سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، حامد عبدالهی/ بنا به نوشته مرحوم حاج سید احمد خمینى، آیت الله غلامرضا رضوانی در سالهای پایانی حضور امام خمینی(ره) در نجف، رئیس دفتر ایشان بوده است. پیش از وی «حاج شیخ عبدالعلی قرهى» این مسئولیت را داشت.
آقای رضوانی در بسیاری از امور مالی و وجوهات دفتر امام مسئولیت داشته و در برخی نامههای امام از وی نام برده شده است. همچنین در وصیتنامههای اولیه امام که در خارج از ایران در دوران تبعید نوشته شده نام آیت الله رضوانی به عنوان وصی در کنار دیگر علما به چشم میخورد.
امام در 3 آذر 1356/ 12 ذى الحجه 1397 از نجف مینویسند: « عطف به وصیتى که نمودم و آقایان اراکى و رضوانى و سید عباس خاتم یزدى و کریمى را وصى قرار دادم، اگر براى یک نفر یا بیشتر پیشامدى شد که نتوانست قیام به امر کند سایر آقایان به جاى او یک نفر مورد اطمینان و معروف به صحت و امانت را تعیین کنند. مقصود آن است که ما دام که به وصیت عمل نشده چهار نفر مورد اطمینان کفیل امر باشند و در غیاب یکى یا دو نفر بقیه آقایان اقدام به عمل کنند تا حاضر شود. از خداوند تعالى توفیق همه را خواستارم.» البته این وصیتنامه و نظایر آن پس از بازگشت امام خمینى به ایران لغو گردید.
امام در وصیت نامه خود نوشتهاند: « این جانب روح اللَّه موسوى خمینى، در حال صحت و سلامت، وصى خود قرار دادم حضرات حجج اسلام آقاى آقا شیخ حبیب اللَّه اراکى و آقاى رضوانى خمینى و آقاى آقا سید عباس خاتم یزدى و آقاى آقا سید جعفر کریمى- دامت افاضاتهم- را در امور مربوطه به وجوه شرعیه که نزد این جانب است. تمام وجوهى که نزد خودم و نزد آقاى [نصر اللَّه]خلخالى، [مسئول امور مالى امام خمینى در نجف] است وجوه شرعیه است و یک فلس آن مال شخصى که مربوط به ورثه شود نیست ... آقایان این وجوه را به طور شهریه، به هر نحو صلاح مىدانند، در حوزههاى علمیه مصرف نمایند... و اگر عائله این جانب و مرحوم مصطفى- رحمه اللَّه تعالى- خواستند نجف بمانند، به آنها به مقدار متعارف مخارج بدهند.»
با توجه به مسائل امنیتی که در ارسال نامه و پول به کشور عراق وجود داشته، نام اشخاص دیگری به جز امام خمینی درج میشده که ایشان در یک مورد دستور میدهند: « پشت پاکتها را به اسم آقاى خویى ننویسید صحیح نیست؛ به اسم آقاى رضوانى یا کسى دیگر [بنویسید]».
آیت الله غلامرضا رضوانی خمینی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به عنوان یکی از فقهای شورای منصوب میشود.
همچنین حضرت امام طی حکمی در 7 اسفند 1363/ 5 جمادى الثانى 1405 وی را به سمت امام جماعت مسجد سید عزیز اللَّه که از مساجد معروف و باسابقه در بازار بزرگ تهران بود منصوب مینمایند: « ... از آنجا که پس از رحلت تأسفانگیز حضرت آیت اللَّه مرحوم آقاى [سید احمد]خوانسارى - رضوان اللَّه علیه- جمعى از مؤمنین از این جانب خواستهاند که براى امامت مسجد سید عزیز اللَّه یک نفر شخص داراى صلاحیت معرفى نمایم، لذا جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ غلام رضا رضوانى- دامت افاضاته- را که سالهاى طولانى با ایشان نزدیک بودم و ایشان را به علم و تقوا و صلاح و سداد موصوف مىدانم، براى این امر شریف معرفى مىنمایم. و ایشان وکیل این جانب مىباشند و مؤمنین مىتوانند در امور شرعیه به ایشان مراجعه نمایند. امید است ان شاء اللَّه تعالى با عنایت خداوند تعالى و تأیید حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- در این امر شریف به نحو شایسته موفق و مؤید باشند.»
مرحوم آیت الله غلامرضا رضوانی خمینی تلاشهایی هم در راستای تحقق نظام بانکداری بدون ربا از سوی شورای نگهبان به عهده داشت.
حضرت امام خمینی در باره ربای بانکی بسیار حساس بوده و در مواردی نسبت به آن تذکر داده بودند. از جمله در دیدار هیأت مؤسس بانک اسلامى به تاریخ 1 خرداد 1358/ 25 جمادى الثانى 1399 میفرمایند: « اصل بهره از پول یک امرى است بسیار خلاف انصاف و خلاف انسانیت که یک پولى آنجا گذاشتهاند، بعد آن پول نه کارى، نه چیزى، یک چیزى در آورند. بدترین انواع استثمار همین رباست که در مقابل هیچ، خود پول که هست و در مقابل هیچ، این بزاید، بهره بردارد. در اسلام، این البته به هر صورتش حرام است حتى این فرارهایى که بعضیها جایز مىدانند، این فرارها هم صحیح نیست. فرار از ربا هم صحیح نیست. یک راههایى گفته شده است، لکن آنها هم صحیح نیست بهرهبردارى از این نقود و از پول به هیچ وجه در اسلام جایز نیست. از جهتى که یک همچو بانک اسلامى که مبنایش بر این باشد که بهره در کار نباشد و ربا در کار نباشد، این یک خدمت بزرگى است به جامعه و به اسلام، هر دو، که امید است که احتیاج مردم از سایر بانکها به واسطه این بانک سلب بشود و مردم توجه بکنند به این بانک که اسلامى است، مبنایش اسلام است، اسلامى است و مبنایش بر این است که استثمار نکند مردم را، بهرهبردارى از انسان بیخودى نکند... و من امیدوارم که توفیق پیدا بکنید و بانک شما یکوقت بانک اول باشد و سایر بانکها که بر مبناى بهرهبردارى و بر مبناى خلاف و فساد است، اینها از بین بروند، یا بهرهها از بین بروند که همه اسلامى بشوند، آن وقت شما هم یکى از بانکها. اگر اسلامى شدند آنها هم بمانند، و الّا بالاخره باید برچیده بشوند اگر اسلامى نشوند.»