باهنر :داستانی با اسم جریان انحرافی را قبول ندارم

به گزارش 598 به نقل از مشرق، محمد رضا باهنر نامزد ائتلاف پنج نفره اصولگرایان؛ در نخستین نشست خبری خود در سال 92 با اشاره به نامگذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری، چالشها و تکانههای جدی در عرصه اقتصادی در سال 91، اظهار داشت: اگرچه سال گذشته سال تولیدملی بود اما عملا گامهای کوتاهی برداشته شد. البته خوشبختانه سیاستهای کلی نظام در این زمینه تا پایان سال از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ گردید.

باهنر در پاسخ به سوال خبرنگار مشرق مبنی بر تکذیب اعضای جامعتین پیرامون حمایت از کاندیدای نهایی ائتلاف 5 نفره و همچنین تاکید اعضای جبهه پیروان بر حمایت جامعتین، در خصوص تناقض این اظهار نظرها عنوان کرد: سازوکار ما را جامعه روحانیت پذیرفته است. این به آن معنی نیست که جامعتین نامزدهای ما را پذیرفته باشند. ما نامزد جامعتین نیستیم و این دو جامعه وارد بحث مصداق نامزدها نشدهاند اما سازوکار ما را به اطلاع جامعتین رسیده است.

وی همچنین در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار مشرق مبنی بر چرایی نام ائتلاف اکثریت اصولگرایان در حالی که 4 نامزد حاضر در این ائتلاف از یک جبهه سیاسی هستند، توضیح داد: این نامگذاری‌ها لزوماً به این معنا نیست که هرکس عضو این گروه نیست پس ذیل این نام قرار ندارد. اینکه ما می‌گوییم ائتلاف اکثریت به این خاطر است که ما 5 نفر ائتلاف کردیم و به لحاظ تعداد نامزدها بزرگترین ائتلاف را داریم و از طرفی جبهه پیروان خط امام و رهبری که 14 تشکل رسمی و ثبت شده در وزارت کشور دارد بخشی از این ائتلاف است.

باهنر همچنین درباره اظهارات جنجالی عسگراولادی درباره سران فتنه گفت: من فکر می‌کنم مشکل، فعلاً واژه‌ها نیستند و این مهم نیست که آنها سران فتنه بودند یا مفتون فتنه؛‌ مهم این است که نتیجه آن مشکلات موجب مشکلات و گرفتاری‌هایی برای نظام شد.

در ادامه گزیده سخنان باهنر در نشست خبری خود را به گزارش خبرآنلاین در ادامه ملاحظه می کنید:

پنج نفر از کاندیداها در ئتلاف بزرگ اصولگرایان دور هم جمع شدهاند که ائتلاف بازی است و دیگرانی که شرایط اصولگرایی دارند، میتوانند با رای اکثریت اعضای پنج نفره این ائتلاف به آن بپیوندند. ما از ابتدا به دنبال تشکیل ائتلاف اکثریت بودیم. گروه 2+1 نیز زود شروع کردند اما درهایشان را باز نکردند که دیگران به آنها بپیوندند. امیدواریم که جبهه اصولگرایی مدیریت واحدی بیابد.

در ائتلاف پنج نفره ما انشاءلله قبل از ثبت نام، به یک نامزد واحد خواهیم رسید.

دولت آینده باید مجری برنامههای پنج ساله باشد و برنامههای اجرایی برای آن داشته باشد.

{در پاسخ به سوالی که به شعار انتخاباتی وی و احتمال حضور خاتمی در انتخابات آینده اشاره داشت} از حضور اصلاح طلبان در انتخابات و فعالیتهای گرایشهای سیاسی مختلف در چارچوب قانون اساسی، استقبال میکنیم. این هم نیاز آنهاست که از صحنه سیاسی حذف نشوند و هم نیاز حاکمیت است که صداهای مختلف ر چارچوب قانون اساسی، فعالیت داشته باشند. تا قبل از عید تا جایی که اطلاع داشتم، خبرها این بود که آقای خاتمی نمیآید. خبر هم داریم که اخیرا از ایشان دعوت شده است. اما خودشان باید سبک سنگین کنند که میخواهند بیایند یا نه. اما روسای جمهور گذشته بدانند که دیگر آرای سنگین سونامی وار 20 میلیونی نخواهند داشت.

من اهل شعار نیستم، تلاش میکنم برنامه داشته باشم و نگاهم به آینده باشد. البته از اینکه اعتدال، عقل گرایی و ساختارگرایی در کشور مغفول مانده است، نگرانم. سیاستهای کشور را با توهم و ادبیات نامناسب نمیتوان اجرا کرد. اگر بخواهم شعاری را اعلام کنیم و بر اساس آن آرا جمع کنیم، کار سبکی است.

موسی پور دبیر گروه ائتلاف اصولگرایان است. سه نامزد جبهه پیروان و دو عضو جامعه روحانیت مبارز – و نه نامزد آنها- در این ائتلاف هستند. سازوکار ما را جامعه روحانیت پذیرفته است. این به آن معنی نیست که جامعتین نامزدهای ما را پذیرفته باشند. ما نامزد جامعتین نیستیم و این دو جامعه وارد بحث مصداق نامزدها نشدهاند اما سازوکار ما را جامعه روحانیت پیشنهاد داده و به اطلاع جامعه مدرسین نیز رسانیده است.

عنوان اکثریت را از این رو برای ائتلافمان برگزیدیم که تعداد نامزدها در ائتلاف ما بیش از ائتلافهای دیگر است و همچنین این ائتلاف برآمده از جبهه پیروان خط امام و رهبری است که خودش متشکل از چندین حزب اصولگرا است و میتواند گویای اکثریت باشد.

به سمت کاندیدای واحد نمیرویم به سمت مدیریت واحد میرویم. ادعا نداریم که همه اصولگرایان را می توانیم به سمت وحدت سوق بدهیم. ممکن است اقتضا کند که نامزدهای اصولگرا واحد نباشد اما میتوان مدیریت واحد داشت. در جریان مقابل هم اصلاح طلبان روی چند کاندیدا بحث می کنند و نامزدهای مختلف دارند که انشالله آنها هم به مدیریت واحد برسند. قطب دولت هم با نامزدهای مشخصی وارد عرصه خواهد شد و انتخباات سه قطبی هخواهد بود.

{برای سر و سامان دادن شرایط اقتصادی کنونی چه برنامهای دارید؟} در سال 91 با تکانههای اقتصادی روبرو شدیم. تورم، گرانی و بیکاری به عنوان یک واقعیت وجود دارد و اگرچه دولت باید سالانه بیش از یک میلیون شغل ایجاد کند اما چنین نشد. این سه چالش، مساله اصلی خانوارها هستند. بنگاههای تولیدی هم از امکانات تولیدی لازم برخوردار نیستند. اما این موارد سریعا قابل جبران نیستند. برخی مسائل مثل گرانی و اشتغال مساله مبتلا به خانوار هستند که باید برای آنها فکری کرد. اما اینکه به کلی ریشه کن شوند، کاری نیست که یک باره انجام شود.نقدینگی موجود باید به سمت کارهای تولیدی و سرمایه گذاری سوق داده شود وگرنه باز هم بازار ارز و سکه به راه خواهد افتاد. به نظرم میتوان ظرف یک تا یکسال و نیم نقدینگی را کنترل کرد. اما برای اشتغالزایی زمان بیشتری لازم است.

متاسفانه دولت حدود یک میلیون شغل هم ایجاد نکرد اما ادعایی بیش از این داشت. مضاف بر اینکه در کنار آن شغلهای زیادی به سبب از رونق افتادن بنگاههای تولیدی از دست رفت.

{در پاسخ به سوالی که به اظهارات اخیر عسگراولادی اشاره داشت} در سال 88، پس از انتخابات اتفاقات بد و مذمومی افتاد که به فتنه نام گذاری شد و هزینه زیادی به کشور و فعالان سیاسی وارد کرد. مهم واژگان نیست که سران فنه چه کسانی بودند. مهم این است که مسائل زیادی به کشور تحمیل شد. آقایانی که مشهور به سران فتنه هستند، فضای سیاسی و اجتماعی پیرامون خود را مدیریت نکردند و در تور دشمنان افتادند. مهم نیست که آنها را فتنه گر بنامیم یا مفتون. اگر سخنان آقای عسگراولادی را بپذیریم ، آنها مفتون هستند و به جای اینکه اپوزیسیون داخل نظام شوند، بر اساس توهماتشان به اپوزیسیون خارج کشور تبدیل شدند.

مساله قبل و بعد از انتخابات 88 را باید از هم تفکیک کرد. برخی افراطیون به 13 میلیون رایی که به نامزد دیگری ارائه شده، ایراد دارند. در حالی که آن آرا به نامزد مورد تایید شورای نگهبان بوده است. کسانی که باعث و بانی حوادث پس ار انتخابات بودند، خساراتی را به نظام وارد کردند که باید پاسخگو باشند.

گاهی برخی هماهنگی ها میان قوا به تبعیت ترجمه میشد . متاسفانه در دولت نهم و دهم گاهی که وزیری از اختیاراتش استفاده میکرد، محکوم به عدم تبعیت از رئیس جمهور میشد و از دولت کنار گذاشته میشد. در حالیکه وزرا هم باید به رئیس جمهور پاسخگو باشندو هم به مجلس پاسخگو باشند.

برای برپایی نظام ریاستی نیازمند اصلاح قانون اساسی هستیم که در اصل 176 سازوکار آن آمده است.

جریان انحرافی را قبول ندارم. عبارت حلقه انحرافی بهتر است. این حلقه خودش مایل است که جریان و بزرگتر از شکل واقعی آن نامیده شود. افراد عضو این حلقه به دنبال ماجراجویی سیاسی هستند و نه خردگرایی. برای همین مواردی را در کشور با ادبیات خشن مطرح می کنند و رویکردشان بر اساس اتفاق نیست و بیشتر به دنبال شهرت هستند. آنها میخواهند به هر دلیلی مشهور شوند ولو اینکه به آنها فحش داده شود. این حلقه کاری از پیش نمیبرد ولی بالقوه باید مراقب آنها بود تا ناهنجاری در کشور ایجاد نکنند. اما بالفعل امکان کاری در کشور ندارند.

مساله رابطه ما با آمریکا، داراری ابهامات و لایحههای پیچیده است. در چشم انداز 20 ساله نظام تصویب کردیم که در سال 1404 کشوری توسعه یافته و در اراتباط با تمام کشورهای دنیا مگر رژیم اشغالگر قدس خواهیم بود. البته با برخی کشرها اختلاف منافع داریم که قابل حل شدن نیست. ما به عنوان یک کشور مسلمان در مورد مسلمانان دنیا و شیعیان حساس هستیم. آمریکا حساسیتهای معکوسی نسبت به ما دارد که قابل حل نیست. به دلیل این اختلافات، هزینههایی به ما تحمیل میشود که آن را پذیرفتهایم. اما دو سوال مطرح است که »آیا مسئولین نظام حق دارند با ادبیات نامناسب، این هزینهها را افزایش دهد؟» نه چنین حقی ندار. نکته دوم هم این است که آمریکا باید به تعبیر رهبری پنجه بوکسشان را از زیر دستکش حریر در بیاورد. نه اینکه حتی در تحریمها اقلام دارویی را هم تحریم کنند و بعد طلب گفتوگو کنند. ما مسئول هستیم که از منافعمان دفاع کنیم و آن را قربانی زیادهخواهیهای دشمنان نخواهیم کرد. اما اگر آمریکا منافعش را در رفتار اجتماعی مردم ما دنبال کند، به منزله دخالت در امور داخلی کشوری است که تصمیم گرفته مستقل باشد. ما تعامل مستقل با همه کشورها خواهیم داشت نه تعامل زورگویانه.

{چه تدبیری دارید که در دولت شما به سفارتخانهها حمله نشود؟} ما هر رفتار غیر قانونیای را محکوم می کنیم. سفارتخانههای هر کشور در پناه نظام جمهوری اسلامی هستند و هیچ کس حق جسارات و حمله به آن را ندارد مگر آنکه جرم یا جنایتی مرتکب شده باشد که باید بر اساس قوانین موضوعه خودمان و قوانین بین المللی با آنها برخورد شود. ما به حقوق مالکیتی کشورهای دیگر احترام میگذاریم و این وظیفه حاکمیت است که امنیت آنها را تامین کند.

موظفیم بیمه بیکاری را به همه کسانی که در کشور توان انجام کار دارند اما امکان اشتغال ندارند، پرداخت کنیم. البته این بیمه بیکاری نباید باعث تنبلی و از زیر کاردر رفتن برخی افراد شود. این بیمه باید از برنامههای عاجل دولت آینده باشد.

{درباره مذاکرات آلماتی} تصورمان این است که 1+5 در حال زمان خریدن است وگرنه مسائل از مدتها قبل مشخص شده است و آنها باید به سوالات ما پاسخ دهند. ما در این مذاکرات شرکت کرده و میکنیم. مساله هستهای ما کاملا حقوقی است. تسلط به فناوری هستهای جزء حقوق ما است که از آن صرف نظر نمیکنیم. از این فناوری هم استفاده غیرصلح آمیز نخواهیم کرد. در نشست آلماتی پیشین نیز عنوان شد که اگر آنها موقعیت رهبر نظام جمهوری اسلامی را در ایران می دانند که ایشان بزرگترین مرجع جهان تشیع است، ایشان فتوا دادهاند که استفاده غیرصلح آمیز حرام است. 1+5 اگر خرد به خرج دهد باید این فتوا را به ثبت سازمان ملل برساند. آنها باید از این سند حداکثر استفاده را ببرند. آنها باید دست از خصومتشان با ایران بردارند. امیدواریم که 1+5 دنبال وقت کشی نباشد. آنها نمی توانند از ما بخواهند که این دستاورد را نداشته باشیم اما در مورد میزان غنی سازی می توانیم مذاکره کنیم.

{برنامه ای برای پتانسیل ایرانیان خارج از کشور دارید؟} آنها از سرمایههای نظام هستند که اگر خوب مدیریت و اداره شوند می توانند سفیران عمومی ما در خارج از کشور باشند. سرمایه نیروی انسانی ما در صنعت نفت از معادن نفت ما بیشتر است. بخشی از این سرمایه در خارج از کشور است که باید از ظرفیت آنها استفاده کرد.

با کاهش یک چهارم یارانه موجود به مردم میتوان کل درمان کشور را مجانی کرد. مقوله سلامت مقوله پیچیدهای است. شان مردم ایران بالاتر از این است که برای این مساله رنج و عذاب داشته باشند.

گزارش خطا

لینک کوتاه

اخبار ویژه

قربانی کردن قانون به نفع فرد!