به گزارش خبرگزاري فارس، همزمان با سالروز ارتحال
استاد فقيد سيد منيرالدين حسيني الهاشمي (بنيانگذار فرهنگستان علوم اسلامي
قم) همايش «تحول در علوم انساني» با هدف بررسي چيستي، چرايي و چگونگي تحول
در علوم انساني از صبح امروز در دانشگاه تهران آغاز شده است.
حجتالاسلام والمسلمين سيدمهدي ميرباقري، رئيس فرهنگستان علوم اسلامي
و دبير علمي اين همايش در مراسم افتتاحيه گفت: بين كساني كه طرفدار معرفت
ديني هستند گروهي به علم ديني اعتقاد ندارند و معتقدند دين در گردآوري
ديني ميتواند كمك كند اما در جمعآوري فرضيهها دخالتي ندارد و به همين
دليل علم، علم جهاني و عام است و فرهنگها و شرايط جغرافيايي در علم تأثير
ندارد.
وي ادامه داد: اين نظريه مبني بر مغالطه معرفتي در سطح ارزيابي است اما عدهاي ديگر علم ديني را پذيرفتند.
ميرباقري گفت: انقلاب اسلامي در آغاز راه تحول فرهنگي قرار دارد اما
هنوز ادبيات و فرمولهاي علمي و فرهنگي متداول برآمده از تمدن غرب را به
رسميت شناخته و با آن به ساماندهي و اداره جامعه ميپردازد و بر اين اساس
تعارض ميان آرمانهاي انقلاب با علوم غربي بارز بوده و شكاف نظري عميقي در
متن جامعه پديد آمده است.
وي ادامه داد: درباره ايجاد ساختار جديد حكومتي و تغيير انگيزش
اجتماعي مبتني بر دين نخستين گام در مسير تأسيس تمدن الهي بوده و گام دوم
بايد انقلاب فرهنگي متناسب با انقلاب سياسي را سامان داد تا بنيانهاي
سياسي و انگيزشي انقلاب اسلامي تئوريزه و تثبيت شود.
وي ادامه داد: نرمافزارهاي انقلاب اقتصادي و صنعتي نيز بايد در گام
سوم توليد شود بدين ترتيب همراه با آغاز انقلاب فرهنگي، انديشه نيز به
عرصه استنباط براي حكومت كردن وارد ميشود چرا كه نظام نيازمند حكمت و فقه
حكومت و عرفان اجتماعي است.
دبير علمي همايش «تحول در علوم انساني» گفت: در حال حاضر علوم انساني
بر پايه نگرش مادي از ضوابط انسان و جهان فرمولبندي است و درك روشني از
همه ابعاد وجودي انسان و جهان ندارد و به وضوح با رويكرد توحيدمحور در
زمينه رابطه انسان، جهان و خداوند متعال ناهماهنگ هستند.
وي با بيان اينكه درباره علوم اسلامي انساني سه احتمال قابل ارائه
است، تصريح كرد: احتمال نخست؛ نظريه تأكيدي و حاوي دو عنصر «رأي قطعي» و
«عقل قطعي» است. رأي قطعي داراي علت، دلالت و جهت صدور قطعي و عقل قطعي
نيز به بديهيات اوليه تكيه ميكند و رأي و عقل ظني است. از اين منظر بايد
تركيبي از رأي قطعي و عقل قطعي به وجود بياوريم. زيرا تناقض بين آن دو
محال است.
وي ادامه داد: احتمال دوم؛ نظريه «جداسازي» است كه طبق آن، ميان نظام
علوم انساني و نظام علوم معاصر تفاوت بنيادين وجود دارد. همچنين مطابق اين
نظر، هر نظام علمي به دو بخش مكتب كه حاوي اصول و مباني بنيادي و علم كه
سخن از قواعد تجربي و يا عقل مشترك و متعلق به مكتب خاص است، تفكيك
ميشود.
رئيس فرهنگستان علوم اسلامي با بيان اينكه تفكيك مطلب با علوم به
معني تفكيك ميان تغييرات نظري و ميداني و نيز تئوريهها و معادلات خواهد
بود، گفت: علم داراي نظامي گسترده از زيربناها تا روبناهاست و احتمال سوم؛
نگاه نظامگرا به اصول انساني است و بر اين اساس، علوم از يك نظام واحد
برخوردارند و هرگز نميتوان مسائل و مباني يك علم را دوپايهاي كرد. در
واقع وقتي امور نظاممند ديده نشوند طرز استفاده از علوم غربي معنا
مييابد.
ميرباقري در پايان سخنان خود، راهبردهاي ايجاد نهضت نقد و ارزيابي
علوم اسلامي مدرن، توليد روش نقد علوم اسلامي، تعيين شاخصهاي اسلاميت
علوم اسلامي را پيشنهاد داد.