احسان صالحي در همايشي تحت عنوان «يك ريال در مقابل ميليونها تومان» سه عامل تاثيرگذاري، مخاطب و محبوبيت را يك خط كش براي اندازهگيري موفقيت رسانه در بخش خبري دانست و تاكيد كرد: رسانه ملي بايد بداند كه دوره سانسور گذشته است.
به گزارش ايسنا، سردبير سايت رجانيوز كه با موضوع «آيا تلويزيون ايران مردم را اقناع مي كند؟» سخنراني ميكرد، با اشاره به سه عامل بالا افزود: مخاطب و محبوبيت، سطحي از موفقيت رسانه را تشكيل ميدهد ولي حتما اين گونه نيست كه اگر رسانهاي مخاطب گستردهاي داشته باشد، محبوبيت هم دارد.
صالحي با بيان اينكه رسانهي ملي در دو سال اخير در بخش خبري پيشرفت داشته است، گفت: رسانه به دليل ضربهاي كه از فتنه بعد از انتخابات ديد، درصدد برآمد تا تدابيري براي جبران آن اتخاذ كند؛ البته كارهايي صورت گرفت اما به نظر كارهايي سطحي و روبنايي بود.
وي در ادامه تصريح كرد: در رسانههاي بزرگ دنيا اين طور نيست كه اتفاقي بيفتد، بعد شوراي سردبيري رسانه تشكيل شود و به فكر حل مشكل برآيند. در واقع خيلي سريع و چابك تصميمهاي لازم را اتخاذ و ابلاغ ميكنند.
صالحي همچنين از صداقت به عنوان راهبرد اقناع خبري مخاطب ياد كرد و گفت:
نبايد مخاطب رسانه ملي تصور كند كه رسانه به دروغ خبري ميدهد، بعضي مسائل
را برجسته يا برخي مطالب را حذف ميكند. در واقع اعتمادسازي براي مخاطب
فرآيندي يك شبه نيست.
وي همچنين با بيان اينكه در 50 سال اخير رفتار رسانهها با مردم از رابطهي عمودي به رابطهي افقي بدل شده، بيان كرد: اگر رسانه ملي بخواهد به همان رابطه خطي ادامه دهد از دور خارج ميشود و ميبازد. رسانه ملي بايد رويكردي تعاملي با مخاطب داشته باشد.
صالحي نقد را يكي ديگر از نكات مهم دانست و گفت: باب نقد اصولي در رسانه بسته است كه اين مساله در واقع به دليل ظرفيت پايين مسؤولان در تحمل نقد است.
سردبير سايت رجانيوز به بحث سرعت در انتشار خبر پرداخت و اظهار كرد: رسانه در بحث تصميمگيري در مورد انتشار خبر خيلي ضعيف عمل ميكند كه اگر اين خلاء برطرف نشود، اعتماد مخاطب كم و باعث ميشود مخاطب براي اقناع خبري خود از رسانههاي ديگري استفاده كند.
صالحي در بخش انحصاري بودن رسانهها، تصريح كرد: در 10 سال گذشته كه حجم انبوهي از رسانهها، سايتها و ماهوارهها وجود نداشت، اين مساله به نفع رسانه ملي بود بدين معنا كه با طيف وسيعي از مخاطب مواجه بود و رسانه رقيب ديگري هم نداشت. لذا رسانه در مباحث اساسي بايد پيشرو باشد و به گونهاي عمل كند كه حرفش به عنوان يك منبع خبري قابل اعتماد باشد.
وي در ادامه سخنانش به مستندات خبري، آرشيوي و سابقه خبر اشاره كرد و گفت: صداوسيما در بخشهاي خبري تحليل ارائه نميدهد و صرفا به بازگو كردن خبر و ارائه تحليلي كوتاه بسنده ميكند. اين در حالي است كه در رسانههاي ديگر چندين سال قبل از راهاندازي، كارهاي آرشيوي گستردهاي انجام ميشود.
وي همچنين با بيان اينكه خط قرمزها و مصلحتهايي در رسانه ملي وجود دارد، گفت: اگر مديران رسانه به سرعت اين خط قرمزها را تعريف نكنند، آسيب جدي ميبينند و اگر براي اين خطوط تعريف درستي ارائه نكنيم، باعث ميشود به طور سليقهيي به مسائل پرداخته شود. رسانه ملي بايد بداند كه دوره سانسور گذشته و اينطور نيست كه اگر خبري را سانسور كند، مخاطب از آن آگاه نميشود.
وي افزود: اگر رسانه با اين مساله كنار نيايد، باعث انفعال و جاماندگياش ميشود و منجر به آن است كه مخاطب براي اقناع خبري خود به منابع ديگري مراجعه كند كه تركيبي از موارد درست و اشتباه را به او انتقال ميدهد.
صالحي در ادامه با بيان اينكه صدا و سيما در بحث تغيير رياست مجلس خبرگان،
تحولات سوريه و اخبار مربوط به وزير اطلاعات، ضعيف عمل كرد، گفت: انفعال
رسانه ملي در مواجهه با اين مسائل، باعث شد مخاطب از ديگر رسانههاي
شنيداري و ديداري استفاده كند.
وي در پايان سخنانش به وجههي انقلاب اسلامي رسانه ملي اشاره و اظهار كرد:
انقلاب اسلامي يك سري دشمنهاي بيروني دارد كه براي ايران مسالهسازي
ميكنند. صداوسيما براي مقابله با اين مشكل خبرنگاراني را به دفاتر خارجي
ميفرستد كه مطالعهاي ندارند يا دوره ديده نيستند؛ به طور مثال هيچ وقت
ديده نشده كه خبرنگاري از ايران در نشست سخنگوي وزير خارجه انگليس پرسشي
چالشي مطرح كند؛ همين باعث ميشود در برد اقناعي مخاطب ببازيم.