نشريه فارين پاليسي در گزارشي تحليلي نوشت: همين واقعيت باعث شده تا رويكرد اوباما
نسبت به ايران فلج شود.
استفن والت در فارين پاليسي مي نويسد: اگر كسي شما را تهديد كند كه در صورت انجام
ندادن كاري كه دوست نداريد تنبيه خواهيد شد، شما چه واكنشي نشان مي دهيد؟ شما
امتناع مي كنيد، زيرا تسليم شدن در برابر تهديدها، موجب مي شود فرد تهديد كننده
تقاضاهاي بيشتري بكند. حال اگر فردي پيشنهاد دهد كه اگر كاري را كه نمي خواهيد
بكنيد، انجام دهيد به شما پاداش مي دهد چه؟ اگر مبلغ درشت باشد، شما موافقت مي
كنيد، زيرا همكاري از جانب شما حاوي پيام بسيار متفاوتي است.
وي مي افزايد: در عرصه سياست بين المللي دولت ها- و مردم- مداوم در حال «كمك
متقابل» هستند، به گونه اي كه رفتار را با دادن چيزي به ديگري در عوض آنچه كه مي
خواهد، توجيه مي كند. كمك متقابل نشان مي دهد كه اگر كاري براي من بكني من نيز كاري
براي تو خواهم كرد.
فارين پاليسي مي نويسد: براي سال ها حرف آخر ايران اين بوده كه نمي خواهند به زور
مذاكره بكنند، يا همانگونه كه رهبر عالي در رد پيشنهادهاي اخير براي مذاكرات مستقيم
گفت كه «در واقع توپ در زمين شماست. آيا با تهديد و فشار مي توان پيشنهاد مذاكره
داد؟ ملت ايران از هيچ تهديدي واهمه ندارد.» اينگونه اظهارات به عنوان نشانه اي از
سرسختي ايرانيان تلقي مي شود، اما آنگونه كه گفته شد، تنها يك شالوده راهبردي شفاف
براي موضع ايران وجود دارد و در واقع اين است كه هر كسي ما را به اين شيوه تهديد
كند، دقيقا اين موضع را اتخاذ مي كنيم.
تحليلگر آمريكايي با اشاره به نقض تعهد از سوي آمريكا در سال 2009 و در زمينه
مبادله اورانيوم 5/3 درصد با سوخت راكتور تهران نوشت: اين توافق به اين دليل تا
حدودي موفق شد كه يك كمك متقابل بود و ايران ملزم به تسليم شدن در برابر تهديد ها
نبود. مقامات تركيه و برزيل كه به ميانجيگري اين مساله كمك كردند بيشتر آمريكا و نه
ايران را مسئول شكست آن دانستند.
والت آنگاه مي پرسد: پس چرا اين همه آدم هاي باهوش رويكردي را در قبال ايران ادامه
مي دهند كه متناقض بوده و دائما به مدت يك دهه شكست خورده است؟ مطمئن نيستم اما فكر
مي كنم اين مساله با حفظ اعتماد در داخل واشنگتن ارتباط دارد. زيرا ايران سال هاي
متمادي خطرناك جلوه داده شده و به عنوان بزرگترين تهديد امنيتي كه با آن مواجهيم
خوانده شده است.
والت در پايان خاطر نشان مي كند: بايد ديد آيا اوباما مي تواند از اين اتفاق نظر
كهنه كه تاكنون رويكرد ما را در قبال ايران فلج كرده است، بيرون بيايد. تنها پرسش
اين است كه آيا دولت اوباما مي تواند راهبردي را بيابد كه ايران را متقاعد به ماندن
در آستانه هسته اي بكند و در عين حال درها را براي روابط مثبت تر با اين كشور باز
كند. بيش از همه بايد رويكرد رويارويي كه بيش از يك دهه دائما شكست خورده است، كنار
گذاشته شود.