دلیل جالب برای نیامدن هاشمی به انتخابات

*تحلیلگری که جیگر در جیگر تحلیل می کند!

سایت ضد انقلاب رادیو کوچه تحلیل‎های صادق زیبا کلام از چهره های مطرح رسانه ای اصلاح طلب و حامی سرسخت هاشمی رفسنجانی را تحلیل های جیگر در جیگر نامید!

در قسمتی از یادداشت رادیو کوچه آمده است: " اگر خاتمی بیاید، قطعا شانس برد بیشتری دارد ولی هاشمی بهتر است. اصول‌گرایان مخالف آمدن این دو و مشایی هستند، مشایی و خاتمی رد صلاحیت می‌شوند، مشایی اگر بیاید، می تواند با دو تا سه برابر اصلی‌ترین کاندیداهای اصول‌گرا رای بیاورد. احمدی‌نژاد می‌خواهد مثل معین تایید صلاحیت مشایی را بگیرد، اگر نتواند بگیرد، خاتمی و هاشمی هم اجازه ورود پیدا نمی‌کنند. اگر مشایی باشد، هاشمی هم باشد، کار به دور دوم کشیده می‌شود و هاشمی پیروز می‌شود، اگر اصول‌گرایان هم حامی مشایی شوند ولی هاشمی و خاتمی نباشند، اصلاح طلبان می توانند با عارف، در دور دوم مشایی را شکست بدهند.» این صد و چند کلمه چکیده گفت و گوی «صادق زیباکلام» است با «خبرگزاری مهر» که چیزی نمی‌شود ازش فهمید و مانند بسیاری از تحلیل‌هایش، جیگر در جیگر است!"

*شعار زنده باد بهار از همه بهتر است!

آرش غفاری از فعالین ضد انقلاب طی یادداشتی به شعارهای انتخاباتی کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری پرداخته و تنها شعار "زنده باد بهار" حلقه انحرافی را شعار دارای خلاقیت و نوآوری معرفی می کند.

وی می نویسد: به همین شعار "زنده باد بهار" توجه کنید و آن را با شعارهای سایر کاندیداها مقایسه نمایید. هنگامی که این سطور را می خوانید کدام یک از شعارهای سایر کاندیداها یادتان مانده است؟ فکر کنم هیچ کدام. اما همه "زنده باد بهار" را به خاطر دارید. نه فقط به خاطر اینکه احمدی نژاد بارها و بارها مطرح کرده است. بلکه به این دلیل که این شعار یک مزیت رقابتی دارد. یعنی از جنس بقیه که همه، شعار قانون، پیشرفت و اعتدال را می دهند نیست. "زنده باد بهار" یک ترم تبلیغاتی است. زنده است، با مناسبات روز می خواند. در یادها می ماند و به دلیل آنکه مدام و خیلی زیاد با آن مخالفت می شود، اتفاقا برد تبلیغاتی اش بیشتر می شود. حالا هی مدام شهرداری تهران، ترسان از لفظ "بهار" این کلمه را از تبلیغات شهری نوروزی اش حذف کند. با صحبت های روزمره مردم که "عید شما مبارک" چه می کند. عبارتی که خود "بهار" است و هر کس که این شعار را برای مشائی و طرفداران احمدی نژاد انتخاب کرده بی شک یک مغر جهنمی دارد!

*آب پاکی علامه مصباح روی دست ضد انقلاب

سخنان و مواضع علامه مصباح یزدی طی 15 سال اخیر همواره سبب واکنش های فراوان در محافل ضد انقلاب شده و رسانه های ضد انقلاب به هر طریقی قصد تخریب وجهه این عالم فرزانه را دارند.

این در حالیست که سخنان اخیر مصباح یزدی مبنی بر رد صلاحیت قطعی سران فتنه یکبار دیگر مخالفین وی را در داخل و خارج از کشور در یک جبهه قرار داده است. جدای از مواضع صادق زیبا کلام و مرعشی برادر خانم هاشمی رفسنجانی درباره سخنان اخیر علامه رسانه های ضد انقلاب نیز به این موضوع پرداخته اند.

از دید سایت روز آنلاین این سخنان آب پاکی را روی دست ضد انقلاب ریخته و انها از امروز نباید به حضور برخی فتنه گران همانند سید محمد خاتمی دلخوش باشند.

سایت روز آنلاین تاکید می کند که علامه مصباح‎یزدی به دنبال تکرار حادثه‎ای همانند 3 تیر سال 84 می‎باشد و به کاندیداتوری برخی اصلاح طلبان تنها به دید گرم کردن تنور انتخابات می‎نگرد.

*ضرر حضور یکی از سران فتنه برای مشایی و قالیباف!

عملکرد انتخاباتی تبلیغاتی برخی کاندیداهای  ریاست جمهوری طی سالهای اخیر همانند اصلاح طلبان و طرفدارن خاتمی که متعقد بودند با تمایل نشان دادن به فرهنگ لیبرالی و رفتارهای گاه شبیه اپوزسیون می توانند ارای خاموش جامعه را به خود جذب کنند بیش از پیش در رفتارهای قالیباف و جریان انحرافی خود را نشان داده است.

در همین حال برخی رسانه های ضد انقلاب استدلال می کنند که بنابراین در صورتی که خاتمی بیایید کاندیداهای که همانند او رفتار سیاسی دارند ضرر می کنند چون او بهتر می تواند آرای خاص را جذب کند.

در همین حال سایت روز آنلاین طی یادداشتی که در رسانه های مختلف ضد انقلاب بازنشر شده نوشته است: در این نکته کمتر کسی شک دارد که حضور انتخاباتی خاتمی بیشتر از همه به ضرر دو نفر است. اسفندیار رحیم مشائی و محمد باقر قالیباف. مشایی که سعی دارد با شعارهای انتخاباتی ملی گرایانه، مخالفت با الیگارشی اصول گرایی و حتی تولید تصور مخالفت با رهبری نظام، خود را به عنوان تنها کاندیدای آلترناتیو برای نظام معرفی کند بخشی از سبد رای خود را از طبقه متوسط جست و جو می کند. طبقه ای که اگر خاتمی کاندیدا شود به احتمال زیاد به سوی او میل می کند. چون اولا خاتمی در میان آنان به سبب ریاست جمهوری موفق هشت ساله اش اعتبار منبع دارد و در ثانی، به خصوص پس از حوادث جنبش سبز، در مقابل جریان محافظه کار سنتی یا همان اصول گرایان حاکم قرار گرفته است که در برنامه ریزی تبلیغاتی حامیان خاتمی هم احمدی نژاد و هم مجلسی ها را شامل می شود.

این یادداشت می افزاید: در عین حال قالیباف، مردی که همچنان سودای ریاست جمهوری دارد با حضور خاتمی، احتمال انتخاب خود را بسیار کمتر از آنچه که پیش بینی می کرد می بیند. قالیباف می داند که شانس و پتانسیل خاتمی برای رای آوردن از سبد رای او – که در جاهایی به خصوص مناطق شهرنشین، مشترک است - بسیار فزونی دارد و پیروزی خاتمی و شکست دوباره قالیباف، او را به یک محسن رضایی دیگر تبدیل می کند که همیشه وارد انتخابات می شود و در هر انتخاباتی هم اعم از مجلس و ریاست جمهوری شکست می‌خورد.

روزآنلاین تصریح می کند: از این رو در صورت حضور خاتمی شانس و البته تمایل قالیباف برای کاندیداتوری نهایی در ائتلاف موسوم به ۲+۱ (شامل قالیباف، ولایتی و حداد عادل) بسیار کمتر خواهد شد. قالیباف این را هم خوب می داند که هنوز فرصت رئیس جمهور شدن دارد و نمی خواهد کارت های بازی خود را به آسانی برای سال های بعد بسوزاند.

*یک دلیل جالب برای نیامدن هاشمی به انتخابات

یک از فعالین ضد انقلاب به دلیلی جالب خواستار آن شده است که هاشمی علی رغم اینکه بعد از خاتمی بهترین برای گزینه ریاست جمهوری است ولی در این انتخابات شرکت نکند.

محمدرضا یزدان پناه با اشاره به این نکته که حاکمیت با اقتدار برهم زنندگان آرماش اجتماعی و ثبات سیاسی  را تحمل نخواهد کرد و هاشمی و خاتمی نیز نمی خواهند در مقابل این فضا قرار بگیرند و میلی با این شرایط برای حضور ندارند.

وی اشاره می کند که این بی میلی به طور مشخص در هاشمی بیشتر است زیرا وقتی هاشمی بیایید همه علیه او بسیج می شوند.

این فعال ضد انقلاب تصریح می کند: هاشمی یک بار در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ طعم مواجهه با چنین لشگری را چشید و پس از آن گفت که تنها می تواند به خداوند شکایت کند!

یزدان پناه كه پيش از اين در رسانه‎هاي نزديك به فرزندان هاشمي قلم مي‎زده است، در ادامه به یک نکته جالب اشاره می کند و می افزاید: وقتی در آذر ماه ۱۳۹۱ هاشمی رفسنجانی برای جلوگیری از رویارویی با گروهان کوچکی از همان لشکر حتی نتوانست به شهر زادگاه و حیاط خلوت خود یعنی رفسنجان سفر کند، اعلام کرد که سفرش را برای "جلوگیری از تنش" لغو کرده است. او که آمادگی و توانایی مواجهه با "تنش" بر سر شرکت در یک مراسم ختم ساده در رفسنجان را ندارد، چگونه می تواند با "تنش"هایی که بی شک پس از کاندیداتوری در انتخابات با آنها مواجه خواهد شد، مقابله کند؟