کد خبر: ۱۱۷۶۰۴
زمان انتشار: ۱۲:۱۴     ۱۴ اسفند ۱۳۹۱
نگاهی به اوج جنگ تمام‌عیار سینمایی جریان صهیونیستی ـ هالیوودی علیه انقلاب اسلامی و نهایتا جایزه اسکار «آرگو» و در کنار آن نگاهی به حرکت مدیریت سینمایی ایران، نشان می‌دهد صحنه شطرنج حاضر برای این مدیریت تمام باخت رقم خورده است.

به گزارش598، به نقل از خبرنگار فرهنگی فارس، هر چند سال‌های سال است سینمای غرب و هالیوود با فیلم‌هایی چون «بدون دخترم هرگز»، «300»، «الکساندر»، «سنگسار ثریا» و ... در کنار ستیز غرب با انقلاب اسلامی بوده است اما چند سالی است که هجمه سینمایی غرب شدت گسترده‌تری یافته است.

 

* فتنه 88 نقطه عطف عبور از پاتک‌های سینمایی به جنگ تمام عیار

 

سال 1388 و فتنه آن سال را می‌توان نقطه آغازین این گسترش هجمه سینمایی غرب علیه ایران دانست چه آنکه تزلزل سینمای ایران و به‌ویژه برخی سینماگران آن در برابر آن فتنه طراحی شده از سوی دشمنان نظام اسلامی چشم غرب به یک پتانسیل موجود در ایران روشن شد.

فتنه 88 نقطه عطفی بود که جریان سینمای صهیونیستی ـ هالیوودی را در کنار جریان سینمای روشنفکر ضدایرانی قرار داد و تلاشی شروع شد تا با عبور از پاتک‌های سینمایی در مرحله گذشته به یک جنگ تمام عیار سینمایی در مرحله جدید وارد شود.

 

* سینماگران خارج‌نشین حلقه نخست ارائه تصویر وارونه از ایران

 

در این بین عناصر مختلفی نقش داشته و دارند که از یک طرف سینماگران ایرانی خارج نشین هستند که از مخملباف‌ها و قبادی‌ها تا شیرین نشاط و مرجان ساتراپی هستند که با فیلم‌های خود و حضور در جشنواره‌ها و مراکز فرهنگی ـ هنری وابسته به تفکر غرب در اقصی نقاط جهان تلاش می‌کنند تصویری وارونه از ایران جلوه بدهند.

فیلم مستند «روزهای سبز» حنا مخملباف در حمایت از فتنه، «باغبان» محسن مخملباف در حمایت از بهائی‌ها، «مرغ با آلو» و «پرسپولیس» مرجان ساتراپی و «فصل کرگدن» بهمن قبادی که آخرین نوع از این گونه فیلم‌هاست همه و همه نوعی نگاه سیاه و کثیف را درباره ایران ارائه می‌کنند.

 

* فیلمسازی زیرزمینی و اعتراضی داخل ایران حلقه دوم

 

در کنار این جریان فیلمسازی خارج‌نشین، یک جریان فیلمسازی زیرزمینی یا اعتراضی وجود دارد که در ایران آثار خود را تولید می‌کند و به جشنواره‌های کوچک و بزرگ می‌فرستد.

نقطه عطف این جریان، حضور فیلمی از «جعفر پناهی» در آخرین جشنواره برلین است که علیرغم ممانعت قانونی وی از ساخت فیلم به مدت 20 سال، وی توانست با کمک «کامبوزیا پرتوی» فیلم «پرده بسته» خود را روانه این جشنواره بکند و حتی از آن جایزه بگیرد.

بماند اختصاص بخش ویژه‌ای از برخی جشنواره‌ها از جمله جشنواره فیلم روتردام به «فیلم‌های زیرزمینی» ایران که توجه جدیدی به این عرصه را در این جریان صهیونیستی ـ هالیوودی نشان می‌دهد.

 

* مدیریت فرهنگی غرب علیه انقلاب اسلامی از داخل ایران تا قلب لس‌آنجلس

 

در کنار این دو جریان که یکی در داخل کشور و به صورت زیرزمینی و یکی در خارج از کشور به فعالیت مشغول است، دستگاه‌های قوی مدیریت فرهنگی غرب قرار دارند.

این دستگاه‌های فرهنگی از داخل ایران تا قلب لس‌آنجلس فعالیت گسترده‌ای برای تقویت روز افزون این دو جریان داشته‌اند.

نقش بخش‌های فرهنگی سفارت‌های اروپایی و به‌ویژه سفارت فرانسه در ایران تنها بخشی از این اتفاق است که با نگاه به ساخت برخی از فیلم‌ها از جمله «یک خانواده محترم» و «فصل کرگدن» دیده می‌شود.

در کنار آن، جشنواره‌های کوچک منطقه‌ای چون جشنواره بیروت، جشنواره ابوظبی و ...، جشنواره‌های کوچک در اقصی نقاط جهان چون جشنواره‌های کلرمون فرانسه یا روتردام، جشنواره فیلم‌های ایرانی لندن، جشنواره واشنگتن و حتی «جایزه فیلم آسیا» در هنگ‌کنگ قرار دارند که میزانی از تشویق را به این دو جریان سینمایی ارائه می‌کنند.

 

* حمایت کن، برلین و اسکار نوک پیکان حمایت از جریان‌های سینمای ضدایرانی

 

اما بخش مهمتر این مدیریت سینمایی جشنواره‌های برتر سینمایی جهان از جمله جشنواره‌های کن، برلین و جایزه اسکار و پخش‌کنندگان جهانی هستند که نوک پیکان حمایت از این دو جریان سینمایی را بر عهده دارند.

نمونه بارز ورود این جشنواره‌های برتر سینمایی، حمایت جانانه آنها و از جمله جشنواره برلین و کن از «جعفر پناهی» در سه سال گذشته است که از انتخاب او به عنوان هیئت داوران یا گذاشتن صندلی خالی او بر روی سن تا اهدای جایزه به یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های سینمایی همه نمونه‌ای از این امر است.

بنابر این گزارش، مدیریت فرهنگی جریان صهیونیستی ـ هالیوودی البته با قدرت هرچه تمام‌تر بر پروپاگاندای خود علیه ایران و انقلاب اسلامی گام برمی‌دارند و در آخرین اقدام خود در این عرصه جایزه بهترین فیلم اسکار که به زعم بسیاری، مهمترین جایزه سینمایی سال است را به فیلم «آرگو» اهدا کرد.

 

* بی‌برنامگی مدیریت سینمایی ایران دربرابر جنگ تمام عیار سینمایی

 

اما نکته مهم در این بین بررسی جایگاه مدیریت سینمایی کشور است که در برابر این جنگ تمام عیار سینمایی بدون برنامه‌ای خاص قرار گرفته است.

نگاهی به تولیدات یکسال گذشته سینمای ایران که در سی‌ویکمین جشنواره فیلم فجر دیده شد و به‌ویژه فیلم‌های موسوم به «فاخر» که هزینه هنگفتی برای آنها خرج شده است خروجی مدیریت سینمای ایران را برخلاف آنچه که باید باشد، نشان می‌دهد.

نگاهی به یکی از فیلم‌ها که از قضا کاندیدا و برنده سیمرغ بلورین جشنواره نیز شد نشان می‌دهد مدیریت سینمای ایران، این سینما را یله رها کرده‌اند تا فیلمی نه در تقبیح اشغالگران عراق بلکه در تحسین اروپایی‌ها بسازند؛ اروپایی که سردترین لحظات آن نیز شفابخش انسان‌های زبان بسته می‌شود.

از طرف دیگر مدیریت خروجی بین‌المللی سینمای ایران اعم از حضور مسئولان سینمایی در جشنواره‌های مختلف برلین و کن و ...، اعطای پروانه اکران بین‌المللی و همچنین فیلم‌های ارسالی رسمی ایران به این جشنواره همه اگر در راستای حرکت جریان سینمایی صهیونیستی ـ هالیوودی نباشد خلاف آن نیست.

در این بین می‌توان به تولید فیلمی چون «یک خانواده محترم» آن هم با همکاری فرانسوی‌ها یا لابی با اسکار مهمترین بازوی مدیریت جریان سینمایی صهیونیستی ـ هالیوودی برای جایزه گرفتن «جدایی ...» و افتخار به چنین جایزه‌ای اشاره کرد.

 


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها