598 به نقل از سرویس فرهنگی مشرق؛ «ثریا»
نام یک برنامه زندة چالشی در حوزة علم و فناوری است که از یازدهم اسفند
سال 1390 به طور هفتگی از شبکة اول سیما پخش میشود، برنامهای که به نوعی
برنامه «نود» در موضوع فوتبال و «هفت» در حوزة سینما را به یاد میآورد.
چند مهندس و محقق در علوم پایه و اقتصاد که در یک مرکز تحقیقاتی کار
میکنند توانستهاند به مدد بعضی هنرمندان حرفشان را به گوش مخاطب عام
برسانند. فرصتی دست داد تا در اولین سالگرد برنامه ثریا، با محسن مقصودی
تهیهکننده و مجید آسودگان کارگردان این برنامه مصاحبه کنیم، روزی که به
سراغشان رفتیم آنها چندین ماه اخیر را بدون هیچ پرداختی از سوی تلویزیون
گذرانده بودند و در دوراهی تعطیلی یا ادامة کار قرار داشتند.
مشرق: دلیل انتخاب نام ثریا برای برنامه شما چه بود؟
محسن مقصودی: حدیثی
از پیامبر اکرم(ص)هست که اگر دانش در ثریا باشد، مردانی از سرزمین پارس به
آن دست خواهند یافت. نام «ثریا» را از این حدیث انتخاب کردیم.
مشرق: تحصیلاتتان چیست؟
مقصودی: من
کارشناسی را در مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان خواندم. دورة کارشناسی
ارشد را نیز در رشتة مدیریت ارتباطات دانشگاه تهران تحصیل کردم.
آسودگان: تحصیلات بنده هم در حوزه سینما و فیلمنامهنویسی در دانشگاه هنر و تربیت مدرس بوده است.
مشرق: متولد چه سالی هستید؟
مقصودی: 1361
آسودگان: ما چند سالی زودتر از آقا محسن رسیدم به این دنیا!
مشرق: ماشاء الله به این جوانی و این کارهای بزرگ! لطفاً از شکلگیری ثریا برایمان بگویید؟
مقصودی:
مدیریت برنامه ثریا با مجموعهای بیرون از سازمان صدا و سیما است، و متعلق
به یک گروه که اصالتاّ کارهای پژوهشی میکند. اعضایش بچههای فارغ التحصیل
دانشگاههای مطرح کشورند که در مباحث علم و فناوری و سیاست گذاری صنعتی
مشغول هستند، این مجموعه حدود یازده سال پیش کار خود را شروع کرده و از
همان ابتدا یک واحد رسانه در آن شکل گرفت، با این هدف که پژوهشهایش را از
طریق رسانه نشر دهد. در طول این سال¬ها این واحد کارهای مختلفی از جمله
نگارش چندین فیلمنامه، ساخت مستند و تیزر، انیمیشن و ... را در دستور کار
خود داشته که منجر شده است به تأمین محتوای علمی و پژوهشی برای دهها
برنامه در صدا و سیما داشته است. ما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که به
جای آنکه انرژی خود را در چند جا تقسیم کنیم و از دور دستی بر آتش داشته
باشیم خودمان وارد گود شویم و تلاشمان را در یک برنامه متمرکز کنیم.
مشرق: نام این مرکز را نمیخواهید ذکر کنید؟
مقصودی: خیر! چون برنامه ثریا چالشی است، اگر گرای ما را بگیرند سقف را روی سرمان خراب میکنند!
آسودگان: [با خنده] یک مسئلة حفاظتی است.
مشرق: اینجا زیر نظر جایی مثلاً یک وزارتخانه است؟
مقصودی: زیر نظر هیچجا نیستم. اعضای این مرکز با پروژههای پژوهشی که انجام میدهند، امرار معاش میکنند.
مشرق: برگردیم به ماجرای وارد گود شدن یک مجموعه پژوهشی در برنامهسازی تلویزیون.
مقصودی:
ما در اوایل تحقیقات خود را به برنامههای فناوری و اقتصادی ارائه
میکردیم. بعد دیدیم که فقط 20 درصد از تحقیقات ما اجرا میشود. بنابراین
تصمیم گرفتیم مجری- کارشناس برنامه هم از خودمان باشد. به این ترتیب چهار،
پنج نفر از بچههای کارشناس برای اجرا تربیت شدند و به برنامهها رفتند. در
این وقت تقریباً 60 تا 70 درصد برنامه آن چیزی میشد که ما میخواستیم.
بعد رسیدم به مرحلهای که هم طرح از خودمان بود، هم مجری- کارشناس و هم
اینکه گزارشها را خودمان طراحی و تولید می کردیم. اما باز هم یک سری
مشکلات دیگر داشتیم مثلاً آنچه ما میخواستیم با انگیزه مالی تهیهکننده
همخوانی نداشت. به هر حال دغدغهها متفاوت بود.
مثلاً
بعضی اوقات ما میخواستیم یک حرفهایی بزنیم که با روند جاری صدا و سیما و
افکار غالب، تفاوت داشت و راضی کردن تهیهکننده هم خیلی سخت بود. مثلاً در
بحبوههای که همه میگفتند هدفمندی یارانهها هیچ نقصی ندارد، ما باید
نقایص هدفمندی را به عنوان یک مرکز پژوهشی در برنامه میگفتیم و بحثهایی
از این قبیل را مطرح میکردیم.
همه
این تجربهها ما را به این نتیجه رساند که اصلاً باید کل برنامه دست
خودمان باشد. بهخصوص با توجه به خلأی که در حوزه علم و فناوری وجود داشت و
میدان کاملاً خالی بود و البته گافهای بسیار رسانهها که در حوزه علم و
فناوری و ژورنالیسم علم دیده میشد. لذا مصمم شدیم که با مدیران ارشد سیما
مسئله را طرح کنیم. ایشان هم استقبال کردند.
مشرق: دقیقاً چه وقتی بود؟
مقصودی: یادم
نمیآید. اما تقریباً نه ماه قبل از پخش برنامه بود. در ابتدا یک جلسه دو
ساعته با مهندس ضرغامی داشتیم و صحبت کردیم و همین حرفها را زدیم و ایشان
هم به ما میدان دادند و گفتند که برنامه را طراحی کنید. ابتدا فکر
نمیکردیم جدی گرفته باشند. بعد از کمی تأمل یک گروه ده دوازده نفره از
بچههای رسانهای و متخصصان در حوزة علم و فناوری تشکیل دادیم.
مشرق: افق شما فقط ساخت یه برنامه بود یا به هدف بالاتری فکر میکردید؟
مقصودی: به
نظر ما برای اینکه یک گفتمان در حوزه پیشرفت کشور جا بیفتد، مثلثی با سه
رأس نیاز داریم. کانونهای تفکر در رأس مثلث هستند که باید تولید فکر کنند.
رأس دیگر جریانهای دانشجویی هستند که نقش مطالبهکننده دارند، و رأس سومش
رسانهها هستند که علاوه بر اطلاع رسانی مطالبهکننده نیز هستند.
مشرق: چرا دانشجوها؟
مقصودی:
اینکه روی تشکلهای دانشجویی تأکید میکنم به خاطر آن است که در این خصوص
ضعف جدی داریم. ما هیچ وقت ندیدهایم که تشکلهای دانشجویی و حتی بچههای
انقلابی مثلاً از مزرای کشور مانند وزیر کشاورزی بپرسند که برنامه کشاورزی
ما برای پنج سال بعد چیست؟ یا جناب وزیر بازرگانی! ما چرا الآن داریم
اینقدر واردات میکنیم؟ حتی بچههایی که در تشکلهای دانشجویی در
دانشگاههای فنی مهندسی هم درس میخوانند اغلب بیانیهها و کارکردهایشان در
موضوعات سیاسی و فرهنگی است یعنی خطاب به وزیر کشور یا وزیر ارشاد یا صدا و
سیما. انگار که تمام مسائل کشور همین چیزهاست. تشکلهای دانشجویی ما حتی
ادبیات ابتدایی سؤال کردن از مسئولان را بلد نیستند. یعنی اگر بخواهند از
آنها راجع به وضعیت ساخت هواپیما یا مسکن در کشور بپرسند، حتی نمیدانند
چطوری و از چه کسی باید سؤال کنند یا از چه شاخصی بپرسند. ما در جریانات
دانشجویی متأسفانه یک عدم مواجهه جدی در برخورد با مسائل مربوط به پیشرفت
کشور میبینیم.
مشرق: به نظر شما ربط رسانهها با دانشجویان در چیست؟
مقصودی: دانشجوها
و رسانهها هر یک به نحوی مطالبهگر هستند و باید بتوانند با هم ارتباط
داشته باشند. این دو بال مطالبه، باید هر دو با هم راه بیفتند. شما نگاه
کنید که رسانهها در مطالبة مباحث مربوط به علم و فناوری چقدر کار کردند؟
چقدر مثلاً ما در حوزه علم و فناوری و صنعت، روزنامه یا مجله داریم؟
رسانههای نیز مثل تشکلهای دانشجویی سیاستزده هستند. یعنی تقریباً اکثر
تیترهای خبرگزاریها و روزنامهها در حوزههای سیاسی و فرهنگی است. البته
فرهنگ هم از آن مقولاتی است که بیشتر ابعاد سیاسی پیدا کرده است. در حالیکه
مشکل اصلی کشور همین مباحث علم و فناوری و صنعت و اقتصاد است، یعنی به نظر
ما توسعه کشور با این مباحث است. رهبر معظم هم روی اینها تأکید دارند.
مشرق: شما در این مثلث چه کارهاید؟
مقصودی:
ما خودمان را نقطه وسطِ این مثلث میبینیم. یعنی از یک طرف با آن
کانونهای تفکر در ارتباط هستیم و فکر و برنامه برای اداره کشور میگیریم.
از سوی دوم تشکلهای دانشجویی را مد نظر داریم و از طرف سوم از طریق رسانه
برنامهسازی میکنیم. ما به دنبال نزدیک کردن این سه رأس به یکدیگر هستیم.
مشرق: کار ثریا را از کجا شروع کردید؟
مقصودی:
در ابتدا برنامههای قبلی خودمان را آسیب شناسی کردیم. تقریباً میدانستیم
کم و کیف برنامه باید به چه شکل باشد و طیف مخاطب آن چه کسانی میتوانند
باشند. سپس شروع به طراحی آیتم¬های مختلف کردیم. محصول جلسات و تحقیقاتمان
آنقدر مفصل شد که شاید میتوانستیم با آن یک شبکه علم و فناوری ایجاد کنیم.
میگویند یک سیب را که بالا بیندازید، هزار تا چرخ میخورد و وقتی پایین
میآید گلابی میشود! آن ایدهای که ابتدا در ذهن ما بود با این چیزی که
الآن بدان رسیدیم تفاوت بسیار کرده است. به لحاظ اجرایی، کار نهایی ما چهل
تا پنجاه درصد از آن طرحی اولیه را شامل میشود.
مشرق: خیلی
جالب است که شما قصد کردید تا مباحث پیچیدۀ فناوری و علوم را به زبان ساده
برای مردمی که حتی رشتههای تحصیلی متفاوتی دارند، تبیین کنید. شاید هم
فکر میکردید مخاطب برنامه شما فقط کسانی هستند که رشتههای علوم و مهندسی
خواندهاند. شما طیف مخاطبان خود را چطور در نظر گرفتید؟
مقصودی:
هر برنامه باید اول بتواند مخاطب خود را تعریف کند، اما وقتی شما با
برهوتی از برنامههای فناوری میبینید در واقع با یک کمکاری بیست سی ساله
مواجه هستید. لذا مجبور خواهید شد تا بار قبلیها را هم بر دوش بکشید.
به
همین دلیل وقتی میخواستیم تعریف مخاطب کنیم مجبور بودیم همه را در نظر
بگیریم. ما خیلی راجع به این بحث کردیم. بالاخره هدف اصلی ما تغییر
سیاستگذاریها است. لذا فهمیدیم چارهای نیست جز اینکه با حداکثر بینندگان
و عموم مردم مخاطبه داشته باشیم، از روستاییان تا دیپلمهها و دانشجویان و
استادان دانشگاه. اصلاً قالب تلویزیون اینطوری است. یعنی اگر شما
میخواهید نخبگانی و تخصصی صحبت کنید، جایش در تلویزیون نیست، خصوصاً در
شبکه اول سیما. شعار ما در طراحی این شد که «برنامه ثریا را باید عوام
بفهمند و خواص بپسندند». این شعار، کار را خیلی سختتر میکرد. بعد سعی
کردیم که برای موضوعات مختلف برنامه یک سبد مخاطب تعریف کنیم.
ما
در نظر داشتیم هر آیتم برای گروهی از مخاطبان ویژه باشد تا او را پای
برنامه بنشاند. این هم باز خیلی سخت است و در حرف راحت به نظر میرسد. به
همین دلیل یک آیتم انیمیشن با نمک طنز در برنامه وارد کردیم. زبان انیمیشن و
طنز به راحتی با مخاطب ارتباط میگیرد. بیشترین زحمات این قسمت بر دوش
آقای آسودگان نهاده شد. انیمیشنها یکی از وجه تمایزات ما بود که میتوانست
مخاطب عام ما را نگه دارد
آسودگان: البته این جناب انیمیشن مدتی است که به خاطر مشکلات مالی مرحوم شدهاند!
مشرق: لطفاً درباره این آیتم انیمیشن کمی توضیح دهید؟
آسودگان:
آیتم انیمیشن یکی از وجوه تمایز برنامۀ ثریا با برنامههای دیگر بود. اولش
قبول این موضوع برای خیلیها سخت بود وقتی که شنیدند در یک برنامه جدی
میخواهیم انیمیشن و طنز داشته باشیم.
مشرق: آن هم طنز علمی! فرم و فیلمنامه را چطور پیش میبرید؟
آسودگان:
برای رسیدن به فرم کنونی راههای مختلفی را امتحان کردیم. مثلاً متن اولیه
بیش از ده بار بازنویسی شد و با پنج تا شش گروه مختلف به طور مقدماتی کار
کردیم تا رسیدم به این شمایلی که الآن مشاهده میفرمایید. روند کار به این
صورت است که گروه پژوهش خلاصهای از تحقیقاتشان را در اختیار بنده قرار
میدهند و متن فیلمنامه بر اساس آن نوشته میشود. بعد فیلمنامه در اختیار
گروه تولید قرار میگیرد و تبدیل به نسخه نهایی میشود. کارگردانی این بخش
بر عهده آقای حامد حیدری و گروه ایشان است.
مقصودی: در
هر حال سعی میکردیم که علم و فناوری را به زندگی مردم بیاوریم. برای مردم
جذاب بود که میدیدند علم و فناوری یک چیز انتزاعی نیست که فقط راجع به آن
در کتابها و آزمایشگاهها بحث شود.
مشرق: راهبردتان برای سادهسازی موضوعات علمی فقط ساخت همین انیمیشنها است؟
مقصودی:
نه لزوماً. یک سری جاها بالاخره موضوع مهم میشود در حالیکه برای مخاطب
عام سنگین است. فرض کنید اگر ما میخواستیم راجع به نقشه جامع علمی کشور یا
یک درباره سیاستگذاری صنعتی برنامه بسازیم، به جای اینکه از کل به جزء
برویم، از جزء شروع کردیم. یعنی مثلاً وضعیت صنعت نساجی را نشان میدادیم
که یک کارخانهای مثل نساجی مازندران به چه ورشکستگی رسیده یا بازار را
نشان میدادیم که مردم میدیدند که همة کالاها خارجی هستند، بیکاری
دانشجوهای فارغ التحصیل رشتۀ نساجی را برای مردم نشان میدادیم و لذا این
دغدغة مردم میشد که بچه مردم بیکار است، یا چرا لباس ایرانی کم داریم، یا
چطور فلان کارخانه ورشکست شد. بعد به این میرسیدیم که اینها به این دلیل
است که ما استراتژی صنعتی نداریم، اصلاً نمیدانیم برای پنج سال بعد باید
چه کار کنیم، نمیدانیم چطور باید از پنبهکاران حمایت کنیم، یا از صنعت
نخریسی و بافندگی و پوشاکمان. در حالیکه در همه جای دنیا این مسائل مشخص
است.
فقط در انتهای برنامه بود که میگفتیم
استراتژی داشتن چقدر مهم است. اما اگر از ابتدا میگفتیم که موضوع این
برنامة ما استراتژی در صنعت نساجی است، مخاطب زیر لب میگفت: «شب شما به
خیر! به من چه ربطی دارد؟ لطفاً مسئولان ببینند!»
مشرق: تا حالا در ثریا به چه موضوعاتی پرداختهاید؟
آسودگان:
موضوعاتی که درباره آنها تا امروز صحبت شده اینهاست: پرتاب ماهواره،
آسفالت، تجهیزات پزشکی، نساجی، چادر مشکی، کشاورزی، فناوری اطلاعات (IT)،
کنکور، ارتباط صنعت با دانشگاه، دستاوردهای نیروهای دریایی و هوایی، مسائل
هستهای، موشکی، جمعیت، مخابرات، صنعت نفت و پتروشیمی، نخبگان و...
مقصودی:
استراتژی ما در تعریف موضوعات این است که توانمندیهای کشور را نشان دهیم و
با آن بتوانیم نقاط ضعف را بشناسیم و خودمان را با خودمان قیاس کنیم، و نه
با کشورهای دیگر. یعنی میگفتیم ما که مثلاً توانستیم زیردریایی بسازیم،
ما که توانستیم در پرتاب ماهواره جزو هشت کشور دنیا باشیم، حالا چرا
نمیتوانیم خودرو بسازیم؟ چرا نمیتوانیم خودمان چادر مشکی تولید کنیم؟ چرا
صنعت نساجیمان ورشکسته شده؟ چرا مخابراتمان به دست خارجیها سپرده است؟
مشرق: فیلمهای مستندی که در برنامه پخش میکنید خیلی خوب است. چطور به این ساختار رسیدید؟ آیا سابقۀ مستندسازی دارید؟
آسودگان:
چند سال قبل من برای واحد رسانهای اینجا تیزر و مستند میساختم. پارسال
در پی ساخت فیلم سینمایی بودم و داشت کارها جور میشد که به طور اتفاقی با
آقای مقصودی و دیگر دوستان برخورد کردم. اولش که موضوع ثریا مطرح شد قرار
شد بیاییم و گوشۀ کوچکی از کار را بگیریم. ابتدا تصورم این بود که کار سختی
نیست. قبلا کارهایی در حوزه برنامهسازی و مستندسازی انجام داده بودم.
تصورم این بود که یک تکان به این ماشین میدهیم. وقتی ماشین روشن شد و راه
افتاد، میرویم دنبال فیلمنامه نویسی و فیلمسازی خودمان.
اما
وقتی وارد شدیم، دیدیم اینجا عجب دریایی است! بزرگترین چالش بیان موضوعات
علمی به زبان ساده برای مخاطب عام بود. اینها در گفتن خیلی راحت به نظر
میرسد اما در عمل به شدت سخت بود. کمی جلوتر رفتیم، در مرحله پیشتولید
بودیم که فهمیدیم حتی ما نمیتوانیم برای مستندهای خود یک الگو طراحی کنیم.
زیرا باید در یک برنامه مثلاً برای یک سکوی نفتی پانصد تنی مستند
میساختیم، و هفته بعد درباره فناوری نانو که در سطح اتم است. ما هر بار
واقعاً با یک چالش روبهرو بودیم. برای ساخت مستندهای فیزیکی کارمان
راحتتر بود اما وقتی پای چنین مفاهیمی به میان میآمد واقعاً اذیت
میشدیم. گاهی نمیدانستیم واقعاً چه چیزی باید نشان بدهیم.
مشرق: چه کسانی با شما همکاری میکردند؟
آسودگان:
در فاز اول که وضع تهیه کنندهمان خوب بود. ساخت اغلب فیلمهای مستند را
سفارش میدادیم و خودم به عنوان کارگردان هنری نظارت میکردم. بعد از اینکه
پژوهش صورت میگرفت به یک سناریو میرسیدیم و به مستندساز میگفتیم با این
رویکرد کار کن بعد هم میآمدیم دو تا داد میزدیم و چهار تا پلان جابهجا
میکردیم، درست میشد. در فاز اول توانستیم با حدود ده مستندساز کار کنیم.
افرادی مانند آقایان محمد ساسان، پویان باشتین، سیدمهدی حسینی، مهران
گلمحمدی، محمد بن، مصطفی آتشمرد، محمد علی طباطبایی، مرتضی فرشباف و خانم
خدیوی این بچه ها حداقل لیسانس سینما دارند. خیلی از مستندها که اینجا
بچهها برای ثریا ساختند توی جشنواره معتبر پذیرفته شدن و تا حالا چند تا
جایزه هم گرفتهاند.
در
فاز دوم استراتژیمان در ساخت مستندهای برنامه تغییر کرد. برخی مشکلات
مالی که تلویزیون با آنها طرف بود و تبعاتش را ما نیز حس میکردیم باعث شد
تا عملاً همه مستندهای فاز دوم را خودمان بسازیم، یعنی درسیزده چهارده
برنامهای که پخش کردیم، به غیر از یکی دو تا. خودمان آستین بالا زدیم و
دیگر دستمان را از جیبمان در آوردیم و وارد میدان شدیم و توی این مدت
چهارصد تا پانصد دقیقه مستند تولید کردیم.
مشرق: هر برنامة شما چند دقیقه است و از چه آیتمهایی تشکیل میشود؟
مقصودی: مدت
قانونی برنامه ۱۲۰ دقیقه است. اما برخی هفتهها تا پنجاه دقیقه اضافه
میشود. از کل زمانمان تقریباً چهل تا پنجاه دقیقه را پلیبک (گزارش
تصویری) پخش میکنیم که معمولاً سی دقیقه از آن، مستند است و این کارمان را
خیلی سخت میکند. این مقدار مستند در یک برنامه، در تلویزیون تقریباً
سابقه ندارد، حداقل من سراغ ندارم. در این سی برنامه تقریباً نزدیک به شصت
سفر به شهرهای مختلف رفتیم.
برخی
مشکلات دیگرمان این بود که چطور پنجاه شصت دقیقه مستند را در یک برنامه
زنده جای دهیم، چطور میهمان مناسب را بیابیم، یا چالش برنامه را چگونه
مدیریت کنیم. لذا به نظر من تجربه ثریا از این منظر برای بچههای مذهبی یک
غنیمت است که برای اولین بار برنامهای در این سطح، طراحی و اجرا شد. در
ابتدا خیلیها ما را جدی نمیگرفتند، در بدنة میانی سیما برخی به این طرح
میخندیدند و میگفتند اصلاً محال است بتوانید چنین برنامهای بسازید.
میگفتند ما که بیست سی سال سابقه داریم میدانیم که غیرممکن است بتوانید
هفتهای بیست دقیقه مستند و چند دقیقه انیمیشن بسازید.
الحمدالله
خدا کمک کرد. واقعاً اصلاً در توان ما نبود. الآن که به عقب نگاه میکنیم،
میبینیم انصافاً بعضی از بچهها مخلصانه کار کردند و این کمک خداوند بود
تا ارادة ما را تحقق دهد. به هر حال افرادی به نمایندگی از بچههای مسلمان
انقلابی برنامهای ساختند و فضای این گفتوگو با همراهی مدیران سیما باز
شد.
خیلیها در
داخل و بیرون از سازمان شاید انتظارشان این بود که این تجربه ضایع شود و
بگویند: «آقا دیدید نمیشود؟ این موضوعات جواب نمیدهد، گروه شما هم موفق
نخواهد بود.» هرچند بچههای ما بیتجربه نبودند و لااقل چهار پنج سال کار
کرده بودند اما برای آن نوع برنامه یک مقدار جوان بودند. در هر حال این
تجربه اتفاق افتاد و الحمدالله مخاطب ما در مدت کوتاهی چند برابر شد.
مشرق: استقبال مخاطب از ثریا چطور بوده است؟
مقصودی: موقعی
که ما برنامه را شروع کردیم، مدیران شبکه مطابق با برخی تجربههایشان
میگفتند اگر بتوانید در یک برنامه به سقف چهل هزار پیامک برسید، خیلی خوب
است. یعنی این برای خودش یک افق بود. برنامۀ اول را با هشت هزار پیامک شروع
کردیم. بعدها به لطف خدا تعداد پیامکها از چهارصد هزار متجاوز شد. یعنی
آمار پیامک به بیش از پنجاه برابر رسید. برنامهای داشتیم که حدود ساعت
دوازده شب همزمان با یک بازی مهم فوتبال پخش شد و ما 000ر420 پیامک دریافت
کردیم.
مشرق: موضوع آن برنامه چه بود؟
مقصودی:
در مورد هواپیما و ساخت فناوریهای هوایی بود. برای ما جالب بود که موضوع
آن برنامه چالشی نبود. تصور همه این است که اگر شما بتوانید یک نفر را
بیاورید و او را آویزان کنید و چالش درست کنید و دو تا فحش هم به نظام
بدهید، خب برنامه جذاب میشود. در حالیکه واقعا اینطور نیست و مردم به
دنبال شنیدن حرف نو و تازه هستند. علم و فناوری هم از این حوزه هاست.
مشرق: بجز سیما از جایی دیگر بودجه نگرفتهاید؟
مقصودی:
خیر. این هم خودش از همان مشکلات عدیدة ماست. سیما به دلیل مشکلات مالی
هنوز نتوانسته تعهداتی را که با ما کرده اجرا کند. لذا ما به همکاران
خودمان بدهکار هستیم و ناچار شدیم از جاهای مختلف مقدار زیادی قرض کنیم.
الآن یکی از شغلهای ما این است که به طلبکاران خود پاسخ دهیم!!
مشرق: مدیران سیما جوابگو نیستند؟
مقصودی:
آن بندگان خدا دارند همة تلاش خود را میکنند. بالاخره اینکه مسئولان صدا و
سیما یک چنین مخاطرهای کردند و برنامهای در سطح ثریا را حمایت نمودند،
ما از آنها متشکریم. قبلاً ما جزو منتقدان سنتی صدا و سیما بودیم. اما وقتی
آنها به یک تیم جوان که آنچنان تجربهای در تهیه کنندگی برنامة زنده
ندارد، اعتماد کردند و در مقابل نظرات منفی کارشناسان خودشان ایستادند،
انصافاً جای قدردانی دارد. واقعیت این است که هم آقای ضرغامی که موافقت
اصولی کرد تا کار شروع شود، و هم آقای فرجی مدیر شبکه اول به انواع مختلف
ما را حمایت کردهاند.
مشرق: شما با توجه به سیستم انتقادی که دارید، از هیچ وزارت و نهاد دیگری نمیتوانید کمک بگیرید؟
مقصودی: درست
است. یک مشکل ثریا تا به حال همین بوده. چون کار ما قرار است چالشی باشد
نباید وامدار کسی یا جایی باشیم. به همین دلیل نمیتواند برنامهها را
مشارکتی کند. این انتخابی بود که از اول کردیم برای اینکه سلامت برنامه حفظ
شود و بتوانیم منصفانه نقد کنیم.
مشرق: گویا زمان پخش برنامهتان نیز دچار تغییر شده است؟
آسودگان: کنداکتور
ما در سه هفتة نخست، پنجشنبه شبها بود. اما چون با یک برنامه دیگر تداخل
داشتیم، با مشورت مسئولان شبکه به چهارشنبه شب¬ها اثاث کشی کردیم! به امید
خدا بجز در عید نوروز و ماه مبارک رمضان در بقیۀ ایام سال چهارشنبهها حدود
ساعت 23:15 روی آنتن هستیم.
مشرق: مجری هم عوض کردید؟
مقصودی:
یکی دو مجری عوض کردیم. غیر از بخش گفتوگو که بر عهده بنده است و خلایق
هنوز مرا تحمل میکنند الباقی مجریهای برنامه تقریباً عوض شدند.
مشرق: شما دقیقاً از چه وقت شروع به پخش کردید؟
مقصودی:
ما یازده اسفند سال ۱۳۹۰ شروع کردیم. یکی دو ماه البته به خاطر ماه رمضان و
عید نوروز و مناسبتها تعطیلی داشتیم. الآن یک سالگی ثریا است و ان شاء
الله که تولد ثریاهای دیگر را در شبکههای مختلف ببینیم. زیرا واقعاً با یک
برنامه، اتفاق چندانی در مسائل علم و فناوری مملکت نمیافتد. ما نیاز
داریم که چندین برنامه در این حوزهها داشته باشیم. یکی دو برنامه خوب به
تازگی شروع شدهاند مانند برنامه «صفر درجه» و برنامه «طلوع» در شبکه چهار.
این نشان میدهد که صدا و سیما سعی دارد در این حوزه بیشتر کار کند.
مشرق: یک
مسئلة دیگر هم هست که لازم است مطرح کنیم. حتماً میدانید که آن علم که
قرآن و حدیث به یادگیری آن سفارش کردهاند با این علم تجربی که امروز
داریم، فرق میکند. علمی که در احادیث بدان اشاره شده از جنس نور و یک
موهبت الهی است که به افراد خاصی داده میشود. اما این علم تجربی با تجربه و
لمس حاصل شده است. فرانسیس بیکن کتابی دارد به نام «ارغنون نو» که در سال
1620 میلادی در خصوص متدولوژی (روششناسی) علوم جدید نوشته است. او میگوید
ما در این آزمایشهای علمی باید کارمان نور داشته باشد و بدانیم چه
میکنیم، مانند کار خداوند در آفرینش جهان که پیش از هر چیز نور را آفرید و
روز نخست آفرینش را به او اختصاص داد. دیدیم که دانشمندان از روش بیکن
تبعیت نکردند و علم جدید کاملاً با تجربه به دست آمد، مانند کوری که در
تاریکی میخواهد اطراف خود را بشناسد، شبیه آن مثال که مولوی از لمس کردن
فیل در تاریکی آورده است. این مسئله در حیطه علم پزشکی بیش از علوم دیگر
واضح است.
آسودگان:
ما درباره یکی از استادان دانشگاه یک مستند ساختیم. ایشان همین حدیث را
میخواند که علم نور است. میپرسید خب اگر نور است پس چرا وقتی در کلاس را
باز میکنیم همه فرار میکنند!؟ پس معلوم میشود که اصلاً به این دانشجو در
کلاس من نور نخورده است. منِ استاد به این دانشجو نور ندادم که دانشجو
فرار میکند.
مشرق:
در مورد علوم تجربی یک مشکلی هست و آن اینکه انسان با یادگیری آن احساس
لذت نمیکند، این علم با روح شما در ارتباط نیست و شما را سبک نمیکند،
بلکه ثقل روح میآورد. نشانة علم حقیقی این است که شما را سبکبار میکند و
راحتِ جان شما است. ولی علم جدید با روح شما سروکار ندارد.
آسودگان: ما
به این نکته توجه کردهایم. مثلا برنامه اول ما در مورد ماهواره بود. یکی
از دوستان پیشنهاد داد که از آیات قرآن برای نشان دادن حقارت بشر در برابر
عظمت آفرینش خدا استفاده کنیم. ما هم تصاویر واقعی از ستارگان و کهکشانها
را به همراه آیاتی از قرآن که در همین موضوعات بود پخش کردیم تا اشاره کرده
باشیم که انسان در برابر عظمت خلقت چقدر کوچک است.
مقصودی: در هر حال میخواهم بگویم بستگی به نوع نگاه ما دارد. این علم در مقابل قدرت خدا هیچ است.
مشرق: پیشنهاد
میکنم تا عرصهای برای دقت در ماهیت علم باز کنید، آن چیزی که مثلاً در
کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب از سید مرتضی آوینی وجود دارد. هر مقاله از آن
کتاب در مورد یک موضوع خاص است مانند داروینیسم، مفهوم توسعه، بانکداری،
تاریخ تمدن و...
مقصودی:
مقصود شما را فهمیدم. وقتی بحث در حوزه علوم انسانی و مدل پیشرفت و
برنامهریزی اقتصادی و کشاورزی و توسعه پیش میآید، در اینجا باید مدیران
بیایند و برنامهریزی کنند. همه میفهمند که منظر دینی و بومی با نظرگاه
غربی خیلی تفاوت دارد. محل دعوا اینجا است. ما در برنامه خودمان به این
اشاره کردیم که اصلاً مدیریت جهادیِ علمی ما در زمان جنگ چه بوده که آن را
الگو قرار دهیم. یک برنامه کامل با این موضوع داشتیم، موضوع شهید احمدی
روشن را پیش کشیدیم که نمونهای است از آدمهایی که به طور علمی و جهادی
مدیریت میکردند، یعنی مدلی که در آن پول و سود و جایگاه مهم نیست، بلکه یک
چیزهای دیگری اهمیت دارد. یک مدیر به طور طبیعی میگوید شما باید به هیئت
علمی خود پول یا جایگاه بدهید یا فعالیت شما سوددهی داشته باشد تا دانشمند
بیاید در حوزه فناوری کار بکند. خب کارهایی که شهید تهرانی مقدم در مسائل
موشکی یا شهید احمدی روشن و شهید شهریاری در علوم هستهای کردند نوع دیگری
از بوده است، هیچکدام از اینها آدمهای دنیاگرا نبودهاند. برای آنها
چیزهای دیگری مهم بوده است. در هر جا ما اینطور جهادی عمل کردهایم، یک
جهش خیرهکننده داشتیم. راجع به اینها خیلی بحث کردیم. اما من با این نظریه
مشکل دارم که به مدلهای اسلامی از علم نانو، فیزیک یا ریاضی قائل شویم.
من اینها را نمیفهمم.
مشرق: ببینید
به این معنا خیر. بگذارید مثال بزنم. سید مرتضی آوینی مثلاً درباره اینکه
آیا سینما میتواند در خدمت دین قرار بگیرد تردیدهایی ایجاد کرد. منظور
ایشان سینمای داستانی بود. لذا خودش عملاً برای فیلم داستانی عملاً وقت صرف
نکرد بجز مدتی که با آقای نادر طالبزاده بر روی فیلمنامهای در مورد حضرت
عیسی(ع) کار میکرد که به مرحلة تولید نرسید. منظورم این است که او با
توجه به نگاه ژرفی که در حیطه سینما داشت، یک روشنبینی داد که شما فکر
نکنید بهراحتی میتوانید سوار بر این اسب چموش سینما شوید و او شما را به
آنجایی که میخواهید برساند. امسال در جشنوارة فجر فیلمی به نام گامهای
شیدایی داشتیم که درباره زائران امام حسین در اربعین بود و تماشاگران به
دلیل ضعف تکنیک خندهشان میگرفت. مردم اصولاً با امام حسین(ع) مشکلی
ندارند، بلکه مشکل از دوستانی است که سینما را دست کم میگیرند. سینما
ظاهراً سهل است و در عمل ممتنع. سید مرتضی آوینی در مورد ماهیت تکنولوژی هم
مباحث زیادی دارند.
آسودگان: من یک چیزی بگویم. به ثریا برسیم.
مشرق:
اجازه بدهید سؤالم را اینطوری مطرح کنم که به نظر بنده شما لازم است
اندیشه سید مرتضی آوینی را به نوعی سنگ مهک بگذارید برای اینکه ما فکر
نکنیم راحت میتوانیم تکنولوژی را در اختیار خودمان بگیریم و تبعات آن را
نپردازیم. یعنی بدانیم که اگر انرژی هستهای یا موشک یا هر چیز دیگری که
استفاده میکنیم حتماً تبعاتی دارد، اگر از موبایل استفاده میکنیم یا از
داروهای شیمیایی یا طب جدید را استفاده میکنیم، اینها تبعاتی دارد. پزشک
باید به شما بگوید که این داروها عوارض دارد، اگر شما کمتر دارو مصرف کنید
بهتر است. وقتی میتوانید نخورید، واقعاً نخورید. مریض نباید به دکتر
اصرار کند که داروی زیاد برای من بنویس. منظورم این است که وقتی از تبعات
آن آگاه باشید، بهتر استفاده میکنید تا اینکه اصلاً بیخبر باشید و فکر
کنید که اینها علم محض است و آفتی ندارد و علمی است که خدا به ما عطا فرمود
است. خلاصه اینکه باید توضیح داد که علم جدید معادل با وحی و یقین مطلق
گرفته نشود.
آسودگان:
جنس برنامه ثریا از این مرحله که مثلا آیا علم نانو خوب است یا بد؟ تبعاتی
دارد یا خیر؟ گذشته است. هرچند به نظرم این مباحث در صورت پیدا کردن یک
فرم بدیع میتواند بخشی از برنامه باشد تا حداقل آن مخاطبی که می خواهد از
منظری دیگر به علم و فناوری نگاه کند پنجره¬ای در ثریا داشته باشد. اما
رویکرد ما تا کنون کاربردهای علم در زندگی است. این بحثی که شما میفرمایید
کمی نخبگانی میشود. روی آنتن برنامه زنده نمیشود این مباحث را مطرح کرد.
مشرق:
زیاد هم نخبگانی نیست. مثلاً شما فکر کنید طب جایگزین و طب گیاهی به چه
سرعتی فراگیر شده است. در طول ده سال گذشته تعداد عطاریهای ما حدود بیست
برابر شده.
مقصودی:
این همان جزء به کل است. یعنی شما این را نشان میدهید و در نهایت
میگویید پس این علم غربی که به زور به خوردتان میدهند، الزاماً در همهجا
درست نیست. امکان دارد چیزهای دیگری هم باشد. مثلاً آن زمان آدمها کمتر
مریض میشدند و درمان راحتتر بوده. در آخر برنامه میشود این حرفها را
زد. یعنی شما یک مقدماتی را برای مردم عینی میکنید که میگویید چیز خاصی
نمیخواهیم بگوییم، همین گل گاوزبان که بهتر از فلان دارو درمان میکند، یک
فلسفهای دارد. اما اینکه موضوع برنامهتان این شود، به نظرم مناسب شبکه
اول سیما نیست.
مشرق: و اما سخن پایانی؟
مقصودی: بحث پایانی این باشد که شما چه شد که به سراغ ما آمدید؟
مشرق: ما
در سایت مشرق معمولاً منتقد تلویزیون هستیم اما از کارهای خوبشان هم از
آنها حمایت میکنیم، فیلمهای خوبی که پخش میشود یا سریالها، و همچنین
برنامۀ شما و برنامة راز آقای طالبزاده. بیانصاف نباید بود؛ خوبی و بدی
را به یک چوب نباید راند. لذا باید کار شما معرفی و قدردانی میشد. اما
بگذارید سخن پایانی را از آقای آسودگان که فیلمنامه¬نویس حرفهای است و
دستی هم در ساخت دارد بپرسم. چه شد که کارگردان این برنامه شدید؟
آسودگان:
اتفاقاً دوستان دیگری هم این را میگفتند که عجیب است فلانی در برنامۀ
ثریا کار میکند. در این یک سال و نیم که نزد دوستان در برنامة ثریا
بودهام، واقعاً پشیمان نیستم. نه اینکه حالا یک برنامه داریم و از این
حرفها. در مجموع خوشحالم که در در سینما و تلویزیون میساخت. میخواهم
بگویم که کار کردن در این برنامه افقهای جدیدی از موضوعات مختلف برایم
نمایان کرد که از آنها میتوان چندین فیلم و سریال ساخت. نیازی ندارم که
اغراق میکنم. برایم سؤال است که ما چرا تا به حال به سراغ این موضوعات
جذاب نرفتهایم. مثلاً امروز صبح جایی رفته بودیم که یک کارشناس داشت تاریخ
ساخت زیردریایی در ایران را بازگو میکرد. همین موضوع تاریخ ساخت
زیردریایی در ایران به راحتی میتواند موضوع یک فیلم سینمایی باشد. اگر
زنده باشم دوست دارم با تجربیات این یک سال و نیم اخیر، به کار اصلی خود در
فیلمنامهنویسی و کارگردانی باز گردم.
مشرق: احتمالاً دیگر وقتش رسیده که به سراغ فیلم داستانی بلند بروید.
آسودگان: تا ببینیم خداوند برایمان چه مقدر فرموده است.
مشرق: در سال اخیر آیا فیلمنامه هم نوشتید؟
آسودگان:
امسال با اینکه عملاً عمده وقت مرا ثریا پر میکرد از وقت استراحت و
خانواده حذف کردم و چند فیلمنامه را به طور مستقل یا مشترک نوشتم. سریال
«همه خانوادة من» را با مهدی بهپور نوشتیم که داریوش فرهنگ آن را برای پخش
نوروز ساخت. انیمیشن سینمایی «پشت دروازه بهشت» را به سفارش روایت نوشتم که
به کارگردانی علی نوری اسکویی در حال ساخت است. فیلمنامه تله فیلمی با
عنوان «جذر و مد» را برای سیمافیلم نوشتم که چند ماه قبل ساخته شد.
مشرق: تاکنون ایده ساخت فیلم یا نگارش فیلمنامهای براساس موضوعات ثریا به جای ارائه دادهاید؟
آسودگان:
چند هفته قبل دو سه ایده که از ثریا گرفته بودم برای را به یکی از مسئولان
سینمایی گفتم. موضوعات آنقدر تازه و نو بود که اصلاً باور نمیکرد و
میپرسید: مگر میشود؟ واقعاً در این حوزهها فیلمنامههای نانوشته و
موضوعات بکر زیادی وجود دارد.
مشرق: به نظر شما چرا کسی تا کنون به سراغ این موضوعات نرفته است؟
آسودگان:
بارها مشاهده شده که برخی از این مراکز علمی و صنعتی در کشور، گاهی یک
فیلمنامهنویس را دعوت میکردند تا در موضوعات آنها فیلمنامه بنویسد یا
وارد مذاکره با یک کارگردان میشدند تا برایشان فیلم بسازد. حتی در مواردی
دیده شده آنها راضی می شوند به اینکه در گوشهای از فیلمی به موضوعات آنها
اشاره شود. بگذریم از اینکه همکاران فیلمساز ما چقدر ناز میکنند و چقدر
پول میخواهند. آخر هم متاسفانه نتیجه کار رضایت بخش نیست. ریشه این مشکل
به این بر میگردد که دوستان از دور میخواهند و تنها با خواندن چند مقاله و
احیاناً یکی دو جلسه توجیهی سر و ته قضیه را هم بیاورند در حالیکه برای
گام گذاشتن در این حوزه باید کفش از پای در آورد و وارد آب شد.
مشرق: متوجه هستم که چه میفرمایید. احسان عبدیپور امسال در جشنواره یک فیلم داشت که از طرف منتقدان و مردم خیلی استقبال شد.
آسودگان: در
گوشهای از فیلم آقای عبدیپور به موضوع هستهای اشاره میشد. خیلی جذاب و
بکر بود. فیلمش نه شعاری شده بود و نه بهاصطلاح گلدرشت. این موضوعات به
جهت بکر بودنشان با همین فیلم «تنهای تنهای تنها» ساختة عبدیپور شبیه است.
من فکر میکنم در اینجا به قدر یک دریا موضوعات بکر و جذاب وجود دارد که
اگر آقای مقصودی و دوستان، مسئولیت ثریا را از روی شانه ما بردارند إن شاء
الله به آنها خواهم پرداخت.
مشرق: آنها باید شبیه شما در کار داخل شوند و پاچهها را بالا بزنند و گل لگد کنند.
*******
فهرست عوامل برنامه ثریا
تهیهکننده: محسن مقصودی
کارگردان: مجید آسودگان
جانشین تهیهکننده: رضا جوهرچی
مجریان برنامه: مهدی محمدطاهری، محسن مقصودی
دستیاران تهیه: محسن حاجکرمی خوزانی، دانیل وزیردفتری
گروه پژوهش: مرتضی فیروزآبادی، سید حسن موسویفرد، علیرضا بوالی، محسن حاجکرمی خوزانی
پایگاه اینترنتی: مهدی بخشیآنی
امور مالی: یاسر خیرالدین، محسن حاجکرمی خوزانی
تصویربرداران: علی اسماعیلی شریف، مسعود محمدی، مسلم تهرانی
تدوینگران: ارشک عزیزی، حمید علیداد، هاشم رمضانی، حامد کریم اخلاقی
صداپیشه: مهدی محمدطاهری، دانیال اسماعیلزاده، وحید رونقی
سرپرست تیتراژ آغازین: احمدرضا نوری، جواد نوروزی
پویا نماییها: حامد حیدری (گروه هنری پیله)
لوگوموشن و گرافیک: روحالله موحدی
طراح لوگوی ثریا: آتلیه طراحی 4x3
طراح دکور: محسن رحیمی
پشتیبانی: امیرحسین غریبی، محمدرضا سیمیاری
تدارکات: رحمت توکلی، مهدی بیدی، علی علیزاده