به گزارش598، به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمود جبریل، نخست وزیر سابق دولت موقت لیبی و رئیس ائتلاف گروههای ملی در این کشور در مصاحبه با شبکه خبری راشاتودی در پاسخ به این پرسش که آیا لیبی پس از انقلاب و انتخابات پارلمانی پیشرفت کرده است، گفت: قدرت به صورت تئوری برعهده هیاتی مشروع و قانونی و در اختیار دولت است اما در عمل این قدرت در دست کسانی است که سلاح در اختیار دارند. بنابراین، هنوز شکافی میان قدرت واقعی و قدرت رسمی در کشور وجود دارد. خوشبختانه ما هم اکنون پیشرفت کردهایم و این پیشرفت مربوط به توسعه کشور است اما برخی از هماهنگیها میان قدرت و پیشرفت همچنان میتواند در پی اقدامات نامناسب مخدوش شود.
نخست وزیر سابق دولت موقت لیبی در پاسخ به این پرسش که این کشور احتمالا تنها نمونه ملتی است که بهار عربی را تجربه کرده و قادر بوده تا اقتصاد خود را پس از انقلاب بهبود بخشد، گفت: لیبی اقتصاد خود را بهبود نبخشیده و تنها تولیدات نفتی این کشور از سر گرفته شده است؛ چرا که کشورهای خارجی به سرعت به لیبی آمدند تا تولیدات نفتی را از سر بگیرند و علت آن هم مستقیما به روش زندگی آنها و اقتصادشان مرتبط است. از طرفی مابقی پروژههای اقتصادی کشور دست نخورده باقی ماندهاند. بنابراین، اگر برای نفت نبود لیبی اوضاعی همچون مصر و تونس داشت. گمان میکنم که لیبی به دلیل منابع عظیم نفتی محور اهداف بسیاری از کشورهاست؛ چرا که ثروت نفتی کشور نه تنها برای لیبی بلکه برای تامین مالی سایر پروژهها در منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است. با نظری به اقتصاد اروپا و رکود اوضاع مالی در کشورهای اروپایی و آمریکا و همچنین کسری بودجه در ایالت متحده گمان میکنم که لیبی تنها به عنوان جایگزین برای تامین مالی این کشورها و جبران کمبود بودجه میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
محمود جبریل در پاسخ به این پرسش که در دوران معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی مردم احساس ثبات و امنیت در کشور میکردند، اوضاعی که هم اکنون کشور فاقد آن است، پاسخ داد: دوران پس از انقلاب در لیبی یک برهه بسیار سخت است به ویژه در کشوری که فرهنگ دموکراتیک به طور کامل در آن غیبت دارد. بنابراین دستیابی به ثبات و امنیت در چنین کشوری همانند لیبی نیازمند زمان، صبر و عشق واقعی به کشور است که امروزه بسیاری از مردم فاقد آن هستند.
رئیس ائتلاف گروههای ملی در لیبی در خصوص این پرسش که رشد فزاینده شکاف میان شهرهایی چون بنغازی پیروز و بنیولید شکست خورده باعث شده مردم دچار شک و تردید شوند، افزود: برخی از موارد در این خصوص صحیح است اما نمیتوانیم این موضوع را انکار کنیم که این روند برداشت مردم طی 42 سال از فرهنگ و شرایطی است که در دوران قذافی به وجود آمده است به طوری که لیبی به دو دستگی شامل خطوط منطقهای و قومی تقسیم شده است. قذافی سالیان متمادی تلاش کرد تا میان خطوط منطقهای و قومی تمایز قائل شود و هم اکنون این فرصت برای لیبیاییها به وجود آمده است. بسیای از مردم در لیبی خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق خود هستند تا آنها را به دست بیاورند. اینها حقوق قانونی و مشروع مردم لیبی است و کلمه جادویی برای دستیابی به آن مذاکره است؛ یک مذاکره واقعی میان گروههای مختلف کشور.
محمود جبریل در پاسخ به این پرسش که آیا خاندان قذافی هنوز حامیانی در لیبی دارند یا خیر و آینده کشور چگونه خواهد بود، گفت: تمام مردم لیبی باید به عنوان شهروندان برابر در نظر گرفته شوند و از حقوق مساوی برخوردار باشند بجز افرادی که به ارتکاب جرایم علیه مردم کشور دست زدهاند و این چنین اقداماتی نباید بدون مجازات باقی بمانند. بنابراین، این افراد باید در مقابل قانون حاضر شوند و دادگاههای لیبی با آنها برخورد میکنند.
وی در مورد دادگاهی شدن سیفالاسلام یکی از پسران قذافی در لیبی و عقیدهاش در مورد محاکمه وی در دادگاه جرایم بینالملل، گفت: سیفالاسلام یک شهروند لیبیایی است و جرایمی که مرتکب شده در خاک لیبی صورت گرفتهاند. لیبی عضو دادگاه جرایم بینالملل نیست و من نمیدانم چرا اینچنین مسائلی در خصوص محاکمه وی در دادگاه جرایم بینالملل یا جامعه جهانی مطرح میشوند. سیفالاسلام یک بار در دو یا سه جلسه دادگاهی محاکمه شده است و من آن جلسات را بیعدالتی در حق وی نمیدانم.
محمود جبریل در پاسخ به این پرسش که آیا در دوران فعالیت در دستگاه قذافی روابط دوستانهای با دولت وی داشته است یا خیر، افزود: روابط ما تنها ارتباطات کاری بودند و من تنها مشاور دولت قذافی به شمار میرفتم. او گروه خودش را داشت اما در برخی از مسائل تکنیکی که مربوط به تخصص من میشد با من مشورت میکرد و از من سئوالاتی میپرسید.
در خصوص این مساله که آیا قذافی تلاش میکرد تا اقتصاد لیبی را دموکراتیک یا لیبرال کند و آیا این تلاش صادقانه به نظر میرسید، نیز افزود: گمان نمیکنم که اقدامات معمر قذافی از روی صداقت بوده باشد برخی از شکافها و دو دستگیها در خاندان وی وجود داشت.
رئیس ائتلاف گروههای ملی در لیبی در پاسخ به این پرسش شبکه خبری راشاتودی مبنی بر اینکه آیا قذافی درخصوص اینکه چه اتفاقی قرار است در کشور رخ دهد، گفت: در ابتدای امر باید به این نکته اشاره کنم که من برای قذافی کار نمیکردم من برای مردم لیبی فعالیت میکردم و گمان نمیکنم که قذافی هیچ درکی در خصوص آنچه که قرار است اتفاق بیافتد، داشت. او فردی خودمحور، خودشیفته و در تمامی امور زندگی فردی دیکتاتور بود و گمان میکنم که فکر میکرد اگر قیامی رخ دهد میتوان آن را در هر زمانی سرکوب کند. او فرض میکرد که اگر در چنین مواقعی اقدام به تیراندازی در خیابانها کند مردم میگریزند. بنابراین نمیدانست که چه اتفاقی رخ میدهد. انقلاب لیبی یک قیام ملی است و تظاهراتی توسط یک گروه از دانشجویان از یک دانشگاه خاص نیست. گمان میکنم که تمام سیستمهای امنیتی در جهان عرب حول محور فرضیات ایجاد شدهاند.
وی در پاسخ به این پرسش که در زمان کشته شدن معمر قذافی ابراز تاسف از مرگ وی کرده و اینکه نمیداند چه کسی او را کشته است، افزود: من از مرگ وی ابراز تاسف نکردم من از این اقدام ابراز تاسف کردم که چرا او پیش از آنکه در دادگاه حاضر شود و مورد مجازات قرار بگیرد، کشته شد. او با مرگش بسیاری از رازها را با خود به گور برد. این چنین رازهایی مربوط به داراییهای مالی کشور در خارج از لیبی، روابط او با بسیاری از موسسات اطلاعاتی در سراسر جهان، ارتباطاتش با رهبران کشورهای دیگر که به توطئهچینی علیه لیبی میپردازند، می شد. تمام این رازها برای لیبی بود نه برای قذافی و او با مرگش آنها را با خود برد. هر کس که قذافی را کشته مطمئنا دفن چنین اسراری به نفعش بوده است.
محمود جبریل درخصوص این مساله که لیبی سابقه بدی در آمریکا دارد، به ویژه پس از حمله 11 سپتامبر 2012 علیه کنسولگری آمریکا در بنغازی گفت: من در تحقیقات درخصوص این حمله شرکت نداشتم اما گمان میکنم که این حمله از پیش برنامهریزی شده بود. همچنین پرسش اصلی در خصوص این حمله فقدان امنیت در منطقه به شمار میرود.هیچ کنترل رسمی در کشور وجود نداشت و هر اتفاقی میتوانست رخ دهد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا مردم لیبی با اقدامات آمریکاییها احساس آزادی میکنند، گفت: مردم لیبی در کنار خودشان و با اقداماتی که انجام میدهند احساس آزاد بودن دارند و از کمک جامعه بینالملل در این خصوص سپاسگزارم اما آنچه که به آزادی مردم لیبی و دست یافتن به انقلاب شده است مردم این کشور هستند نه کس دیگر.
محمود جبریل در مورد این سوال که اسلام در هر کشوری که بهار عربی را تجربه کرده بسیار حساس شده و درخصوص این مساله که برنامه دموکراسی و اسلام در لیبی چگونه خواهد بود، گفت: در ابتدای امر باید بگویم که اسلام یک دین جهانی است و تنها به کشورهای عربی و یا یک ملیت خاص محدود نمیشود. بنابراین زمانی که درخصوص اسلام سخن میگوییم بستگی به چگونگی درک و فهم دیگران دارد. زمانی که اسلام را در یک راه درست در ذهن میپرورانیم به ایجاد یک تمدن منجر میشود. تمدنی که بسیاری از دانشجویان کشورهای دیگر برای آموختن جبر و شیمی به آنجا سفر میکنند. این اسلام حقیقی است که به ذهن بشر احترام میگذارد و نوع بشر را برای سرسپردن به حکومت الهی در زمین آماده میکند، اسلامی که به صلح احترام میگذارد، این پیام واقعی اسلام است اما در برخی از موارد تفاسیر نادرست از سوی دیگران در خصوص اسلام به وجود میآید که این برداشتها و درکهای نادرست باعث مخدوش شدن چهره اسلام و نتایج ناگوار دیگری شود. بنابراین، این اسلام واقعی نیست.
محمود جبریل درخصوص این پرسش که آیا شریعت اسلامی یک گزینه برای دولت لیبی است، گفت: من همواره از اندیشمندان اسلامی در لیبی میخواهم که ماموریت حقیقی خود را برای بازگشت این شریعت به قوانین واقعی در نظر داشته باشند.