به گزارش برهان، حیات هجدهساله حضرت زهرا (س)، از ولادت پررمزوراز و الهی ایشان تا شهادت و دفن حماسی حضرتش، مملو از پیامهایی ماندگار برای بشریت است؛ به طوری که به فرموده امام صادق (ع، معرفت و شناخت نسبت به فاطمه اطهر (س)، معادل با درک شب قدر خواهد بود و از سوی دیگر، به این خاطر حضرتش را «فاطمه» نامیدهاند که مردم از معرفت آن بزرگوار بریده شدهاند.
در مورد نقشآفرینی حضرت زهرا (س) در عرصه خانواده، روایات بسیاری در دست است که مبیّن ایثار و ازخودگذشتگی توأم با مهر و عطوفت ایشان نسبت به تمامی اعضای خانواده به اقتضای جایگاه آنهاست. ایشان در ارتباط با همسر، فرزندان، پدر و حتی خدمتکاران خویش با تدبیر و ذکاوت عمل میکردند.
به گواه تاریخ، زهرای اطهر (س) را «أمّ أبیها» میخواندهاند، زیرا عطوفت و توجه ایشان نسبت به پدر، همانند محبتی بوده است که یک مادر نثار طفل خویش میکند. فاطمه زهرا (س)، بر اساس روایتی از امام باقر (ع)، عنصر اصلی «شجره طیبه» خوانده شده است. ایشان این نقش حساس و مسئولیت عظیم خود را در قبال پدر و دین اسلام با موفقیت کامل به انجام رسانیده است. شاهد این امر، علاوه بر سیره آن حضرت (س)، روایاتی از شخص رسول خدا (ص) است که در تأیید اعمال و رفتارهای ایشان بیان شده است.
همچنین فاطمه (س) ارتباطی توأم با مودّت و رحمت با همسر مکرّم خویش داشتند. در روایات متعددی آمده است که حضرت زهرا (س) به احترام همسر خود، علی ابن ابیطالب (ع)، هیچ درخواستی از ایشان مطرح نمیکردند تا وقتی که خود حضرت علی (ع) از مایحتاج ایشان سؤالی میکردند. همچنین زهرای مرضیه (س) در تمامی مراحل سخت و دشوار زندگی مشترکشان، پابهپای امیرالمؤمنین (ع) تلاش و استقامت نشان میدادند و اسطورهای از یک بانوی نمونه در امر مادری و همسری از خود بر جای نهادند.
ایشان در تمام مبارزات همسر خود، اعم از مبارزات سیاسی و جنگهای نظامی، مایه امید و دلگرمی ایشان بودند. در غیاب شوهر، خانه و فرزندان را به خوبی اداره میکردند و در هنگام بازگشت ایشان از جنگ، به استقبالشان میشتافتند و با روی گشاده و لبخند حاکی از رضایت و افتخار به وی مینگریستند. لباس و شمشیر خونآلود همسر را میشستند و از حوادث میدان جنگ میپرسیدند و بدین وسیله، نقش خود را در جهاد سرنوشتساز اسلام و در تقویت روانی همسر مجاهدشان ایفا میکردند. حمایت و پشتیبانی فاطمه زهرا (س) از همسر به اندازهای مهم و مؤثر بود که امیرالمؤمنین (ع)، مادامی که ایشان در قید حیات بود، تن به بیعت ندادند.
حضور اجتماعی فاطمه زهرا (س) نیز حضوری فعال و آگاهانه است. یکی از نقشآفرینیهای درخشان ایشان، بالا بردن فرهنگ جامعه، رشد فکر و اندیشه مردم و رفع مشکلات و شبهات آنان بود. ایشان با بهرهمندی از احاطه علمی و قوت فکری، به تبلیغ دین و تعلیم و تربیت جامعه، به ویژه زنان اقدام مینمودند و مبارزه با بدعتها، جهل و کجرویها را هیچگاه از نظر دور نمیداشتند.
اگر فاطمه (س) صرفاً زنی خانهدار و به دور از سیاست و اجتماع بود، از آن همه صدمه و ضربه و آتش و مصیبت هم خبری نبود. نااهلان از فاطمه وحشت داشتند، زیرا خانه او مرکز مشاوره رجال سیاسی و محل تصمیمگیریهای مهم و سرنوشتساز بود و خود ایشان بارزترین مرجع رسیدگی به امور در دوران بحران سیاسی پس از رحلت پدر بودند. در تنگناهای سیاسی به ایشان مراجعه میشد. حتی حضرت علی (ع) نیز با وی مشورت میکردند.
اگر فاطمه (س) صرفاً زنی خانهدار و به دور از سیاست و اجتماع بود، از آن
همه صدمه و ضربه و آتش و مصیبت هم خبری نبود. نااهلان از فاطمه وحشت
داشتند، زیرا خانه او مرکز مشاورهٔ رجال سیاسی و محل تصمیمگیریهای مهم و
سرنوشتساز بود.
هنوز مدتی از رحلت جانگداز رسول گرامی اسلام (ص) نگذشته بود که اولین حرکت سیاسی برای مبارزه، با یادگار و ادامهدهنده راه پیامبر آغاز شد. در این راستا، فدک، که حق مسلم دختر پیامبر بود و ایشان بعد از نزول آیه16 سوره مبارکه اسراء [و آت ذا القربی حقّه] آن را به فاطمه (س) بخشیده بودند، توسط دستگاه حکومت به بهانههای واهی، باز ستانده شد و کارگزاران حضرت از آن ملک بیرون شدند.
مسلمانان بر این حقکشی سکوت کردند. امیرالمؤمنین هم خانهنشین شده بودند و در این اوضاع حساس، تنها فریاد فاطمه میتوانست پرده از چهرههای نفاق و نیرنگ کنار بزند و جامعه را به بیداری و آگاهی و قیام دعوت نماید. لذا زهرای مرضیه (س) در احقاق این حق با شمشیر زبان و بیان، خطبه فدکیه را، که در اوج فصاحت و بلاغت و با استدلال و محاجه و منطق است، ایراد فرمودند. این خطبه اهمیت بسیار دارد؛ به گونهای که اهل بیت (ع)، فرزندان خود را به حفظ آن وادار مینمودند. برخی از محققان بیش از 60 منبع برای آن معرفی کردهاند و در کتب اهل سنت نیز آمده است.
زهرای مرضیه (س) در عرصه سیاست و در دفاع از اصلح تا پای جان، معلم بانوی عاشورا، حضرت زینب (س) بودند. حماسهآفرینی زینب کبری (س) در قیام عاشورا، حاصل رشد و تربیت آن حضرت در دامان مادری چون زهرای اطهر (س) بوده است که در دفاع از ولایت و جایگاه امیرالمؤمنین (ع) در مقام اصلح مؤمنین و منتخب خداوند برای حکومت، از هیچ اقدامی اعم از خطابه و وعظ و اعلام برائت از خلیفهٔ وقت و در نهایت، اعطای جان شریف خویش، دریغ نکردند.
با توجه به سیره حضرت زهرا (س)، مهمترین رکن حیات ایشان را میتوان حماسهآفرینیهای حضرتش در عرصه سیاست و دفاع از اسلام دانست. این دفاع را فاطمه (س) در دو شکل متفاوت انجام میدادند؛ مستقیم یا آشکار و غیرمستقیم یا پنهان.
در شکل پنهان، زهرای مرضیه (س)، در جایگاه دختری فداکار و صبور و همسری همدل و همراه، به ایفای وظایف سیاسیـاجتماعی خویش میپرداختند. ایشان تا قبل از ازدواج و در خانه پدر، مرحله به مرحله در پیشبرد اهداف اسلام، همسنگر پدر بودند. وی که از همان طفولیت و شیرخوارگی با مشکلات بسیار رنجآوری در رابطه با مقام نبوت و رسالت پدر روبهرو بود، خم به ابرو نمیآورد و در تمامی سالهای غم، یاور پدر بود و همواره با شور و شعور، برای برافکندن بنیان شرک و الحاد و بساط ظلم و استکبار پابرجا باقی ماند.
این گونه رفتار، پیامی بس گرانقدر را برای تمامی زنان مسلمان در همه اعصار دارد و آن اینکه نقش زن در عرصه سیاست و دفاع از اصلح را میتوان مهمترین بخش نرمافزاری این عرصه دانست. هر زنی حتی اگر زره نپوشد و کلاهخود بر سر نگذارد و در میدان جنگ و جهاد حاضر نشود، در خانه خویش و نسبت به پدر، همسر و فرزندان خود میتواند به اندازهای امیدبخش و آگاهیدهنده باشد که به عنوان یکی از مهمترین ارکان پنهان، اما زیربنایی عرصه سیاست عمل نماید. پیام ارزشمند سیره حضرت زهرا (س) در این باره، همراهی، همدلی و همدردی ایشان در رنجها و سختیهای پیامبر (ص) در مقام رسالتشان و سپس دفاع از ولایت برحق حضرت علی (ع) بود.
با توجه به سیره حضرت زهرا (س)، مهمترین رکن حیات ایشان را میتوان
حماسهآفرینیهای حضرتش در عرصه سیاست و دفاع از اسلام دانست. این دفاع را
فاطمه (س) در دو شکل متفاوت انجام میدادند؛ مستقیم یا آشکار و غیرمستقیم
یا پنهان.
نقش پنهان زهرای مرضیه (س) در عرصه سیاست، منافاتی با حضور آشکار یا مستقیم ایشان در این عرصه ندارد؛ به طوری که در حماسهآفرینی حضرتش در دفاع از امیرالمؤمنین (ع) چنین نقشی به وفور دیده میشود. خطابههای آتشین ایشان در دفاع از ولایت، که با احتجاج و دلیل همراه است، از این نمونهاند.
حضرت زهرا (س) به دو دلیل در دفاع خود از اصلح زمانه برای تصدی مقام ولایت و حکومت بر مسلمین استناد میکنند. ایشان در خطبهای که در بستر بیماری در میان زنان مهاجر و انصار ایراد کردند، بر صلاحیتهای شخصی و اجتماعی امیرالمؤمنین (ع) تأکید کردند و ایشان را شخصیتی آشنا به امور دنیا و دین معرفی نمودند و از جمع حاضر پرسیدند: «چه ایرادی بر ابوالحسن گرفتند؟ آری صلابت شمشیرش، نهراسیدن از مرگ، سختی در کارزار، برندگی در کار، خشم گرفتن و جدی بودن دربارهٔ ذات پروردگار، اینهاست آنچه بر او خرده گرفتند.» و نیز در تأکید بر اصلح بودن علی (ع) فرمودند: «وای بر ایشان، آیا کسی که به سوی حق رهبری میکند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد، یا کسی که راه نمینماید، مگر آنکه خود هدایت شود؟»
دومین دلیل در دفاع از ولایت را صدیقه طاهره (س) در خطبهای بیان نمود که بعد از جریان سقیفه و هجوم عدهای به سوی خانه حضرت برای گرفتن بیعت با امیرالمؤمنین (ع) در پشت درب خانه، در آن موقعیت دشوار، ایراد فرمود. ایشان واقعه روز غدیر خم را یادآور شدند و بر انتساب الهی امیرالمؤمنین (ع) بر ولایت و ابلاغ آن توسط رسول خدا (ص) اشاره فرمودند.
همچنین فاطمه اطهر (س) عواقب و گرفتاریهای ناشی از کنار گذاشتن اصلح و روی آوردن به غیر آن را، در خطبه خویش در بستر بیماری گوشزد میکنند و میفرمایند: «سوگند به جانم! کردارشان به بار نشسته، اندکی مهلت تا نتیجه دهد و بزاید، آنگاه به جای شیر، خون تازه و سمّ مهلک بدوشند و قدح را لبریز کنند و در آنجاست که باطلگرایان زیان میبینند و آیندگان از نتیجهٔ [شوم و ناپسند] کار گذشتگان آگاه میگردند. پس به دست شستن از جانتان آماده شوید و دل برای وقوع فتنه مطمئن دارید.»
این سخنان فاطمه زهرا (س) علاوه بر اینکه آگاهی و شعور سیاسی و اجتماعی ایشان را عیان میسازد، بیانکننده نتایج انتخاب اشتباه در عرصه سیاست در تمامی اعصار است. اگر ملتی که به انتخاب خود میتوانند سیاستمدارانی را بر رأس امور در جامعه بنشانند، از بصیرت و آگاهی کافی برخوردار نباشند و اصلح را انتخاب نکنند، نتایج و گرفتاریهای حاصل از انتخاب اشتباه و جاهلانهٔ آنان، بیش و پیش از همه، دامنگیر خود آن ملت میشود.
همچنین سیره درخشان و حماسی حضرت زهرا (س) به خوبی نمایان ساخت که هیچ فردی، اعم از آنکه زنی خانهدار یا مادری پرمشغله باشد یا یک مسئول کلان حکومتی، از تلاش و مشارکت و نقشآفرینی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ناتوان و یا حتی معاف نیست.
مقام معظم رهبری (مد ظله) سال 92 را برای ملت ایران، سال «حماسه سیاسی و اقتصادی» نامیدند.
حماسهآفرینی در شرایطی معنا مییابد و محقق میشود که جامعه در شرایط خاص و توأم با سختیهایی باشد. در این حالت، هر آن کس که خود را از جهات مختلف، به ویژه از نظر فکری و بینش و آگاهی، ساخته و قوی کرده باشد، میتواند مؤثر و نقشآفرین باشد.
از سیره فاطمه زهرا (س) در فهم بهتر این شعار و عملیاتی کردن آن، میتوان به خوبی بهره گرفت؛ مانند استقامت و مقاومت در برابر نااهلان، افزایش شعور و شور سیاسی و اجتماعی در میان آحاد ملت توسط نخبگان و آگاهان به امور، استفاده از ابزار یا حربههای متفاوتی اعم از خطابه، قهر، تهدید، جنگ و... در پیشبرد اهداف سیاسی جامعه اسلامی، همکاری و همدلی و مشارکت تمامی ملت ـهر فردی به اقتضای جایگاه و موقعیتی که در جامعه داردـ و استخراج و عملیاتی و اجرایی نمودن پیامهای خاندان نبوت پیرامون مسائل خانوادگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه اسلامی.