بودجه 90 را با محمد کاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت و کارشناس اقتصادی در میان گذاشتیم. او شفاف نبودن بودجه را از مشکلات کشور میداند و معتقد است در مجلس و دولت عزمی برای شفاف کردن بودجه وجود ندارد. انبارلویی معتقد است همین مسئله مشکلاتی را برای کشور ایجاد میکند. او میگوید این عدم شفافیت در خصوص درآمدهای شرکتهایی چون شرکت نفت هم قابل ذکر است. در واقع دولتمردان و نمایندگان به جای آنکه بودجه بنویسند، برنامه مینویسند. مشروح این مصاحبه را در پی میخوانید:
با توجه به تصویب نهایی درآمدهای بودجه 90 در مجلس شورای اسلامی، روند بررسی بودجه در مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
بودجهای که دولت به مجلس ارایه کرده، دارای چهل و دو بند است؛ یعنی ماده واحدهی آن چهل و دو بند دارد. مجلس در بررسیهای خودش تعداد زیادی از این بندها را تغییر داد. نود و دو بند هم الحاقیه در کمیسیون تلفیق به این چهل و دو بند اضافه شد. یعنی اگر بخواهم نگاهی از دور به این بررسی داشته باشم، مجلس کاملا لایحه دولت را تبدیل به طرح کرده است.
اولین سوالی که مطرح میشود این است که این تغییرات و آن الحاقیهها چه تغییری در اعداد و ارقام بودجه به وجود می آورد؟ این اولین سوالی است که نمایندگان محترم مجلس باید به آن پاسخ دهند. آن چه که در ابتدای گزارش مخبر کمیسیون تلفیق آمده، این است که تنها یک درصد احتمال تغییر ارقام وجود دارد. اما نمیتوان این تغییرات را با یک چنین ادعایی منطبق دانست.
یعنی تغییرات را فراتر از یک درصد میدانید؟
بله. مثلا یک قلم از این تغییرات این است که قیمت فروش نفت خام در داخل 95 درصد فوب خلیج فارس باشد و این رقمی است حدود 100 دلار؛ در صورتی که رقم پیشنهادی دولت سی و چهار دلار است. یک عدد نجومی اینجا پیدا میشود که در منابع و مصارف دولت به طور کل تغییر ایجاد میکند؛ یا اساسا فروش گاز در داخل نه در لایحه دولت است و نه در تغییرات مجلس. یعنی هم دولت و هم مجلس، قانون هدفمند کردن یارانهها را زیر پا گذاشتند. در مورد عدد منابع حاصل از هدفمند کردن یارانهها هم نمایندگان مجلس با هم اختلاف دارند و هم دولت قبول ندارد. اعدادی که در بودجه است با هم همخوانی ندارد.
چرا میگویید قانون هدفمندی را زیر پا گذاشتند؟
به خاطر اینکه یک رقمِ درآمدی کلان که همان فروش گاز در داخل است را اصلا در بودجه نیاوردند. دولت، ارقامی را که به صورت درشت در هدفمند کردن یارانهها به دست می آورد، باید 50 درصد آن را بر اساس قانون هدفمند کردن یارانهها به مردم بدهد و 30 درصد آن را در بخش صنعت به جریان بیاندازد و 20 درصد را نیز در جاهای دیگر به کار بگیرد.
در ابتدا نمایندگان محترم مجلس و کارشناسان دولت باید بررسی کنند که این رقم چیست؟ و دیگر آنکه قبلا به چه میزانی بوده است و الان به چه قیمتی به فروش می رسد. یعنی فروش نفت و گاز در داخل کشور قبل از قانون هدفمند کردن یارانه ها چقدر بوده است و الان چقدر است؟
در بودجههای گذشته این ارقام بوده است؟
نه. در بودجههای سال گذشته هم این رقم را اصلا نمیبینیم. بعضیها نیز میگفتند که اصلا خرید و فروشی صورت نمیگیرد. در صورتی که اگر فروش صورت نمیگرفت. بالاخره مردم با یک عدد مشخصی بنزین و فرآوردههای نفتی را میخرند. بنابراین، این خرید و فروش در داخل وجود داشته است، ولی حاضر نشدند که در طول این سی سال به مردم بگویند که فرآوردههای نفتی را با چه قیمتی عرضه میکردند و در بودجه هم نیاوردند، اکنون بعد از سی سال و با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها تصویب کردند تا درصد آن را در بودجه بگنجانند که فروش نفت در داخل 95 درصد فوب خلیج فارس است و فروش گاز 75 درصد. بنابراین در اینجا یک عددی به دست می آید و این عدد را نه دولت حاضر است در بودجه بیاورد و نه مجلس.
یعنی رقم دقیق ذکر نمیشود؛ فقط درصد است؟
بله. همه بحث ما درصد است. ما قرار نیست در بودجه همان حرفهایی را تکرار کنیم که در برنامه بوده است، ما در بودجه باید عدد بدهیم. در برنامه گفتیم 95 درصد حال این 95 درصد چه عددی است؟! مشخص نیست و ما باید این را در بودجه بیاوریم و اگر نیاوریم در واقع بودجه تصویب نکردیم تکرار همان عدد برنامه است. الان دولت بنزین 700 تومانی میفروشد و گاز را به قیمت دیگری میفروشد.
نفت خامی که در داخل خرید و فروش می شود، این باید دارای یک عدد مشخص باشد، وقتی مشخص کرد، تناژ نفتی که در داخل خرید و فروش می شود و میزان متر مکعبی که مصرف می شود، این را در هم ضرب میکنند و بعد معلوم میشود که منابع حاصل از قانون هدفمند کردن یارانهها چه عددی می شود. من قبل از اینکه بودجه بررسی شود گفتم کف دریافت دولت از منابع حاصل از هدفمند کردن یارانهها صد هزار میلیارد تومان است که این قیمتِ کف است و بیشتر از این هم میشود، اما دولت در بودجه خودش شش هزار میلیارد تومان آورده است. اول باید از دولت پرسید که این شش هزار میلیارد تومان را از کجا آوردید؟ چرا شما صدهزار میلیارد تومان را این قدر نوشتی؟ مگر نمیخواهی نفت را در داخل بفروشی یا بخری؟ مگر نمیخواهی گاز را خرید و فروش کنی؟ مگر نمیخواهی قانون هدفمند کردن یارانهها را اجرا کنی؟
در همان بند الف قانون هدفمند کردن یارانهها صحبت از خرید و فروش نفت خام و گاز خام است و همین عدد حدود صد هزار میلیارد تومان می شود. شما شش هزار میلیارد تومان را از کجا آوردید؟ نمایندگان مجلس باید این را از دولت بپرسند. سپس، نمایندگان مجلس گفتند که این عدد شصت و دو هزار میلیارد تومان است و کلی روی آن بحث کردند. یکی گفت که هست و دیگری گفت نیست. من تعجب می کنم که ما از یک عدد غیبی صحبت نمی کنیم، مشخص است که چقدر مصرف می کنیم مشخص است که چقدر نفت خام مصرف می کنیم. قیمت این هم مشخص است با یک ضرب و تقسیم ساده می شود این را در بودجه پیش بینی کرد. اما نه ارادهای در دولت وجود دارد و نه ارادهای در مجلس. این مهم ترین سوالی است که دولت و مجلس باید به آن پاسخ دهند.
لذا در مورد مهمترین کار دولت که اجرای قانون هدفمند کردن یارانههاست ارقام منابع به دست آمده مورد اختلاف است. در صورتیکه می شود این عدد را بیرون آورد. این معادله ده مجهولی نیست، یک مجهول دارد و میشود با یک ضرب و تقسیم ساده در آورد، این عدد مربوط به فروش نفت خام و گاز خام طبیعی در داخل است. این کف قیمت است.
سقف آن چه طور؟
سقف آن این است که این شرکتهایی که فرآوردههای نفتی را با آن قیمت نفت خام و گاز در داخل ایجاد میکنند، آیا این شرکتها سودده هستند و یا زیانده. اگر سودده هستند، باید آن سود را هم متعلق به منابع عمومی و متعلق به همین قانون هدفمند کردن یارانه بدانند و اگر زیانده بود که دولت باید زیان را تأمین کند. در تمامی سی سال گذشته شرکتهای پخش پالایش و شرکت ملی گاز سودده بوده اند و الان هم سودده هستند. یک موقع گاز را هشت تومان میفروختند، آن شرکت سودده بود؛ الان سیصد تومان میفروشند پس سودده هستند. بنابراین سود اینها رقم نجومی است.
در آن کف این سقف را هم باید نشان داد و منابع عظیمی در داخل آزاد میشود که میتوان پرداختهای مربوط به قانون هدفمند کردن یارانهها را بر آن اساس انجام داد.
یعنی شما برخلاف برخی نمایندگان که معتقدند دولت در بحث هدفمندی کم آورده است، معتقدید این طور نیست؟
بله. تازه دولت یک چیزی را هم اضافه می آورد و این نیست که کم بیاورد. متأسفانه در مجلس گفتند که دولت نمیتواند به تعهداتش در این زمینه عمل کند، یعنی در زمینه صنعت و پرداختهای نقدی عمل کند، در صورتیکه این گونه نیست دولت نه تنها می تواند پرداختها را انجام دهد، بلکه بیشتر از آن هم میتواند انجام دهد.
منتها مشکلی که وجود دارد این است که آقایان در مجلس موقع تصویب بودجه به فکر برنامه هستند، برنامه مینویسند و حرف برنامهای می زنند، حرف بودجهای نمیزنند. حرف بودجهای یعنی شما از دو عدد حرف بزنید یکی منابع و یکی مصارف و دقیقا مشخص کنید که این منبعی که آزاد می شود چه مقدار است، اینها حاضر نیستند این را اعلام کنند، اینها وقتی صحبت میکنند، صحبت از درصد میکنند. در همین جزء الف بند اول برنامه بودجه صحبت از دادن 10 درصد و یا چهارده و نیم درصد از ارزش نفت خام تولیدی به شرکت نفت است. از هرکه بپرسید که آیا شما میدانید که این عدد چیست، میگوید نه! شما دارید بودجه تصویب میکنید! باید عدد را مشخص کنید! صحبت از درصد نداریم. باید درآمد و هزینه را در بودجه تعیین کنید و هر عددی را بدست می آوردید در بودجه قرار دهید.
شما در برنامه می توانید صحبت از درصد کنید، چون برنامه انشاء است ولی بودجه حساب و کتاب است. باید عدد را بیاورید. به خاطر این است که در اواسط سال دچار کسری میشوید و مدام باید متمم و مکمل بیاورید. اینگونه نمی شود که کشور را اداره کرد. این چیزی که هر سال به صورت بودجه تصویب میشود به دلیل همین سردرگمی هاست. ما دارای بودجه شفافی نیستیم. الان یکی از گلههایی که از کارشناسان و صاحب نظران میکنند این است که بودجه شفاف نیست.
چه کسانی بودجه را شفاف نمیکنند؟
همانهایی که در پیش بینی و برآورد هزینه حاضر نیستند عدد مشخصی را در یک حوزه خاص بدهند. مثلا الان در گزارش تفریغ در سالهای مختلف که نگاه کنیم این معنا همیشه در گزارشات تفریغ بودجه هست. ما باید بودجه را با یک دقت قوی در برآوردهایمان انجام دهیم و این یک کار تخصصی است و کارشناسان دولت باید مهارت خود را در این دقت نشان دهند، این طور نیست که در مجلس اعداد و اراقام را تغییر دهند و تمام معادلات را به هم بزنند و بعد فکر کنند که این کار درستی است و آن وقت تفریغ بودجه شرکتهای دولتی را میآورند و معلوم میشود که بودجه شرکتهای دولتی با دویست درصد خطا صورت گرفته است! وقتی شما تا بیش از صددرصد خطا میکنید معلوم میشود که بودجهنویسی معنا ندارد، وقتی در برنامه صددرصد خطا می کنید، اصلا بودجه ننویسید بهتر است، هر طور که میخواهید عمل کنید! فلسفه نوشتن بودجه چیست؟ ما باید ببینیم پیشبینیهایمان چقدر است و چه مقدار به صحت نزدیک است. میتوانیم بیست درصد خطا کنیم اما صددرصد خطا معنا ندارد.
وضعیت کسری بودجهای که به خاطر تغییر ردیفهای درآمدی در مجلس ایجاد شد را چطور ارزیابی میکنید؟
به عقیده من ما اصلا در هیچ سالی کسری بودجه نداشتیم. یعنی وقتی که شما میگویید که صندوق ذخیره ارزی داریم، معلوم میشود که یک پول اضافی دارید که میخواهید پسانداز کنید. کسی کسری بودجه دارد که منابعش کمتر از مصارفش باشد. وقتی شما این قدر منابع دارید که بیشتر از مصارفتان است و دارید پسانداز میکنید، پس کمبود بودجه ندارید.
خب اجازه برداشت محدود می شود.
به عقده من اصلا این گونه بودجه نویسی غلط است. اینکه بیاییم یک درآمدی را ببریم در جایی دپو کنیم و بعد بگوییم که کسر میآوریم، غلط است. شما باید در پیشبینی درآمدها همه آن چیزی که واقعا درآمد دارید را بیاورید. شما بخشی از درآمد را نمیآورید بعد آخر سر میگویید که کسری دارم. ما در اعمال بودجه مربوط به نفت نیمی از درآمدها را از گردش خزانه خارج می کنیم. وقتی عمل کردیم کسری میآوریم. شما هرچقدر درآمد دارید بیاورید و بعد هزینهها را کسر کنید.
چه کسی گفته که هر چقدر درآمد داشتی همان را هزینه کنی؟ ما از اول درآمد را نمیآوریم و بعد میگوییم که میخواهیم ذخیره کنیم! بعد در ذخیره معلوم می شود که ته صندوق ذخیره ارزی چیزی نیست، اگر چیزی نیست چرا رفتی ذخیره کردی؟! پس همه آن ارقام را در پیشبینی درآمد بیاور تا معلوم شود که چقدر میخواهی ذخیره کنی، شما از اول نیمی از درآمد را اصلا نمیآوری مثل همین بحثی که جزء الف بند 12 بودجه آوردهاید که چهارده و نیم درصد از ارزش نفت خام برود به وزارت نفت. به چه علتی این کار را می کنید؟ بعد میگویید که تمامی سود شرکت نفت هم برای خودش، یعنی نیمی از درآمدهای نفت برود در شرکت نفت.
آیا مجلس گزارشی از شرکت نفت مبنی بر این که پولهایی را که دریافت کرده، چگونه هزینه کرده است، دارد؟
خیر. البته شرکت ملی نفت اقدامات زیادی را در عسلویه و دیگر جاها انجام داده است، اما به صورت رسمی اعلام نشده. مثلا سال قبل شرکت ملی نفت چهل میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. این را باید به صورت گزارش تنظیم کرد.
حذف بدهی معوق دوهزارمیلیارد تومانی شرکت گاز را چگونه ارزیابی میکنید؟
درآمد حاصل از فروش گاز در بودجه نیامده است. در مقابل نه تنها نیامده، گفتهاند که همین قیمتی که به مردم میفروشیم هر متر مکعب 5 تومان بیشتر بگیرید که گازرسانی بشود و معلوم نیست آن همه پولی که از مردم گرفته میشود تکلیفش چیست؟! شرکت گاز کارش گازرسانی است. به هر حال تشخیص مجلس بوده است که یک درصدی را اضافه بگیرند تا گاز رسانی کنند.