یکی از نکات عجیب جشنواره سی و یکم عدم انتخاب «سید شهابالدین حسینی» حتی به عنوان یکی از پنج نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد بود. در حاشیهی دومین جایزه سینمایی گفتمان انقلاب اسلامی فرصتی دست داد تا نکاتی را در مورد این بازیگر مطرح سینما از وحید یامینپور بشنویم:
این اولین بار است که میخواهم دربارهی هنرپیشهای صحبت کنم.
به نظر من سید شهابالدین حسینی دو تفاوت با بقیهی بازیگرها دارد و همین دو تفاوت است که او را از دیگر بازیگران متمایز میکند. این دو تفاوت در دو جنبهی مختلف است؛ یک تفاوت در زندگی و منش غیرحرفهای او یعنی خارج از حوزهی سینما وبه تعبیر دیگر پشت دوربین است. او هراسی ندارد از اینکه تعلق خاطرش به انقلاب اسلامی را بیان کند. تفاوت دیگر او هم در منش فکری و به تعبیری جلوی دوربین است. در منش حرفهایاش آدمی نیست که اهل خودنمایی و خود ابرازی باشد. در هنر یک فاصلهی زیادی بین هنر متعهد با هنر چاپلوسانه وجود دارد. مفهوم هنر چاپلوسانه از دورهی افلاطون مطرح بوده است. هنر چاپلوسانه مفهوم دیگری از هنری است که احساس حقارت میکند و همیشه سعی میکند خودش را به چشم دیگران بیاورد. از این نوع هنر میتوان به عنوان هنر چشمپرکن هم یاد کرد. هنری که هنرمند در آن همیشه باید امضایش را زیر آن بگذارد. هنرمند در این مدل باید بودنش را فریاد بزند و به حضور خودش تأکید کند. متأسفانه غالب سینماگرهای ما مبتلا به صفت چاپلوسی هستند.خود ابرازیشان زیاد است ولی در مورد سید شهابالدین حسینی یک منش متعالی وجود دارد. او دنبال چشمپرکن بودن نیست، دنبال خود ابرازی نیست. این خصوصیت در او همیشگی است، نه وقتی که نقش ایفا میکند و نه وقتی که در حاشیهی سینما قرار میگیرد. یعنی حتی وقتی که نقشی ایفا میکندنقش را متعادل ایفا میکند و نقش باورپذیر است. وقتی هم که در حاشیهی سینماست، در مصاحبههایی که با او میشود، در عکسهایی که می گیرد و امضاهایی که میکند این تعادل و تواضع قابل احساس و لمس است. فکر میکنم یکی از دلایلی که سید شهابالدین حسینی الآن از محبوبترین چهرهها در سینماست هم همین است. به نظرم این باورپذیری مدیون همین دو تفاوت باشد. این دو تفاوت هم تفاوتهای بزرگی است و من فکر میکنم، هر کس این ویژگیها را ندارد؛ و همین کافی است که یک نفر مورد اقبال مردم باشد و محبوب شود.