598 به نقل از رجا نیوز: ادعای تقلب و امکان تقلب در انتخابات ریاست جمهوری چند بار در تاریخ 33 ساله جمهوری اسلامی از جانب چند نفر مطرح شده. یکی از پرسابقه ترین این افراد و البته رکورددار آنها که بارها پیش، پس و حین انتخابات درباره سلامت انتخابات اما و اگر و شایدهایی را مطرح کرده هاشمی رفسنجانی است. آنچه پیش رو دارید مروری است بر کارنامه تردیدهای ایشان درباره سلامت سه دوره انتخابات ریاست جمهوری. خوب است آقای هاشمی در آستانه انتخابات 92 مشخص کند که اگر ایشان یا کاندیدای مورد حمایت ایشان در این انتخابات رای نیاورند، طرفدارانشان چه باید بکنند. مانند انتخابات مجلس خبرگان انتخابات را تایید کنند یا مانند انتخابات 88 «بریزند توی خیابانها.»
در قامت مجری: «بزرگترین جنایت»
هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، خرداد 76 در آخرین روزهای ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برگزار میشد و تحت نظر وزارت کشور او. در آن انتخابات، رقبای اصلی علی اکبر ناطق نوری و سیدمحمد خاتمی بودند. در آن شرایط، خاتمی نماد مخالفت با وضع موجود بود و ناطق نوری نماد تداوم وضع موجود؛ وضع موجود هم خود آقای هاشمی بود. البته «کارگزاران سازندگی» که فرزندان آن وضع موجود بودند، تمام قد در خدمت «مخالف وضع موجود» به میدان آمده بودند.
یک هفته مانده به انتخابات دوم خرداد، نوبت اقامه نماز جمعه تهران به هاشمی رفسنجانی رسید. در خطبه های جمعه آن روز آقای هاشمی رفسنجانی در تریبونی علنی پس از پرهیز دادن از تخریب خاتمی در رقابتهای انتخاباتی، مجریان و ناظران انتخابات را بدون بکار بردن کلمه تقلب به پرهیز از آن سفارش کرد: «اين گونه آدمي که سال ها براي کشور خدمت کرده، امروز هم پست و مسئوليت دارد و آينده هم مي خواهد خدمت کند و شوراي نگهبان هم او را به عنوان صالح پست رياست جمهوري قبول کرده است، بدنام کردن چنين کسي چه معنی دارد و چه جوابي آدم پيش خدا مي تواند بدهد؟
بقيه و همه مسئولان اجرايي و ناظران بايد واقعا اين کار را بکنند که همان چيزي که راي مردم است بيايد توي صندوق و همان هم خوانده شود و همان هم اعلام شود. ممکن است کسي فکر کند که حالا اگر ما تغييراتي بدهيم و شخص مقبولي که خودمان به آن ايمان داريم ميآيد سر کار، اين يک نفعي است براي جامعه. ولي اين کار ضرر بنياني دارد. اعتماد مردم را ضعيف کردن، بزرگترين جنايت است به ملت و نظامي که ميخواهد به اتکاي مردم اين همه مشکلات را حل کند.»
مطرح شدن احتمال تقلب در انتخابات، آن هم از زبان رئیس دولتی که مجری انتخابات است، ادعای درشتی بود. این صحبتهای رئیس جمهور در کنار کاریکاتوری که مجله گل آقا درباره تقلب در انتخابات با محوریت شعار «بنویسیم خاتمی، بخوانیم ناطق» منتشر کرده بود، تردیدی جدی درباره سلامت انتخابات ایجاد کرد.
رهبر انقلاب در 31 اردیبهشت 76 در جمع خانواده های ایثارگران، به این ماجرا این طور واکنش نشان داد: «دشمن به همان اندازهاى كه از اجتماع آرا در روز انتخابات ناراحت است، به همان اندازه هم درصدد است كه اگر اين تجربه به وسيله ملت ايران با موفقيّت انجام شد، شيرينى انتخابات را به دهان مردم تلخ كند. از مدّتى پيش نشستهاند و براى اين قضيه برنامهريزى مىكنند. شايعه تقلّب در انتخابات و صورى بودن آن را مطرح كردند، لطيفه و متل درست كردند و در دهان مردم انداختند؛ بعضى هم البته ناآگاهانه آنها را تكرار مىكنند. من بايد عرض كنم، شايعه اين كه در انتخابات تقلّب خواهد شد، از طرف دشمن است.
راديوهاى بيگانه، حرفهاى دلسوزانه رئيسجمهور محترم را حمل بر چيزهاى نامناسب و ناشايسته كردند. حتّى بعضى از تحليلگران و خوديها هم از روى غفلت برداشتند آن مسأله را حمل بر اين كردند كه آيا چه چيزى قرار است اتّفاق بيفتد! اين حرفها چيست؟ مگر ممكن است در انتخابات جمهورى اسلامى، كسى به خود حق بدهد يا جرأت بدهد كه در آراءِ مردم دستكارى كند؟ اوّلاً شوراى محترم نگهبان، يك مجموعه عادل و مواظب و ناظر بر انتخاباتند و هيچ راهى را براى تقلّب باقى نمىگذارند. ثانياً وزير محترم كشور پيش من آمد و گفت شما مطمئن باشيد كه ما نمىگذاريم يك رأى جا به جا شود. اينها مسلمان و انقلابى و متديّن و مورد اعتمادند و از مجلس شوراى اسلامى رأى اعتماد گرفتهاند.
بر فرض در گوشهاى يك تخلّف كوچك هم انجام گيرد؛ اين در نتيجه انتخابات هيچ تأثيرى نخواهد داشت. خود من هم مواظبم و اجازه نخواهم داد كه كسى به خود حق بدهد، تقلّب در انتخابات را كه يك عملِ هم خلاف شرع و هم خلاف اخلاق سياسى و اجتماعى است، انجام دهد. چنين كارى هرگز نخواهد شد. بعضى خيال كردهاند كه حالا چه اتّفاق مىافتد. من بخصوص از رئيسجمهور محترم استفسار كردم و گفتم شايد ايشان خبرى دارند؛ اما ايشان گفتند كه نه؛ من در همه انتخاباتها، به مسؤولان و دستاندركاران سفارش مىكنم كه تخلّف نكنند. مسأله خاصى وجود ندارد. عدّهاى جنجال كردند و راديوهاى بيگانه هم هاىوهوى راه انداختند. نخير؛ انتخابات انشاءاللَّه با اتقان كامل انجام خواهد گرفت. هم مسؤولانى كه هستند، مورد اطمينانند، هم خود من نخواهم گذاشت كه مسأله انتخابات، خداى نكرده اندكى مخدوش شود.»
دو روز بعد، انتخابات برگزار شد و نماد مخالفت به وضع موجود، با مدد نارضایتی مردم از وضع موجود و البته با کمک فرزندان وضع موجود رئیس جمهور شد. آنچه در دوره ریاست جمهوری او به دست همفکرانش بر سر «وضع موجود سابق» آمد از حوصله این مقال خارج است.
در قامت رقیب: «دخالت سازمان یافته»
در مرحله اول نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که وزارت کشور خاتمی مجری آن بود، اکبر هاشمی رفسنجانی اول شد و محمود احمدی نژاد دوم. مهدی کروبی هم سوم شد. هاشمی رفسنجانی که اول شده بود، نتایج انتخابات را در بیانیه ای که صادر کرد عملا پذیرفت. او البته در این بیانیه دو بار از عبارت «دخالت های سازمان یافته» استفاده کرد: «در اين ميان البته آنچه ضرورت داشت که همپای اين مشارکت همگانی در نظر گرفته شود، رعايت حسن سلوک انتخاباتی و ادب تبليغاتی بود که متأسفانه به دليل پارهای اقدامات و البته دخالتهای سازمان يافته، منظره باشکوه و اميدبخش انتخابات را آلوده کرد.
حضور شکوهمند ملت اين بار از ناحيه کج سليقگي ها و بددلي های برنامه ريزی شده به رنج افتاد و طی رقابتهای انتخاباتی از طريق تخريب نامزدها و زير سؤال بردن غيرمنصفانه عملکردهای انقلاب اسلامی و مديران کشور آغاز شد و در متن برگزاری انتخابات به برخی دخالتهای سازمان يافته در هدايت آرا انجاميد و معلوم نيست اين رويه ناصواب اگر نهادينه شود، رو به کجا خواهد برد؟»
در این بیانیه هاشمی رفسنجانی لزوم رسیدگی به شکایت مهدی کروبی درباره سوم شدنش را هم یادآوری کرد. اما لحن این بیانیه نشان می داد که هاشمی رفسنجانی «دخالت های سازمان یافته» را چندان موثر ندانسته و نتیجه انتخابات را دستکم تا آن جا که او را نفر اول انتخابات اعلام کرده اند، پذیرفته است. بزرگترین نشانه پذیرش نتایج هم اعلام نکاتی درباره مرحله دوم انتخابات ذیل همین بیانیه و دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات در مرحله دوم در جمعه هفته بعد بود: «از شما ياری میجويم تا با تداوم حضور مؤثر خويش در مرحله دوم انتخابات، مشارکتی گسترده را رقم زنيد تا از گسترش افراط و تفريط جلوگيری شود.»
در مرحله دوم نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دوم شد و احمدی نژاد رئیس جمهور. هاشمی این بار هم بیانیه داد و بعد از تشکر از حضور مردم در انتخابات و آرزوی موفقیت برای رئیس جمهور منتخب، باز هم از «دخالت های سازمان یافته» یاد کرد: « بنا ندارم كه در مورد انتخابات، شكايت به داورانی كه نشان دادند نمیخواهند يا نمیتوانند كاری بكنند ببرم و شكايت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهی مطرح میكنم، خدايی كه با توكل بر او و برای جلب رضايتش به صحنه آمدم و با او معامله كردم و میدانم در انتقام الهی اگر كسی معاقب شود قطعا مردم، انقلاب اسلامی و ايران نخواهند بود و فقط مجرمان واقعی مجازات میشوند.
آنها كه برای تضعيف رقيب از راه تضعيف انقلاب وارد شدند چون می دانستند او در هر حالت از انقلاب اسلامی دفاع میكند و ابايی از بعهده گرفتن مسوليتها ندارد و آنها كه بگونهای بیسابقه با هزينههای دهها ميلياردی از بيت المال، اينجانب و بستگانم را ظالمانه تخريب كردند و آنها كه با استفاده زياد از امكانات نظام به صورت سازماندهی شده و نامشروع در انتخابات دخالت كردند. ترديدی ندارم كه جزای چنين ظلمی به كشور و مردم و من ، جز خسران دنيا و آخرت نخواهد بود.»
در قامت مخالف وضع موجود: «بنزین بر آتش افروخته»
در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 هاشمی نه مجری انتخابات بود، نه نامزد. آن طور که خودش در نامه ای که سه روز مانده به انتخابات سرگشاده به رهبر انقلاب نوشت صرفا مخالف وضع موجود بود: «... من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمیدانم و خود جنابعالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم میدانید...»
موضوع اصلی آن نامه و اکثر قریب به اتفاق پاراگراف های آن، ادعاهای مطرح شده از طرف محمود احمدی نژاد درباره خانواده هاشمی در مناظره تلویزیونی با میرحسین موسوی بود. این که آیا خانواده هاشمی نخواست یا نتوانست علیه این ادعاها در دادگاه طرح شکایت و شکایت را پیگری کند، موضوعی علی حده است. آنچه مهمتر است، ربط نامربوطی است که در پاراگراف آخر نامه بطور تلویحی بین این ادعاها و سلامت انتخابات برقرار شده بود: «در فرصت باقیمانده ضروری به نظر میرسد خواسته حق حضرتعالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که میتواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش افروخته بریزند.»
اکبر هاشمی رفسنجانی در این نامه البته صحت انتخابات مجلس خبرگان رهبری را با عبارت «آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری» تایید کرد؛ انتخاباتی که با نظارت همان شورای نگهبانی برگزار شده بود که هاشمی در بیانیه پذیرش ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال 84 آنها را «داورانی كه نشان دادند نمیخواهند يا نمیتوانند كاری بكنند» لقب داده بود.
هاشمی در هفت ماه منتهی به انتخابات هم دستکم سه بار بر برگزاری انتخابات سالم تاکید کرده بود. یک بار در آذر 87 در همایش 30 سال قانونگذاری با این تعبیر: «اگر مردم احساس كنند رأيشان در سرنوشتشان بياثر است و متولياني پيدا شوند كه رأي آنها را هر جوري كه ميخواهند بخوانند، آنگاه دلسرد ميشود.» بار دیگر در خطبه های جمعه هفتم فروردین 88 با این عبارت: «مردم بايد اطمينان داشته باشند كه همان رأيي كه ميدهند اثر خود را ميگذارد. برگزاري انتخابات سالم خواسته همه مردم ايران است و رهبر معظم انقلاب نيز بر آن تاكيد بسيار دارند.» و در 4 اردیبهشت 88 هم به این ترتیب: «مسئولان بايد سلامت انتخابات را براي جامعه تضمين كنند تا مردم با خيال راحت پاي صندوقهاي راي حضور داشته باشند و اين اطمينان دادن يك ضرورت است.»