کد خبر: ۱۲۱۷۶
زمان انتشار: ۱۱:۴۶     ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰
بولتن نيوز: مباحث فرهنگي را بايد چند وجهي ديد. به اين معنا كه تنها نبايد براي آسيب شناسي فرهنگ كشور به مسائل فرهنگي بسنده كرد. چه بسا يك معضلي در سيستم اقتصادي كشور وجود داشته باشد اما تاثير خود را در سيستم فرهنگي جامعه نيز بگذارد. در مورد مسأله ورزش نيز همين طور است. موضوعات و مسائل مربوط به ورزش تنها محدود به همان حوزه ورزش نمي شود و يقينا تاثيرات فرهنگي نيز خواهند داشت.

يكي از آن مسائل ورزشي كه به نظر مي‌رسد در حوزه مباحث فرهنگي نيز تاثيرگذار بوده است دستمزدهای نجومی بازیکنان فوتبال است. اگر در دهه های 60 و 70 بازیکنی فقط و فقط به خاطر تعصب به رنگ پیراهن، حتی تصور حضور در تیم رقیب را هم در سر نمی پروراند اما امروز به راحتی و با اضافه کردن چند صفر بی ارزش! در برابر رقم قراردادها، هم تعصب به تمسخر گرفته می شود و هم حال و روز هوادار.

دستمزدهاي ميلياردي و نجومي باعث شده كه ديگر كمتر لژيونري با تعصب بازي كند و بيش از آنكه به فكر برد تيم خود باشد به فكر جان خودش باشد كه مبادا عضوي از بدن او كه در حقيقت منبع درآمد او است آسيب ببيند و از نان خوردن ميليوني بيفتد.

بايد دانست در جامعه ای که در آن افرادی را داریم که از فقر مالی و اقتصادی رنج می برند و محتاج نان شب خود هستند، ارقام نجومی 700، 800 میلیوني برای یک فصل برای یک بازیکن فوتبال و یا 6 میلیارد برای یک مربی، نه توجیه مالی دارد و نه توجیه فرهنگی.

با توجه به دولتی بودن اکثر باشگاه های ایران و متاسفانه عدم درآمدزایی این باشگاه ها به دلیل عدم توانایی فعالیت های اقتصادی، باید پرسید پرداخت میلیون ها تومان برای تنها 9 ماه به یک بازیکن فوتبال آن هم از بیت المال  چه توجیهی دارد؟

برخی افراد در توجيه اين دستمزدهاي ميليوني از ليگ‌هاي اروپايي و عربي و دستمزدهاي بالاي آن مثال آورده و دست به مقايسه مي‌زنند. كه در جواب به این افراد یادآوری کنیم كه تيم‌هاي اروپا خصوصي هستند نه رانت‌خوار و وابسته بو دولت. هیچ تیمی در اروپا از بودجه دولتی ارتزاق نمی شود. اگر دسمتزد بازیکنان اروپایی نجومی است تامین آن از بخش خصوصی و سهامداران آن است نه از جیب بيت‌المال و مردمی که بعضا به نان شب شان محتاج هستند

به راستی یک بازیکن فوتبال چه ارجحیتی بر یک کارمند معمولی دولت دارد که باید درآمد 9 ماهه یک فوتبالیست از درآمد سی ساله یک کارمند بیشتر باشد؟

صرف میلیون ها تومان پول بيت المال برای بازیکنانی که متاسفانه در اکثر موارد با فرهنگ ایرانی- اسلامی هم فاصله زیادی دارند، نه تنها توجیه منطقی و عقلانی ندارد که باید از مسئولان ذیربط این سوال را پرسید که به چه دلیل و با چه هدفی این مبالغ میلیاردی و هنگفت صرف تنها چند بازیکن می شود!

تاثيري كه چنين مسأله اي بر حوزه فرهنگ مي‌گذارد از طرفي به دليل رسانه‌اي بودن و در چشم بودن فوتباليست‌ها و مخصوصا لژيونرها اين است كه براي نسل جوان حاضر به عنوان الگو و نماد معرفي مي‌شوند و بسياري از نوجوانان و جوانان جامعه آينده خود را در فوتباليست شدن و لژيونر شدن مي‌بينند و از طرفي ديگر در روياهاي خود آرزوي داشتن زندگي متموّلانه‌ و اشرافي چون آنها را مي‌بينند. آرزوي داشتن ماشين و خانه‌هايي آن چناني و يا هواداراني كه هميشه دور و برشان را گرفته‌اند و يا...

در اين ميان اصطلاح "باشگاه فرهنگی- ورزشی" نيز فقط و فقط نامی است کلیشه ای که باشگاه های ورزشی ما برای مصلحت اندیشی به دنبال خود یدک می کشند و هر کدام سعی دارند با تليغات دهن پر كن، خود را در این امر پیشرو جلوه دهند. اصلا کجای عملکرد چنین باشگاه هایی، فرهنگی است؟ آیا به صرف بردن بازکنان خود به مکان های زیارتی و آن هم البته با بودجه بیت المال کار فرهنگی است؟ تاثيرات اقدامات فرهنگي اين باشگاه‌ها در جامعه چيست؟

حالا خرج چنين ارقام ميلياردي در فوتبال را بگذاريد در كنار مسائلي چون گله و شكايت مابقي فدراسيون‌ها از نداشتن امكانات و منابع مالي لازم. چنان چه در اخبار آمده بود كه يكي از فدراسیون ها به دلیل کمبود بودجه از اعزام ورزشکاران‌شان به مسابقات بین المللی صرف نظر كرده‌اند. چرا بايد ميلياردها تومان براي فوتبال اين كشور خرج شود و هيچ‌گاه هم به نتيجه‌اي كه بايد نرسيم و ثمره‌اي نداشته باشد چون دعوا و زد و خورد و مشوش كردن فضاي امن كشور اما براي ورزش‌هايي چون واليبال، بسكتبال، كشتي، هندبال، تكواندو و... كه اتفاقا تجربه نشان داده كه در اين ورزش‌ها هم بيشتر موفق بوده‌ايم  و هم افتخارات به مراتب بيشتري آورده‌ايم به اين مقدار اهميت قائل نشويم.

از سويي ديگر، نگاهی گذرا بر بودجه فدراسیون فوتبال و مقایسه آن با بودجه بخش‌هاي مهم‌تري چون بخش های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، امور تهیه مسکن برای نیازمندان و سایر امور خیریه و ... ما را به فکر فرو می برد که گويا جنگ 22 نفر برای تصاحب یک توپ از مسأله آموزش و پژوهش و يا گره گشودن از كار قشر نيازمند و مستضعف جامعه واجب‌تر است! نشست های خبری مربی 6 میلیاردی حتما از سرنوشت دخترانی که بدلیل عدم تمکن مالی پدرانشان نمی توانند سر سفره عقد بنشینند واجب‌تر است.

امروز ما نگران اقساط عقب افتاده فوتبالیست هایی هستیم که زندگی شان با چند میلیون چکِ پاس نشده، تحت تاثیر قرار می گیرد در حالیکه اگر همین بازیکنان نگاهی به بانک های محله شان بیندازند به راحتی متوجه می شوند که مردم برای دریافت 5 میلیون وام با سود 14% به زمین و زمان التماس می کنند!

ساعت‌ها از وقت رسانه‌ي ملي ملي به اين اختصاص مي‌يابد كه فلان مربي از چند صد ميليون دستمزد خود چقدر را گرفته و چقدر را نگرفته، و يا اين توپ كه به سمت دروازه تيم نم‌نم‌آباد روانه شد و گل شد آيا آفسايد بود يا نه، اما هيچ وقت در اين باره صحبت نمي‌كنيم كه آن خانواده نيازمند و طبقه پايين جامعه سال ها است كه دارد توي آفسايد و يا حاشيه زندگي مي‌كند.

به نظر مي رسد مسئولين فرهنگي- ورزشي كشور بايد هر چه سريع‌تر در اين‌باره فكري كنند و براي برون رفت از اين قضيه كه اگر همين‌گونه پيش رود يقينا تبديل به يك معضل فرهنگي در جامعه خواهد شد اقدامات عملي مناسب را اتخاذ فرمايند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها