بزرگترین هدف زهرا (س) و اصیل ترین نکته ی مورد تاکید در سخنرانی انقلابی
او مبارزه با نظام پوپولیسمی حاکم بر جامعه و رسوایی آنها، روشنگری و آگاه
کردن مردم از این روش ها و بررسی علل و چگونگی پیروزی چنین نظام هایی بر
بشریت، می باشد. چون در تمام طول تاریخ معمولا، مطمئن ترین و ساده ترین
روش برای عده ای که می خواهند به هر قیمتی به تاج و تخت برسند استفاده از
همین روش های عوامفریبانه است. زهرا(س) می خواست ضمن دفاع از حقانیت مولا
علی علیه السلام، با معجز واژه های خود حجت را بر مردم فریب خورده ی آن
روزگار و همه روزگاران تمام کند تا شاید بعد از آن، کسانی نتوانند هر اقدام
و هر عملی را به پای دین و قرآن و علی (ع) گذاشته و یا به تعبیر مولا
(ع)، اسلام را چون پوستین وارونه به تن کنند.
کسی که در خانه ی وحی بزرگ شده، کلامش هم بدون شک نزدیک ترین معانی به
کلام وحی می باشد، پس حیف نیست که واژه های نامحدود و آسمانی بانوی دو
عالم را محدود به زمان و مکانی خاص کرده و به کل تاریخ بسط ندهیم؟
قصد ندارم و نمی توانم از خود حرفی بزنم یا حتی عظمت کلام فاطمه را تشریح
کنم چون معتقدم هرکس باید خود وارد دنیای این کلمات شده تا اندازه ی ظرفیت و
درک خودش با آن ارتباط برقرار کرده و به زیبایی و کنایه های آن پی ببرد.
بخش های تکان دهنده ای از خطبه های حضرت فاطمه زهرا (س) را در این مجال آورده ایم به امید درک عمیق و بهره وری نافع از آن:
سخنان زهرا به اوج خودش رسیده بود که ابوبکر برای ساکت کردن مردم گفت:
ای دختر پیامبر این مردم بین من و تو داوری می کنند. همین مردمی که به من رای داده و بیعت کردند و با شما نبودند.
بعد
از این اظهار نظر عوام فریبانه ی ابو بکر، فاطمه (س) بحث غصب فدک و ارث را
نا تمام گذاشت و با استفاده ای بجا و هنرمندانه از آیات قرآن سخنرانی او
وارد بررسی های آسیب شناسی کلی و اجتماعی شده و تنها مردم را مخاطب خود
قرار داد.
1_ بررسی علل سیر ارتجاعی مردم
ای گروه مردم ! که برای شنیدن سخنان بیهوده شتاب می کنید و کردار زشت و
زیانبار آنها را نمی بینید یا نا دیده می انگارید. آیا در قرآن اندیشه نمی
کنید یا بر دلهایتان مهر و قفل زده شده که کلام حق را نمی شنوید ؟
نه بلکه آنچه از اعمال زشتی که انجام داده اید تیرگی اش دلهایتان را فرا گرفته و گوش ها و چشم هایتان را پر کرده است.
بسیار بد به تاویل آیات قرآن روی آوردید ( کارهایی که به اسم دین انجام می
گیرد) و بد راهی را پیشنهاد کردید و بد معامله ای انجام دادید. به خدا
سوگند تحمل این بار برای شما سنگین و سر انجام آن شکست است. آن روزی که
پرده ها برای شما بالا رود و زیان کارتان روشن گردد و آنچه که حساب نمی
کردید بر شما آشکار شود. آنگاه روشن خواهد شد که اهل باطل زیانکارند و چاره ای نخواهند داشت.3
2_ نکوهش مردم از سیر ارتجاعی
صبح کردم در حالی که به خدا سوگند دنیای شما را دوست نمی دارم و از
مردانتان خشمناک و بیزارم، درون و بیرونشان را آزمودم و نامشان را از دهان
خویش به دور افکندم و از آنچه کردند نا خوشنودم. چه زشت است کندی شمشیر ها و
سستی و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و کوشش ها. چه زشت است سر
بر سنگ خارا زدن و شکاف برداشتن نیزه ها و فساد آراء و اندیشه هایتان و
انحراف آرمان ها و انگیزه ها.
"برای خویش چه بد ذخیره هایی تدارک دیدند و پیش فرستادند که خداوند بر آنها خشم می گیرد و در عذاب الهی جاودان خواهند بود " 4
زیرا بدون تردید ، مسئولیت سنگین عهد و پیمان شکسته در گردنشان همواره
سنگین خواهد بود. ناچار کار را بدانها واگذار و ننگ عدالت کشی را بر دوششان
گذاشتم.
نفرین بر این مکاران و دور از رحمت حق باشند ستمکاران.5
پس از این دفاع جانانه از حضرت امیر دوباره مردمی را نکوهش می کند که راه
اصیل حق را ندیده و دنبال ظاهر عوامفریبانه ی عده ای دیگر راه افتادند.
3_نکوهش انحراف مردم
اکنون بیایید و بشنوید
شگفتا ! روزگار چه شگفتی هایی در پس پرده دارد و چه بازیچه ها یکی پس از دیگری بیرون می آورد
" اگر تعجب می کنی پس بی شک گفته های آنان تعجب آور است " 6
راستی مردان شما چرا چنین کردند؟ ای کاش می دانستند به چه پناهگاهی تکیه
داده اند و کدام ستون استوار را انتخاب نمودند ؟ و به کدام ریسمان چنگ زدند
و بر کدام فرزند و خاندانی پیشی گرفتند و غلبه نمودند؟
شگفتا " چه دوستان دروغین و سرپرستان نا اهلی را انتخاب کردند و چه زشت است سر انجام ستمکاران که جایگزین بدی را برگزیدند " 7
سر ها را به دم ها چسبانده و پی عامی رفتند و از عالم نپرسیدند!
4_ هشدار از آینده ای خونین
اما بجان خودم سوگند . نطفه ی فساد بسته شد باید انتظار کشید تا کی مرض فساد پیکره ی جامعه ی اسلامی را متلاشی کند.
پس از این از پستان شتر بجای شیر ، خون بدوشید و زهری هلاک کننده را.
از این پس قلب های خود را برای بروز آشوب ها آماده و مطمئن کنید.
بشارت باد بر شما حمله ها و تهاجمات پی در پی و به هم ریخته شدن امور
اجتماعی مسلمانان و استبداد و دیکتاتوری ستمگران، آنان که غنائم و حقوق شما
را اندک پرداخت می کنند و جمع شما را با شمشیر های خشونتشان درو خواهند
کرد.
حسرت و اندوه بر شما ! کارتان به کجا خواهد انجامید ؟
دریغا که دیده ی حقیقت بین ندارید بر ما هم تاوانی نیست. چون نمی توانیم شما را بر آنچه کراهت دارید الزام کنیم.8
و خسر هنا لک المبطلون 9
و در آخر اینکه...
برایتان چه بگویم زیاده بانوی من/ شما که با غم من آشنا ترید از من 10
ارجاعات :
1.سوره محمد _آیه 34
2.خطبه چهارم حضرت زهرا
3.بخش هایی از خطبه اول_ کتاب معانی الاخبار ص 354 و کشف الغمه ج 2 ص 40 و بحار ج43 ص158
4. سوره مائده _آیه 80
5. بخش هایی از خطبه دوم
6.سوره رعد _آیه 5
7. سوره کهف_آیه 50
8. خطبه ی دوم_ کتاب معانی الاخبار و احتجاج ج 1 ص 108 و امالی ج1 ص 384
9.سوره غافر _آیه 78
10. بیتی از مرحوم حسین منزوی