در روزهای پایانی سال که مردم ایران در فکر برنامه ریزی برای تعطیلات نوروز
و فراغت از هیاهوی یک سال کاری به سر می برند قشری خاص، به فکر برنامه
ریزی برای کار هستند آن هم از نوع کار فرهنگی.
با توجه به نزدیک شدن
ایام انتخابات 92، رجال سیاسی و البته دوستدار خدمت به مردم، سرگرم طرح
شعار های زیبا و رنگین برای تبلیغات و جذب طرفدار و حامی هستند. این گروه
های خستگی ناپذیر در فکر دید و بازدید نوروزی هستند که با یک تیر دو هدف را
نشانه می روند هم تعطیلات نوروز را در گردش و تفریح به سر برده اند و با
انرژی بیشتری تبلیغات رسمی خود را آغاز می کنند و هم اینکه توانسته اند
مردم را جذب کنند.
به گزارش سرویس "تاانتخابات" بی باک، با اینکه هنوز پروژه تبلیغ نامزدها کلید نخورده است در پشت صحنه این برنامه جذاب هم خبرهایی دیدنی وجود دارد.
در حال حاضر قریب به 50 نفر به صورت رسمی یا غیر رسمی ابراز تمایل به خدمت مردم کرده اند و می خواهند خادم مردم ایران باشند.
شایان ذکر است برخی از این افراد خودشان حرفی از آمدن به صحنه نزدند و دوستان و نزدیکانشان آنها را بر سر زبان ها جاری کرده اند.
طبق
بررسی های به عمل آمده در حال حاضر از تمام جریان های سیاسی سه دهه اخیر
افرادی که رویای رفتن به پاستور را در سر می پرورانند قدم وارد عرصه شدند.
جریان های جدیدی هم به آنها اضافه و حتی از جریان های سیاسی گذشته که امروز
به روز رسانی و با شعار های جدید و نو وارد عرصه رقابت شده اند.
گرچه
آرایش سیاسی ایران به صورت سیال است و تحلیل سیاسی جریان ها را در خرداد
92 مشکل می کند اما می توان تاحدودی به طور غیر مسقیم با توجه به این که
هنوز برخی از افراد رسما اعلام آمادگی نکردند به شکل سایه روشن به آنها و
اهداف و شعارهایشان پرداخت.
در حال حاضر یک ائتلاف سه نفره که ائتلافی برای پیشرفت است اعلام حضور رسمی برای رفتن به پاستورداشته است.
هفت نفر هم به صورت فردی اعلام آمادگی کردند که این اعلام آمادگی مستقیما از سوی خودشان یا نزدیکانشان بوده است.
در تحلیل و چالش جریان نامزدهای احتمالی خرداد92 نکات قابل تاملی وجود دارد که به برخی از آنها می پردازیم.
شماری
از افراد حقیقی یا حقوقی حضور در این انتخابات را بر خود فرض می دانند!
البته امیدواریم این همه احساس مسئولیت از سر احساس و منافع شخصی نباشد و
پس زمینه عقلی داشته باشد.
در این بین هم هستند کسانی که از لحاظ
جسمی شرایط خوبی ندارند، البته به نقل از خودشان که گفته اند:" باید میدان
را به جوانان داد" و اشتیاقی برای قدرت ندارند اما چون اطرافیان و مردم
اصرار دارند حاضرند سلامت جسمی خود را به خطر بیندازند و علی رغم میل باطنی
خود قدرت را در دست بگیرند!
حالا بماند که این ادبیات نشان از یک
خط دهی نرم به اطرافیان و نزدیکانشان دارد تا به اسم مردم و از زبان مردم
برای آمدنشان فضا سازی شود و بستر حضور این نامزد احتمالی فراهم شود.
افراد
مستقلی هم هستند که با احتیاط عمل می کنند، این گروه به هیچ وجه اهل ریسک و
خطر نیستند پس فعلا منتظر می مانند و شرایط را رصد می کنند و با سنجش
احتمال برد یا باختشان در میدان، تصمیم قطعی برای حضور در صحنه می گیرند.
در
این میان نیز فعالان سیاسی هستند که به حسب قانون این دوره نمی توانند
کاندید شوند اما کوهی از برنامه ها را همراه دارند، این حزب هم یک مهره
اصلی و چند مهره فرعی دارد تا اگر مهره اصلی بر اساس قانون نتوانست تائید
ملت را بگیرد لااقل از سایر مهره ها استفاده شود و کار فضاسازی و جنجال به
خوبی پیش رود و این شانس را داشته باشند تا در صورت رد صلاحیت مهره اصلی
یکی از این دوستان قدرت را در دست بگیرد.
لازم به ذکر است که نامزد
اصلی متناسب با شعارش مثل "باد بهاری" در هر صحنه ای حاضر است و با لبخند
"بهاریش" در همه مراسم ها حضور دارد.
این روزها وقتی تمام حرف های
سیاسی مطرح شده در محافل حاکی از این است که بعضی مایل هستند علیرغم میلشان
برای رسیدن به قدرت دوباره کاندید شوند و به طور غیرمستقیم و نرم از طریق
اطرافیان زمینه سازی می کند.
یکی از مهره های این بازی فردی است که
در فتنه 88 برای مردم ماهیتش روشن شد و در حال حاضر به امید شب قدرش منتظر
نشسته، سعی بر این است که او را به عنوان کاندید معرفی کنند و از آنجایی
که ایشان به علت آتش افروزی که که در فتنه 88 داشتند رد شدنش تقریبا حتمی
است، با رد صلاحیتش هم فضای جنجالی خاصی بوجود می آید!
در آخر هم می ماند همان مهره اصلی، که به عنوان ناجی وارد صحنه شود و به این تشنجات پایان می دهد.
در
این بین هم هستند کسانی که صراحتا حرفی از آمدن نمی زنند و با سیاست دو
پهلویی که پیش گرفته اند رویای قدم زدن در پاستور را همچنان در سر می
پرورانند.
افراد باادبی هم که فعلا منتظرند تا شاید رهبر و بزرگتر
جریان سیاسی شان وارد میدان شود و این افراد مودب کناره گیری کنند اما اگر
رهبرانشان اعلام آمادگی نکردند و نیامدند، خودشان حتما می آیند. بگذریم از
اینکه چه کسی می آید و چه کسی نمی آید.
روش های تبلیغ هم در این
دوره تا حدی جالب توجه است، با این که شروع رقابت تبلیغاتی خرداد 92 هنوز
استارت نخورده فعلا ائتلاف و اتحاد پر خریدارتر هستند.
بعضی از
جریان ها هم دنبال حلقه اتصالی هستند که منجر به وحدتشان شود تا بتوانند با
فراغ بال بیشتری سراغ بقیه رقیبان بروند و آنها را از میدان بیرون کنند.
البته یک گروه هم هست که کارش ایجاد فضای دو قطبی است، نوع عملکرد این گروه را می توان از نوع تیترهای روزنامه هایشان دید.
یک
گروه هم می خواهد فقط یک نفر را کاندید اصلی بخواند و بقیه را بدل می داند
و سعی در این دارد که رقبای احتمالی را از کاندید شدن منصرف کند، البته
چند نفر از این افراد که دست حریف را خوب خوانده اند می گویند تا آخر می
مانند و کنار نمی روند.
نکته
پایانی این است که رسیدن به قدرت شاید برای برخی خیلی وسوسه انگیز و جذاب
باشد، اگر در روزها و هفته های اخیر حرف هایی شنیدید یا تیترهایی به نقل از
برخی نماینده ها خواندید که با هیچ عقلی جور در نیامد، حتی شاید سخنانی
شنیدید که بر خلاف مواضع و سخنان قبلی بود تعجب نکنید، هرچه به روزهای
انتخابات نزدیکتر می شویم اگر مظلوم نمایی و منطق نمایی خارج از عرف دیدید
تعجب نکنید، از این زاویه شاید قابل تحمل شود و بدانید که "میزان رای
شماست" پس در هر حال شما برنده میدانید.