به گزارش 598، سایت آیپرس نوشت: مذاکرات آلماتی 2 هم به پایان رسید، مذاکراتی که در ادبیات طرف غربی و رسانههای غربی نتیجهای دربرنداشته و مثمرثمر نبوده است.
کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس خبری پایانی روز شنبه ابراز داشت که مواضع ایران شش کشور موسوم به 1+5 از یکدیگر دور است. قرار است شش کشور در پایتختهای خود در خصوص مذاکرات 16 و 17 فروردین به بحث بررسی بپردازند و سپس خانم اشتون نتیجه را در تماسی تلفنی به اطلاع سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران برساند. احتمال آن وجود دارد که تماس تلفنی مزبور به دور جدیدی از مذاکرات بین ایران و 1+5 منجر شود.
ایران در مذاکرات اخیر طرحی جامع را در چارچوب طرح ارائه شده در مذاکرات مسکو به شش کشور ارائه کرده است و در واقع این 1+5 است که اکنون باید به این پیشنهاد پاسخ دهد.
بدیهی است که نوع نگاه جمهوری اسلامی ایران به مذاکرات با شش کشوری که اصرار دارند خود را قدرتهای بینالمللی بنامند، متفاوت است. ایران این مذاکرات را بهمثابه ابزاری بینالمللی میبیند که با آن میتواند ضمن احقاق حقوق ملی خود به همکاری دست یابد در حالی که طرف غربی این مذاکرات را به عنوان ابزاری برای امتیازگیری و محدودسازی نگاه میکند.
طبعا هرگاه در هر دوره از مذاکرات، طرف غربی نتواند ایران را از حقوق بینالمللی خود محروم سازد، مجبور است که مذاکرات را شکستخورده بیانگارد اما هر بار که ایران بتواند از حقوق ملی خود دفاع کند، نهتنها مذاکرات برایش شکستخورده نیست بلکه حتی میتواند آن را یک پیروزی بیانگارد.
برای کسب پیروزی در این مذاکرات، طرف غربی مستمرا تلاش بر اعمال فشار علیه ایران داشته است حال آنکه ایران برای احقاق حقوق خود، مقاومت در برابر فشارها را در پیش گرفته است.
یکی از ابعاد فشارهای طرف غربی بر ایران ابراز مستمر این نکته است که مذاکرات نمیتوانند طولانی شوند و در کنار آنها، گزینه نظامی هم مدنظر طرف غربی است. پس از همین مذاکرات اخیر، جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در آنکارا اظهار داشت: قدرتهای جهانی (1+5) به گفتوگوهای خود درباره برنامه هستهای ایران ادامه میدهند اما این فرآیند نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد. وی افزود: این یک فرایند پایان ناپذیر نیست.
این گونه اظهارات را بیش از آن که بتوان تلاش برای پیشبرد دیپلماسی دانست، باید نوعی تهدید قلمداد کرد. مقامات آمریکایی هم میدانند که به هیچ روی برنامه هستهای ایران تهدیدی برای آنان محسوب نمیشود اما اصرار دارند که این برنامه را نظامی و غیرصلحآمیز جلوه دهند.
به هر حال، «جورج فریدمن»، بنیانگذار مجله تحلیلی استراتفور چندی پیش در یادداشتی تصریح کرده بود که سیاست آمریکا در عرصه بینالمللی دیگر گزینه نظامی نیست بلکه تغییر موازنه قوا به نفع خود است. بنابراین حتی تحلیلگران آمریکایی هم فهمیدهاند که دولت اوباما قصدی واقعی برای استفاده از گزینه نظامی ندارد آن هم در شرایطی که سازمانهای جاسوسی آمریکایی قویتر از آن هستند که ندانند در ایران خبری از برنامه نظامی هستهای نیست.
بنابراین این دست تهدیدها آنقدرها جدی به نظر نمیرسند. آنچه جداَ آمریکاییها به دنبال آن هستند، فشار اقتصادی بر ملت ایران است. در واقع جنگ جریان دارد اما نه در عرصه نظامی بلکه در عرصه اقتصادی که لازمه پیروزی در آن «اقتصاد مقاومتی» و «همبستگی ملی» است.
علیایحال، تا زمانی که ایران بر حقوق خود پای میفشارد، نمیتوان آن را شکستخورده در مذاکرات دانست حتی اگر غرب در این مذاکرات حقوق هستهای ایران را بهرسمیت نشناسد.