کد خبر: ۱۲۳۷۱۴
زمان انتشار: ۱۰:۱۶     ۲۰ فروردين ۱۳۹۲
نگاهی انتقادی بر مجموعه های تلویزیونی نوروز ۹۲:
با وجود رقابت بین سریال ها و برنامه های نوروزی- طبق معمول بعد از نوروز سفره کرم تلویزیون برای حاتم بخشی پهن می شود تا تقدیرات لازم را بکند! باز هم ایرج طهماسب با کمک چند عروسک ساده، گوی سبقت را ربود و به نسبت سایر برنامه ها مخاطبان بیشتری را داشت. کلاه قرمزی که چند وقت قبل از شروع سال جدید زمزمه های آمدن یا نیامدنش به تلویزیون موضوع داغ برخی رسانه ها شده بود در تعطیلات نوروزی هم توانست به خوبی اوقات فراغت بینندگان را پرکند.
سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - معصومه طاهری/ در ایام تعطیلات نوروزی، تلویزیون روزها وشبهای پرکاری را پشت سرگذاشت و شبکه های مختلف آن، مجموعه برنامه های  ترکیبی، نمایشی ، مستند و... به نمایش گذاشته بودند  به قول معروف برنامه های درهم  و برهمی که از نظر درجه کیفی با هم تفاوت داشتند.

برخی برنامه ها به قدری خسته کننده و کسالت بار بودند که مشخص بود تنها برای رفع تکلیف و پرکردن آنتن برای پخش تولید شده بودند مانند سریال«همه خانواده من» از شبکه سوم که با وجود استفاده از بازیگران شناخته شده نتوانست جایگاهی میان مخاطبان کسب کند و البته برنامه هایی هم مثل«پایتخت دو» هرچند تصور می شد نتواند مانند سری اول موفق باشد، به خوبی با بینندگان ارتباط برقرار کرد و کشش لازم را برای جذب داشت چه اینکه سیروس مقدم توانسته بود برای اولین بار یک خانواده ایرانی با اعتقادات و باورهای دینی را به تصویر بکشد چیزی که سالها در تلویزیون ملی ازآن خبری نیست وحتی در ایام ماه رمضان هم دیگر نشانه های آن را نمی بینیم.



اما با وجود رقابت بین سریال ها و برنامه های نوروزی- طبق معمول بعد از نوروز سفره کرم تلویزیون برای حاتم بخشی پهن می شود تا تقدیرات لازم را بکند!- باز هم ایرج طهماسب با کمک چند عروسک ساده، گوی سبقت را ربود و به نسبت سایر برنامه ها مخاطبان بیشتری را داشت. کلاه قرمزی که چند وقت قبل از شروع سال جدید زمزمه های آمدن یا نیامدنش به تلویزیون موضوع داغ برخی رسانه ها شده بود در تعطیلات نوروزی هم توانست به خوبی اوقات فراغت بینندگان را پرکند.

شاید از عواملی که باعث توفیق این مجموعه شد آن باشد که به غیر ازسادگی دکور و نوستالوژیک بودن برای مخاطبان، نویسندگان در سوژه یابی خلاقیت و نوآوری داشتند به طوری که ازموضوعات خیلی ساده و پیش پاافتاده، آیتم هایی جالب و دیدنی درست کرده بودند که برای دقایقی خنده را بر لب بینندگان می نشاند فرقی هم نمی کرد مخاطب چه سن و سالی داشته باشد کودک یا بزرگسال با حرفها و رفتارهای آن عروسکها خنده اش می گرفت؛ از طرفی برنامه های نوروزی که عمدتا آرشیوی و فستیوالی از سریالهای تکراری بودند چندان چنگی به دل نمی زدند وهمین خود عاملی مضاعف برای دیدن این عروسک های تلویزیونی شده بود.

با همه این احوال نمی توان از نقاط ضعف وکاستی های مجموعه «کلاه قرمزی» هم چشم پوشید زیرا با وجود پتانسیل بالا برای تاثیرگذاری وجذب مخاطب که دراین چند ساله به خوبی هم آشکار شده است، به نظر می رسید که کلاه قرمزی هنوز در برخی موارد ساده و کم محتوا درجا می زند و نتوانسته از این ظرفیت بالا بهره مناسب ببرد؛ چرا که هرچند ایرج طهماسب یا همان آقای مجری در آیتم های خود  سعی دارد از طریق عروسکها اموزش اخلاقی و تربیتی بدهد اما نگاهش کاملا لاییک و غیر دینی است؛ درحالی که اصولا مسایل تربیت دینی رابه کودکان باید به وسیله چنین برنامه هایی که بچه ها در گروه سنی مختلف علاقمندی نشان می دهند انتقال داد تا اثرگذاری خوبی داشته باشد.

مثلا کلاه قرمزی موقعیت مشخصی ندارد معلوم نیست که قرار است برای چه طیف سنی باشد او در سن کودکی و بزرگسالی که بیشتر هم در کسوت خانم ها!! معلق بود و کارهایی می کرد که کمتر کودکی آن را انجام می دهد گویا نویسندگان مجموعه می خواستند از طریق این عروسک و دوستانش، برخی متلک ها و کنایه ها را به اوضاع حاکم بزنند که این قضیه برای تربیت بچه های گروه سنی پایین درست نیست.

زیرا برخی حرکات و عشوه گری های کلاه قرمزی می تواند نتیجه عکس اخلاقی برای بچه ها داشته باشد چه اینکه به دلیل محبوبیتش در میان بچه ها، میزان تاثیرگذاری او برای آنها بالاست به دلیل این که تاثیرپذیری کودکان از وسایل ارتباط جمعی بیشتر است از طرفی ساختار ذهنی آنها دراین سن و سال ساده و فاقد شبکه بهم پیوسته ای از اندیشه ها و باورهاست و به نسبت بزرگترها بیشتر پای چنین برنامه هایی می نشینند بنابراین باید بیشتر مراقب بود و حساسیت نشان داد تا هر گفتار یا رفتاری را به نام طنز و شوخی به خورد آن ها ندهیم.

درهرحال کلاه قرمزی یا به قول برخی یک مشت کاموای ساده توانست به همراه دوستان عروسکیش، در مقابل برنامه ها مجموعه های سنگین و پرهزینه گوی سبقت را برباید.

امیدواریم تولیدکنندگان این مجموعه در سایر قسمت ها اعم از تلویزیونی یا سینمایی نکات اخلاقی و تربیتی دینی را هم لحاظ  کنند و این عروسک محبوب بتواند معلم خوب تربیتی برای بچه ها وحتی برخی بزرگترها باشد واز فرصتی که درحال حاضر دارد به خوبی بهره ببرد، زیرا در تمام کشورهای دنیا سرگرمی سازی رسانه بخشی برای رسیدن به هدف، آموزش ونکات اخلاقی وتقویت باورهاست چنان چه اگر در برنامه های کودک و نوجوان هالیوودی  هم نگاهی بیندازیم به خوبی این مساله را خواهیم دید که چگونه سعی می شود از همان کودکی برخی القائات رفتاری و معرفتی را برای آنها داشته باشند .

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها