد دیدارهای محرمانه و تماسها بین ریاض و دمشق در دوره اخیر شایعاتی است که در راستای مانور عربستانیها تنها در راستای فریب افکار عمومی صورت میگیرد تا در سایه مشغولیتی که به پرونده سوریه دارد، بتواند نقش قیمومیت را در عرصه سیاسی داخلی لبنان نیز به دست آورد.
این تحرکات بندر در راستای پوشش رئیس جمهور آمریکا صورت میگیرد که با تمام امکانات خود سعی دارد تا از نفوذ غربی در لبنان حمایت کند، به همین علت دستورات آمریکاییها به بندر بن سلطان این کشور را بر آن داشت تا با ولید جنبلاط همکاری کرده و موازنهای را در روابط سیاسی عربستان در داخل لبنان ایجاد کند، چرا که روند اوضاع دیگر اجازه مخفی شدن در پشت سعد حریری و تیمش را نمیدهد، چرا که آنها دیدگاههای تنگی دارند و غربیها اعتقاد دارند که نگهداری وی خوب است، اما نباید فرماندهی هواداران غرب و کشورهای خلیج فارس در لبنان به وی سپرده شود.
قیمومیت سعودی ها در لبنان را ولید جنبلاط با تمامی شفافیت مشخص کرد، این یک نسخه آمریکایی با مقدار فراوانی از مانورها و تعارفهای سیاسی بود و عربستان و تمامی طرفهای لبنانی را در معرض امتحانی سخت قرار داد، آن هم در شرایطی که تجاوز مستمر به سوریه و پیامد های آن علیه لبنان دنبال میشود. حال سوال این است که بندر چگونه بین طرحهای موجود در راستای استفاده از سکوی لبنان برای حمله به سوریه و موضوع حمایت از ثبات این کشور که علی عواض العسیری سفیر این کشور در لبنان مطرح میکند، جمع خواهد نمود و از سوی دیگر هم پیمانان سوریه در لبنان که متوجه این نکته هستند که سر مقاومت هدف قرار گرفته است، چه طرحی برای ادامه فعالیتهای خود در لبنان خواهند داشت؟