به گزارش 598 به نقل از جام ورزشي؛ مهدی پاشازاده به استراحت مشغول است. او گفت كه بعد از جدایی از پارسه چند تا پیشنهاد داشته اما در نهایت به توافق نرسیده است. با تیم ملی در جام جهانی 98 درباره فوتبال حرف زدیم و او با صراحت جواب همه سوال ها را داد:
* چرا بند کرده ای به سرمربیگری؟ چرا با دستیاری شروع نمی کنی؟
- خوب من با این باشگاه در تماس هستم. در این مدت هم پیشنهاد دستیاری به
من شده اما من خودم نخواستم دستیار باشم و زحمات و کلاس هایی که رفتم را
خرج کسی دیگر بکنم. من تنها کسی هستم که مدرک حرفه ای مربیگری دارم البته
هستند کسانی که از موسسات و شرکت ها مدارک بی عنوان و سوری هم بگیرند اما
من مدرکم را از فدراسیون فوتبال آلمان گرفتم که به کمک رولند کخ و کریستوف
دام این اتفاق افتاد. البته بازی کردن من در بوندس لیگا هم مزید بر علت شد.
البته وحید هاشمیان هم این مدارک را گرفته است. گفتم که من مدارک خوب و
کلاس های پیشرفته ای را گذرانده ام و دوست نداشتم آنها را خرج هر کسی بکنم.
برای همین خودم از سطح پایین شروع کردم و کارم را با تیم های پایه صنایع
دفاع آغاز کردم و بعد از آن به فولاد گستر در لیگ ۲ رفتم و آن تیم را با ۶۲
گل زده و ۱۹ گل خورده با فوتبالی روز دنیا و با کیفیت بالا به لیگ۱ آوردم.
* در پارسه موفق نبودید؟
- خوب مدیران آن تیم با کمترین هزینه انتظار داشتند که اتفاقات مهمی بیفتد
اما خوب این چیزی دور از دسترس بود در همان تیم هم من فوتبال با کیفیت را
در مغز بچه ها گنجاندم اما فرصت داده نشد که به عمل بیاید وگرنه من همان
تیم را در انتهای فصل مدعی می کردم مثل فولاد گستر که روزهای اول ما خوب
نتیجه نمی گرفتیم اما در پایان فصل صعود کردیم.
* از شرایط استقلال با خبری؟
- چند روز پیش دفتر حاج آقا فتح الله زاده بودم که بنده خدا مدام با تلفن
مشغول فروش ماشین و جور کردن پول و پاس کردن چک بازیکنان بود. اینطوری
باشگاه های ما در حال نابودی است. یا باید خصوصی کنند یا ۱درصد از پول نفت
یا بودجه را به ورزش فوتبال که بسیار پر طرفدار است اختصاص دهند حتی بیشتر؛
چرا که این ورزش در حال نابودی است.با این شرایط دیگر وقتی هم برای
امثال فتح الله زاده یا مدیران ما نمی ماند که به مسائل حرفه ای فوتبال
بپردازد و یا بخواهد سراغی از من و امثال من بگیرند. به نظر من تیم های ما
باید به فکر پیشکسوت های باشگاه باشند و از آنها استفاده کنند شما ببینید
الان منچستر اسکولز را به تیم های پایه فرستادند و به او گفتند بعد از مدتی
به تیم اصلی بیا تا از تجارب او استفاده کنند. در ایران هم می توانیم از
این کارها انجام دهیم در همین پرسپولیس مگر چند تا مهدوی کیا داریم باشگاه
باید او را به کلاس های مربی گری بفرستد و حتی برای او خرج کند و در آینده
از تجارب او استفاده کند. اما افسوس در ایران همچین کارهایی نمی شود چرا که
مدیران دائم در حال رفت و آمد هستند و نمی دانند که امسال هستند یا نه
برای همین فقط به فکر نتیجه تیم هستند. در ایران ما چیزی به نام باشگاه
نداریم باشگاه چهار چوب دارد قانون دارد پرسنل دارد اینجا فقط پست های الکی
برای شلوغ کردن اطراف تیم است. وگرنه می شد با یک نظم خاص هر هفته از چند
تا پیشکسوت برای بازی ها دعوت کرد تا در جایگاه ویژه بازی را ببینند و این
دلگرمی ای باشد برای آنها. این کار را در راپیدوین و اشتورم گراتس و بایر
لورکوزن من می دیدم که باشگاه انجام میداد.
* در آخرین فصل حضور ناصر خان قرار بود به استقلال برگردی اما یکباره نرفتی و فوتبال را هم کنار گذاشتی چه شد؟
- بله خدا بیامرزه ناصر خان را به من همیشه لطف داشت صحبت هایی شد اما به
یک باره اتفاقاتی افتاد که دیگر نشد. من هم در آن مقطع از اتریش پیشنهاد
داشتم و هم از ایران که پول های خوبی هم می دادند. اما تصمیم گرفتم دیگر
فوتبال بازی نکنم من به اندازه کافی در استقلال بازی کرده ام. بازی های با
ارزشی هم انجام دادم برای استقلال هم کم نگذاشته ام استقلال از ترانسفر من
خیلی نفع برد. این روزها که خیلی ها از یک میلیون نمی گذرند من از میلیون
ها گذشتم فقط حاجی فتح الله زاده می داند که من چه کاری برای استقلال کردم.
البته طلبی هم ندارم و دلم خواسته که این کار را بکنم افتخار هم می کنم که
در ایران فقط با پیراهن استقلال بازی کردم.
* مربی گری در استقلال در رویاهایت هست؟
- من با ۳۹ سال سن تجارب خیلی خوبی در بین هم دوره هایم دارم. فکر کنم فقط
حمید استیلی و علی دایی مدارک و تجارب مرا دارند که انها هم از من چند
سالی بزرگتر هستند. من دوست دارم روی نیمکت استقلال بنشینم و روزی هم این
کار را می کنم و روی نیمکت استقلال به عنوان سر مربی می نشینم. من روی خودم
کار میکنم و معلومات خود را بیشتر می کنم و برای آن روز آماده می شوم.
* خیلی امیدواری؟
- چرا نباشم نیمکت استقلال مال هیچ کس نیست و می چرخد این حرف امیر قلعه
نويی هم هست. امیدوارم ایشان هم موفق بشوند آدم باید موفق شود کسی که ۷. ۸
تا جام آورده خوب بوده دیگر. آدم باید واقعیت را بگوید. من با فرهاد به
خاطر یک مسئله ای ۷، ۸ سال است که حرف نمی زنیم اما همیشه گفتم فرهاد خوب
است چون واقعاَ خوب است. به جوان ها هم گفته ام از او یاد بگیرید. آدم باید
واقعیت را بگوید. من آلمانی فکر می کنم و آلمانی یاد گرفته ام که حسادت
نکنم حتی به دشمنم و فقط تلاش کنم و تمرکزم روی موفقیت خودم باشد.
* حرف های پیروز قربانی درباره استقلال را شنیدی؟
- ما ایرانی هستیم و احساسی که می شویم حرف های زیادی می زنیم. پیروز پسر
خیلی خوبی است برای استقلال زحمت کشیده است اما واقعاَ حیف است که پیروز به
این حس رسیده است. پیروز احساسش را گفته است و من خیلی ناراحت هستم که
پیروز به این احساس رسیده. این حق پیروز است که حرفش را بزند و من متاسفم
برای فوتبال چرا که این ورزش ذاتاَ روح پاکی دارد البته باز دم پیروز گرم
که حرف دلش را آمد و زد در ایران می بینیم که اکثراَ حقیقت را نمی گویند یا
بعضا در برنامه زنده به شعور مردم توهین می کنند. طرف زده تو گوش بازیکن
بعد می آید می گوید می خواستم ماچش کنم. با سر رفتم توی صورتش یا می خواستم
نوازشش کنم زدم توی گوشش... این توهین به شعور مردم است. یا شخصی خلاف می
کند و روزنامه ها می نویسند آقای م یا آقای ف محروم شد. اگر چیزی هست
بگویید تا همه بدانند . در ترکیه مدیر عامل فنر باغچه خلاف کرد الان زندان
است یا در ایتالیا... از این بازی ها نداریم وقتی جرم یک نفر مشخص شود
کاری می کنند تا مردم هم بدانند نه اینکه لاپوشانی کنند. در فوتبال ما سیاه
کاری زیاد شده است و این به ضرر ماست فوتبال ما شده مثل رانندگی ما هرکس
خلافی می کند و می گوید حق با من است و اینطور فوتبال به سمت نابودی می
رود.
* آینده ات چه خواهد بود؟
- فکرهای بزرگ دارم افکاری که قابل اجرا شدن است من دوست دارم درون زمین
کار کنم و ثابت می کنم که می شود هم فوتبال زیبا بازی کرد و هم نتیجه گرفت.
در ایران عده ای رفتند و جنگیدند باید به آنها رسیدگی شود حالا ما قابل
مقایسه با آنها نیستیم اما ما هم به نوعی سرمایه های این کشور هستیم. من
مخالف غیرفوتبالی ها نیستم در اروپا تقریباَ اکثر تیم ها مدیرانشان غیر
فوتبالی هستند. مثلا در همین راپیدوین مدیر عاملش رییس اداره مالیات بوده
قبلش یا در بایر لورکوزن که بودم مدیرمان غیر فوتبالی بود. اما این مدیران
غیر فوتبالی بیایند یک مدیر ورزشی انتخاب کنند که آن مدیر ورزشی مربی
سرپرست و مدیر فنی را می آورد. آقای رویانیان آمده اشکالی ندارد اما بیاید و
بگوید من اینقدر پول دارم و کریم باقری را مدیر ورزشی کند. مشکل آقای
رویانیان این نیست که غیر فوتبالی است مشکل این است که از مشاوران غیر
فوتبالی بهره می برد.