موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن، در تحليلي به قلم مايكل آيزنشتات (تحليلگر نظامي)
نوشت: لغو اعزام دومين ناو هواپيمابر آمريكا به خليج فارس يك توفيق اجباري است و
خارج كردن ناو ديگر آمريكا از خليج فارس به نفع سياست واشنگتن در قبال تهران است.
در اين تحليل آمده است: يكي از مزاياي احتمالي و ناخواسته كاهش بودجه نظامي آمريكا
تصميم به لغو اعزام ناو هواپيمابر «هري اس.ترومن» به خليج عربي(فارس) است. نيروي
دريايي آمريكا به مدت بيش از 20 سال به طور گاه و بيگاه يك ناو هواپيمابر در
خليج(فارس) داشته و از سال 2010 تاكنون نيز تقريبا به طور دائم در آن منطقه حضور
داشته است و اين در حالي است كه يك ناو هواپيمابر ديگر در خليج عمان(درياي عمان) از
عمليات در افغانستان پشتيباني مي كند. منطق مرسوم حاكي از اين است كه حضور يك ناو
هواپيمابر آمريكا در خليج(فارس) خاصيت بازدارندگي در برابر ماجراجويي يا تجاوز
ايران دارد.
آيزنشتات تصريح مي كند: در حالي كه تهران بدون شك ترجيح مي دهد كه نيروهاي آمريكا
منطقه را ترك كنند، اما حضور ناو هواپيمابر آمريكا در خليج(فارس) مزيتي نيز براي
ايران دارد؛ اين امر جمهوري اسلامي را قادر مي سازد كه يكي از دارايي هاي راهبردي
آمريكا را در معرض خطر قرار دهد. مقامات نظامي ارشد ايران در چند مناسبت چنين حرفي
زده اند.
تحليلگر آمريكايي اضافه كرد: هر زمان كه ناو هواپيمابر آمريكا در خليج(فارس) فعاليت
مي كند، در واقع در تيررس شمار زيادي از سامانه هاي ضد كشتي بسيار كارآمد ايران از
جمله موشك هاي مدرن ضد كشتي كروز، اژدرها و مين هاي دريايي قرار دارد. در يك مناقشه
با ايران، احتمال زيادي وجود دارد كه ناو هواپيمابر آمريكا متحمل خساراتي شود و اين
امر ايران را قادر مي سازد كه به يك پيروزي تبليغاتي دست يابد چرا كه اولين كشوري
است كه از زمان جنگ جهاني دوم تاكنون توانسته به ناو هواپيمابر آمريكا در صحنه نبرد
ضربه بزند. با توجه به اين مسائل، حركت دادن ناوهاي هواپيمابر در امتداد سواحل
ايران حاصل زيادي نداشته است جز اينكه خدمه و پرسنل نظامي و دارايي هاي حياتي
آمريكا را در خطر قرار داده است. ناوهاي آمريكا هدفي وسوسه كننده براي ايران در
صورت درگيري با اسرائيل است و ايران از اين طريق مي تواند ضربه اي دردناك به آمريكا
بزند.
آيزنشتات در اين تحليل نوشت: آمريكا در حالي كه مكرراً و به مدت چندين دهه از
كاربرد زور عليه ايران اجتناب كرده است، به يك كسري اعتبار در برابر ايران دچار
است. بر اين اساس، اظهارنظرهاي مكرر مقامات آمريكا مبني بر اين كه «تمام گزينه ها
روي ميز است» خيلي در پايتخت ايران جدي گرفته نمي شود.
وي اضافه كرد: آنچه مورد نياز است، يك تلاش بلندمدت براي تغيير محاسبه خطر ايران و
درك اين كشور از ميزان اعتبار و عزم آمريكا است. در مورد ايران، ظرافت و زيركي و
بيان غيرمستقيم بهتر از رجزخواني و تهديد مستقيم كار مي كند. ديپلماسي موفق همچنين
نيازمند پيشنهادي معتبر به تهران براي داشتن يك برنامه هسته اي صلح آميز است كه
نتواند به عنوان مسيري به سوي بمب عمل كند.