در فضای ورزش سالهای قبل، به خصوص در رشتههایی غیر از فوتبال آنقدر پول نبود که ورزشکاران با خیال راحت خانهنشین شوند و حداقل هنگام درمان مصدومیتهایی که در طول دوره قهرمانی گریبانشان را گرفته بود دغدغه مالی نداشته باشند. فوتبالیستها هم مانند امروزیها قرارداد میلیاردی نمیبستند و خانه و ماشین مدل بالا روی قراردادشان نمیگرفتند.
قهرمانان زیادی داریم که در مسابقات جهانی و حتی المپیک روی سکو رفتند و برای ایران افتخار کسب کردند اما حالا که دیگر کنار رفتهاند فراموش شدهاند و در این میان، بعضی از آنها مشکلات و بیماریهایی دارند که درمانش هزینهبر است. محسن پودنکی 33 ساله که امروز با بیماری شدید دست و پنجه نرم میکند، وحید مظاهری که روزی در فوتبال ایران حرفی برای گفتن داشت و حالا بیماری او را زمینگیر و هزینههای درمانی زیادی به او وارد کرده و بسیاری دیگر از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور امروز در بستر بیماری هستند و با مشکلات مالی مواجهند ولی کسی نیست که حالی از آنها بپرسد.
شاید به یک دوست و هم تیمی که تنها به عیادت این افراد میرود نباید ایراد گرفت که چرا از نظر مالی کمک نمیکنند و بابت همین ملاقاتشان تشکر کرد اما آیا در این میان سازمانی نیست که وظیفهاش رسیدگی به احوال پیشکسوتان و قهرمانان باشد و از آنها حمایت کند؟ پاسخ این پرسش کاملا مشخص است. سال 1383 و در زمان ریاست محمد علیآبادی در سازمان تربیت بدنی سابق صندوقی تشکیل شد به نام «صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور»؛ صندوقی که در تاسیسش پیگیری و فشار رسانهها بی تاثیر نبود.
روی سایت این صندوق بخشی وجود دارد که خدمات قابل ارائه را مشخص کرده است:
1- کارت عضویت الکترونیک
2- تخفیف در استفاده از مراکز طرف قرارداد
3- یارانه بخشی از بیمه تکمیلی، عمر، حادثه و درمان
4- صندوق پس انداز
5- اولویت استفاده از خدمات لیزینگ
6- کمک هزینه تورهای زیارتی و سیاحتی
7- یارانه پوشش بیمه پایه
8- کمک هزینه پوشش بیمه بازنشستگی و از کار افتادگی
9- برگزاری جام پیشکسوتان
10- تسهیلات وام
11- ارسال پیام تبریک
12- اشتراک فصلنامه خبری
13- کمک هزینه بیماران صعب العلاج
14- برگزاری مراسم سالانه
15- کمک هزینه ازدواج
16- کمک هزینه ضروری نقدی
17- کمک هزینه مراسم ترحیم
18- کمک هزینه تورهای ازدواج
19- کمک هزینه تحصیلی
20- اهدای سبد کالا
21- کمک هزینه خرید مسکن
22- کمک هزینه ماهیانه
23- ویزیت پزشکی دورهای
24- اعطای نشان افتخار به افراد واجد شرایط
25- تدوین و انعکاس زندگینامه
با خواندن این خدمات چند سوال پیش میآید. نخست اینکه آیا ارسال پیام تبریک و کارت عضویت الکترونیک خدمات محسوب میشود؟! دوم اینکه صندوق به کدام یک از این خدمات عمل میکند؟ سوم اینکه آیا آنها صرفا با ارسال پیام تبریک، برگزاری جام پیشکسوتان، دادن کارت عضویت و برگزاری مجلس ترحیم بعد از فوت این پیشکسوتان آرامش پیدا میکنند و به راحتی میتوانند بگویند که ما به بخشی از خدماتمان عمل کردهایم؟ چهارم اینکه آیا پرداخت کمک هزینهها و به خصوص کمک هزینه بیماریهای صعب العلاج جزو خدمات صندوق به پیشکسوتان و قهرمانان نیست؟ اگر هست تا چه اندازه به این وظیفهشان عمل میکنند؟ اگر عمل میکنند پس چرا کسی مثل محسن پودنکی با تنها 33 سال سن امروز در بستر بیماری است و کسی نه از دردش خبر دارد و نه حالش را میپرسد؟ صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان در حالی به این ورزشکار کمکی نمیکند که او جزو نخستین افراد عضو در صندوق است. چرا مظاهریها، گیوهچیها، عزیزیها و ... امروز در بستر بیماری هستند و درگیر هزینه درمانشان هستند؟
به عنوان نمونه همسر پودنکی به خبرنگار ورزشی تسنیم میگوید: «برای خرید داروهای محسن مجبورم به ناصر خسرو بروم و با مشکلات فراوانی این داروها را تامین کنم. حدود 35 میلیون فاکتور جمع کردهام اما صندوق تنها 2 میلیون تومان به من برگردانده است. محسن از اولین افرادی بود که در صندوق عضو شد ولی این کارت عضویت هیچ سودی برای ما نداشت. تنها مزیتی که داشت این بود که با نشان دادن آن پلیس جریمهمان نمیکرد.»
شاید مسئولان صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان در واکنش به این موضوع بگویند بودجه صندوق در حدی نیست که کفاف هزینههای سنگین درمانی چنین افرادی را بدهد. میتوان این موضوع را قبول کرد اما آیا صندوق در حد توانش نمیتواند رسیدگی کند؟
همه اینها در حالی است که گویا بیشتر توان مسئولان صندوق معطوف به این است که دائما از وزیر وقت ورزش (هر فردی که باشد) حمایت کنند برخلاف نام دیگران نام وزیر را همیشه با پیشوند دکتر و مهندس در سایتشان به کار ببرند و دائما برنامههایی که وزیر در آن حضور دارد را پوشش دهند. در واقع میتوان گفت که بیشتر وظیفهشان حمایت از وزیر ورزش است تا پیشکسوتان ورزشی. علاوه بر این، سایت صندوق بیشتر به جای پرداختن به مسائل مربوط به وظایف خود، به پوشش دادن اخباری مانند اخبار مربوط به جشنواره فیلم فجر و اکران فیلمهایی مانند «رسوایی» و «قاعده تصادف» میپردازد، کاری که هیچ ارتباطی بین آن و وظایف اجرایی صندوق نیست.