شرایط ایران از نظر اختصاص بودجههای فرهنگی و همچنین تأمین امکانات و ظرفیتها به گونهای نیست که بعضی امور به عنوان کارهایی باری به هر جهت تلقی شود. درست است که در رسانهها معمولا انتقادها و اعتراضاتی منتشر میشود که مثلا نفس برگزاری انواع جشنوارهها چیست یا در نمونه جدیدش، ایجاد شبکههای تلویزیونی متنوع و بظاهر تکراری با چه پیشفرضی صورت میگیرد، اما در ورای همه این برنامهها و اختصاص بودجهها نیز نوعی نگاه بلندمدت وجود دارد.
اگر به سالهای نخست جشنواره فیلم فجر توجه کنیم یا به جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان با همه فراز و نشیبهای اجراییاش، جشنواره رشد با آن پیشینه بلندمدت و جشنواره فیلم کوتاه تهران و حتی جشنواره سینما حقیقت یا جامجم، میبینیم که بتدریج، در ساختار فرهنگی جامعه خودمان، این جشنوارهها بستری برای افزایش توجه، افزایش کیفیت، افزایش کمیت و خیلی موارد دیگر شدهاند و این ساختارها، به ساختارهای دیگری متصل شده و ما ارادی یا غیرارادی، زنجیرهای از فعالیتهای یکسان را برای بهرهبرداری عظیمتری، شکل دادهایم. این روند در خیلی از جشنوارههای تصویری نیز قابل ارزیابی است.
اکنون با هشتمین جشنواره دوسالانه پویانمایی مواجهیم. جشنوارهای که آمد تا بستر فعالیت در حوزه انیمیشن و پویانمایی و مانند آن را گستردهتر کند. اما متأسفانه این جشنواره که در سیر صعودی و البته با تأمل خاصی قرار گرفته بود، در دوره اخیر خود با نوعی سکوت و کمتوجهی همراه شده است. در حالی که به نظر میرسید در انیمیشن هم، همانند سایر حوزههای دیگر، در زنجیره مرتبط خود به یک شبکه تلویزیونی اختصاصی هم رسیدهایم. اطلاعات اندک، سکوت رسانهای، حتی نسبت به بخشهای احتمالا خوب اما گمنام مانده جشنواره و ... به هر دلیلی که باشد – که بدیهی است معضل بودجهای سال جاری همه ارگانهای فرهنگی هم در آن دخیل است – قابل قبول نیست و دستکم سرمایهگذاری 14 – 15 ساله برای تقویت انیمیشن در ایران را دچار تلاشی میکند. این در حالی است که انتظار میرفت با تولید فیلم بلندی چون «تهران 1500» و انیمیشنهای دیگری که در جشنواره فجر دیده شد و همچنین فعالیت شبکه پویانمایی، از ظرفیت این جشنواره برای تقویت انیمیشنهای اصطلاحا عامهپسند نیز بهره ببریم اما آنچه در حال مشاهده است، نشان از آن دارد که همان توانایی فعالیت در حوزههای خاصتر انیمیشن، نیز در معرض خطر قرار گرفته است و اصطلاحا به جای آنکه پویایی بیشتری را شاهد باشیم، در معضل «پویا» نمایی! گرفتار آمدهایم.
این انتقاد صرفا به دستاندرکاران جشنواره یا کانون پرورش فکری متوجه نیست که آنها هم به جای خود باید تلاش بیشتری میکردند و همانطور که ساختار بالاسری آنها یعنی وزارت آموزش و پرورش برای جشنواره رشد تدارک ویژهای در کل کشور میبیند، برای این جشنواره نیز بیشتر همت میکردند. علاوه بر این، سیما و شبکه پویانمایی و نیز مؤسسه صبا نیز باید خودشان فعالتر از ارسال چند فیلم میبودند و به همین منوال، رسانهها و سایر علاقهمندان. اختراع مجدد چرخ برای جشنوارهای با این قدمت، امکانپذیر نیست، بنابراین همین را حفظ و تقویت کنیم.
نویسنده: منیژه بهارلو
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران