حضور

بعد از دوری چندماهه از جو بدجور سیاست زده فضاهای مجازی ارزشی ( که این ایام، خود به گروه های مختلف ارزشی واقعی، ارزشی انحرافی، انحرافی ارزشی، ارزشی اقتدارگرا، ارزشی نفوذی و ... تفکیک شده اند)، نه انگیزه ای برای ورود به این فضاها داشتم و نه حال وحوصله ای برای چانه زنی های بی فایده در دنیای تصنعی و ساختگی مک لوهان... تا اینکه مستند "ظهور بسیار نزدیک است" را دیدم. هرچند در این باره زیاد بحث شده ولی هنوز هم بسیاری از جوانان مذهبی وانقلابی و عمدتا کم سن وسال را سراغ دارم که شدیدا تحت تاثیر این فیلم و نگرش حاکم برآن قرار گرفته اند و در این ماجرا، عوامل متعددی چون حرفهای کلنگی عده ای از مخالفان فیلم، دستگیری مظلومانه سازندگان فیلم و ... نه تنها هیچ تاثیری نداشته که این جوانان طرفدار فیلم را احساسی تر و متعصب تر ساخته است !

هرچند، برای شنیدن نظرات کارشناسی در این موارد، باید نظر علما و اهل فن را پرسید، ولی درهر صورت، دیدن این جریانات (که شاید فتنه های آینده ریشه در همین جریانات داشته باشد) و به تبع آن دغدغه ها و دلمشغولی هایم مرا آرام نگذاشت و زبان الکنم را به سخن  و قلم محقرم را به حرکت واداشت تا کیبورد فلک زده ام این گونه به "تق و توق" افتد :

1- طرفداران فیلم می گویند که در این فیلم، تعیین وقت  نشده است و تاکید فیلم بر این بوده که وقت را مشخص نکند؛ اما باید گفت در حالی که در قسمتی از فیلم می گویند "توقیت" حرام است ولی در قسمتی دیگر صریحا گفته می شود: " با تامل در روایات می توان فهمید که فاصله آغاز انقلاب ایرانیان تا ظهور، بیشتر از عمر یک انسان معمولی نخواهدبود " و همین یعنی تعیین وقت؛ مگر اینکه منظور از عمر یک انسان معمولی در این فیلم، غیرمعمولی تر، از معمولی باشد !!

گذشته از این، خود "تعیین مصداق" هم نشانه تعیین وقت است. چون تعیین مصداق یعنی مشخص کردن یک نمونه در یک مکان مشخص و در یک زمان مشخص و این یعنی تعیین وقت.

2- علائم ذکرشده و مصداق ها در این فیلم، یقینا جزء علائم غیرحتمی محسوب می شوند و بجای اینکه به علائم حتمی ظهور پرداخته شود، اکثر دلایل ادعاهای فیلم بر پایه نشانه ها ی احتمالی و غیر حتمی است که نشاندهنده سست و بی پایه بودن فیلم است. به عبارت دیگر، فرضا اگر مصادیق هم درست باشند، منطق بکار رفته در فیلم، سست و بی پایه است.

3- امکان دارد، بعضی مطالب و مصادیق درست باشند (مثلا سید خراسانی و یکی از دعاهای دوستداران انقلاب اسلامی این است که پرچم این انقلاب به دست باکفایت رهبر فرزانه انقلاب به صاحب اصلی اش تحویل داده شود)، اما اگر احیانا خلاف این ادعاهای احتمالی، روزی بوقوع پیوست، آنگاه منتظران شتابزده، نه تنها مصداقهای واقعی و سرداران امام زمان(عج) را تکذیب می کنند، بلکه در وجود شریف خود حضرت (عج) نیز به تردید می افتند و شک و تردید در وجود مقدس عصاره همه انبیاء و اولیاء الهی، بدترین عقوبتی است که نصیب این منتظران متوهم خواهد شد.

از این گذشته، اگر رهبر حی انقلاب، در دوران ظهور، به مقامی بالاتر از سیدخراسانی نائل شود، این بار منتظران شتابزده به خود حضرت(عج)، اعتراض خواهند داشت که : " بر اساس اصول اعتقادی ما (!) قرار بود، ایشان سید خراسانی ما باشند نه فلان شخصیت از یاران حضرت (عج) " و سرنوشت اعتراض کنندگان به حجت خدا بر زمین (عج)، بی شباهت به سرنوشت خوارج دوران علی (ع) نخواهد بود.

آری! تعیین مصداق های غیرمنطقی و غیرضروری و احساسی و عجولانه، نتیجه ای جز انکار مصداق اصلی و نهایی و مخالفت با حجت خدا نخواهد داشت.

4- همچنین گفته شده، افراد متعددی در محضر رهبر انقلاب، عنوان "سید خراسانی" را بکار برده اند و آقا هم سکوت کرده است. سئوال این است که اولا) آیا بکار بردن لقب سید خراسانی توسط این افراد، مگر دلیل موجهی برای این امر می تواند باشد؟ و ثانیا) سئوال این است که مگر سکوت، همیشه نشانه رضایت است؟

مگر نه این است که آقا در بسیاری از مواقع، در برابر غفلت و جهالت خودی ها، سکوت از روی نارضایتی کرده است؟ مگر نه این است که برخی سکوتهای آقا که نشاندهنده دل خونشان از برخی اقدامات و گفتارها و رفتارهای خودی هاست، بسیار عمیق تر و پرمعنا تر از سکوت های همراه رضایتشان است؟

تاسف بارتر این است که در فیلم می گویند، اگر عنوان "سید خراسانی" یک اشتباه باشد، آقا باید این انحراف را تذکر می داد و بر زبان می آورد !

اگر این استدلال درست باشد، باید گفت : خاک بر سر پیروان این چنینی که رهبرشان موظف است، تک تک انحرافات را دانه به دانه، به پیروان خود نشان دهد. اتفاقا وظیفه رهبر این است که اصول اساسی راه و چاه را نشان دهد و اگر قرار باشد، رهبری تک تک موارد هدایت و ضلالت را بازگو کند، آنگاه وظایف شیعه و پیروانش چه خواهد بود؟

فقط خوردن و خوابیدن و دعانمودن و نشستن در کشتی انقلاب و شعار " ای رهبر آزاده، آماده ایم آماده" سردادن و ... و کاری هم به رشد عقل و بکارگرفتن فکر و تحلیل نداشتن، اهم وظایف شیعه در این فیلم است؛ چرا که مابقی کارها را رهبر خود انجام خواهد داد !

5- در فیلم نقل شده به نقل از عالمی که در دیدار خصوصی به آقا گفته "من مطمئنم شما سید خراسانی روایات هستید" که این جمله با "سکوت و لبخند رضایت آقا" مواجه شده است !

به نظر نگارنده، معتقدان به چنین نگرشی، کمترین شناخت و معرفتی نسبت به آقا ندارند (همانطور که نگارنده حقیر و سراپا تقصیر نیز کوچکترین ادعایی در این باب ندارد). برای این دسته از منتظران متوهم، باید یادآور شد که این رهبر کسی است که وقتی بعد از ارتحال جانسوز خمینی بت شکن (ره)، مقام رهبری امت به ایشان واگذار شد، عمیقا و عمیقا و عمیقا (نه تعارفی و نمایشی)، اظهار نارضایتی و ناخرسندی نمود. حال چه شده که همان شخصی که در هنگام پذیرفتن رهبری نظام، نه تنها لبخند رضایت بر لب نداشته که عبوسی و نارضایتی کاملا در سیمایش نمایان بوده، پس از گذشت دو دهه از انقلاب، با شنیدن خبر تصاحب مقام و منصبی بالاتر، این بار نه تنها ناراحت نشده که چنان لبخند ناشی از رضایتی بر لب آشکار نموده که نگاه تیز سازندگان فیلم را به درک "بسیار نزدیک بودن ظهور" رسانده است !

تو گویی، آقا چنان لبخند رضایتی در اثر تصاحب پست و منصب در حکومت جهانی زده است که اگر مقامی کمتر از فرماندهی لشکر امام زمان (عج) به ایشان داده شود، آنگاه لبخند رضایت آقا به تلخند همراه با نارضایتی تبدیل خواهد شد !

باید گفت که این رهبر کسی است که راضی بود برای این انقلاب، کمترین مسئولیت ها (نماینده امام در فلان نهاد کوچک) را قبول نماید و بارها از کسانی که در حضورش مدح او را کرده اند، شدیدا ناراحت شده است و ... و این سیره مردان الهی است و درست به همین دلایل است که می گویند و چه زیبا می گویند که : خامنه ای، خمینی دیگر است.

بهتر است منتظران شتابزده بجای تحقیق و تفحص در تعیین مصداق سید خراسانی، کمی و فقط کمی در سیره عملی زندگی رهبر معظم و مهذب، دقت نمایند و آنرا در زندگی خویش بکار برند و در ترویج آن برای دیگران کوشا باشند که این گونه است ظهور، نه تنها بسیار بلکه بسیار بسیار نزدیک خواهد شد.

6- فیلم ادعا می کند که ظهور بسیار نزدیک است و در این راستا، علاوه بر استناد به علائم غیر حتمی، به گفته های علمائی استناد می کند که همگی شان این برداشت نادرست از سخنانشان را تکذیب کرده اند. صرف نظر از این مساله، موضوع دیگر، موضوع "نزدیک بودن ظهور" است که مراد از نزدیک بودن چیست؟

ناله فاطمه (س) بین در و دیوار که ظهور را نزدیک می دانست،

امید خون خدا (ع) در کربلا به منتقم واقعی اش که نشانه رجاء و یقین او به نزدیکی ظهور بوده است،

" انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا " های امام صادق (ع) که ظهور را نزدیک می دانست و ... چه معنی می تواند داشته باشد؟

آری! ائمه و اولیاء الهی، نزدیک بودن را فراتر از " محدوده زمانی تعییین کردن" می دانند و برایشان" تحقق وعده کامل الهی (که تنها خداوند بلندمرتبه می داند، کی خواهد بود) در راه است" ؛ هرچند منتظران شتابزده و دستپاچه ( که برای خدا هم تعیین تکلیف می کنند که : پس کی می آید؟ ) در صورت طول کشیدن زمان ظهور، خارج از محدوده زمانی مورد تصورشان، آنرا دور بپندارند !

آری! منتظران راستین در هر برهه ای از زمانه، همه هم و غم شان این است که با چهار تکبیر عشق، خود را از نفس و هوسهای گاه و بیگاهش، شیطان و وسوسه های جورواجورش، دنیا و جلوه های رنگارنگش و خلق و حرفهای پایان ناپذیرش رها سازند و بر خلاف منتظران شتابزده که فقط در پی کشف علائم ظهور هستند، منتظران صبور درپی رام کردن این نفس سرکش در دو عرصه جهاد اکبر و اصغر و ترویج راه حق هستند؛ خواه علائمی پیدا شود یا نشود.

و این گونه است که اینان به آن ظرفیت والای روحی و معنوی اعتلاء می یابند و در هر عسری، یسری می بینند و هنگام هر یسری، خود را برای عسر بعدی آماده می سازند و همواره خود را برای ظهور مهیا می کنند که ظهور در نظرشان، همواره نزدیک است.

آری! اولیاء الهی همواره آرزوی تنفس در عصر ظهور آن نازنین ماه (عج) را داشته اند و اگر مرگ، این امر"حتما مقضیا" آنان را در بر گرفت، خداوند عزوجل، آن ولی مومنین و آن حبیب قلوب صادقین، دعای " فاخرجنی من قبری، موتزرا کفنی، شاهرا سیفی، مجردا قناتی، ملبیا دعوه الداعی فی الحاضر و البادی" خالصان بارگاه خود را اجابت خواهد نمود و انتظار این چنینی است که سازندگی و رشد وتعالی انسانی را با خود به همراه خواهد داشت و در طرف مقابل، انتظار با شیب منفی 90 درجه، عاقبتی جز یاس و شعارزدگی و بریدن از صراط مستقیم و در نهایت، سقوط محض نخواهد داشت.

پس به هوش باشیم و از این گونه انتظار توهم گونه، برحذر باشیم.

ا...هم عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و اسلک بی محجته ................      ا...هم اجعل عواقب امورنا خیرا