به گزارش سرویس سیاسی بی باک، هفته پیش جناب آقای پور حسین طی یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی سعی کرده بود که به هر نحو ممکن خود را شاگرد و علاقمند علامه بصیر مصباح یزدی جا بزند و از این نمد برای خود و سایر دوستان پشت پرده شان کلاهی بدوزد تا شاید با این شیوه به خیال خام خود و هم فکرانش به تخریب چهره محبوب عمار زمانه بپردازد امّا این دروغ پراکنی نیز همچون سایر ادعاهای جریان انحرافی عمر کوتاهی داشت و ایشان در همان صغرای ماجرا دستشان رو شد.
در هیمن راستا حجت الاسلام و المسلمین روانبخش از شاگردان قدیمی حضرت علامه مصباح یزدی و عضو هئیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ ادهای آقای پورحسین نوشت:
به دنبال سخنان روشنگرانه و هشدار حضرت آیت الله مصباح نسبت به خطر نفوذ مجدد فراماسونری در کشور برخی روزنامه ها و سایت های وابسته به جریان اصلاح طلبی و آتش بیاران فتنه سبز با خوشحالی زاید الوصفی این گونه وانمود کردند که حامیان اصلی رییس جمهور پشت ایشان را خالی کرده و از وی جدا شده و از این که او را در انتخابات حمایت کرده اند پشیمان شده اند. این دسته افراد که سعی می کنند از هر فرصتی برای نمد خود کلاهی ببافنند از هشدار دلسوزانه آیت الله مصباح نیز سوء استفاده کرده، آن را بهانه حمله به دولت و شخص علامه مصباح قرار داده اند. یکی از این مقالات مقاله فردی به نام آقای پور حسین در روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان ( انتقاد شاگرد از آیت الله مصباح) است که سایر رسانه های همسو نیز از آن نقل کرده و او را شاگرد حضرت آیت الله مصباح معرفی کرده اند! درباره این مقاله و نویسنده آن تذکر نکاتی ضروری است.
1. بیوگرافی نویسنده
اینجانب که از سال 61 یعنی از دوران موسسه در راه حق تا کنون در خدمت استاد بوده ام هیچ گاه این شاگرد را در درس آیت الله ندیده ام. البته وی فارغ التحصیل رشته معارف موسسه در مقطع کارشناسی ارشد است که سالانه صدها تن از آن جا فارغ التحصیل می شوند. بدیهی است صرف درس خواندن در یک موسسه به معنای شاگردی ریاست آن موسسه نیست. البته این لقب از سوی روزنامه مسیح مهاجری به وی داده شده و خودش نیز در این مقاله چنین ادعایی ندارد. وی در بیوگرافی خود که در سایت ( اندیشوران) منتشر شده برخی از اساتیدی که بدان افتخار می کند را آقایان یوسف صانعی ،سروش محلاتی ،سید ضیاء مرتضوی معرفی کرده و اظهار می دارد که از آن ها بهره بسیار ی برده است. افرادی که در سوابق آن ها در جهت حمایت از هاشمی رفسنجانی و جنبش سبز کمترین کسی تردید ندارد . وی از جمله تیم 12 نفره ای است که در تاریخ 8/4/88 به همراه سروش محلاتی، حمید شریعتمداری، ضیاء مرتضوی و ... به دیدار آقای هاشمی رفسنجانی رفتند و مدت هاست که با روزنامه مسیح مهاجری همکاری نزدیک دارند. از بیوگرافی ایشان وهمکاری با مجموعه هایی که خود به آن اعتراف کرده است براحتی می توان خط فکری وی را تشخیص داد.
2. نقد محتوایی
عمده نقدی که این نویسنده اصلاح طلب متوجه حضرت استاد کرده است نقل یک مطلب ناقص از معظم له است "همان كساني فتنه را آغاز كردهاند كه خود پرورش دادهايم." وی نقل این جمله را بهانه ای برای حمله به استاد مصباح و تجلیل ضمنی از مقتدای خویش آقای هاشمی قرار داده است " بله همان كسان كه خود پرورش داده و به خاطر آنان هزينه هاي گراني را بر نظام اسلامي تحميل كرديم. و بسياري از كساني كه قبلا اينان را ميشناختند و سال ها پيش حرف الآن ما را ميزدند رنجانديم و طرد كرديم. به راستي چه كسي ميتواند اين همه حيثيت هاي بر باد رفته را بر گرداند؟! " در حالی که جمله استاد مربوط به زبان حال آقای رییس جمهور در آینده است؛ ایشان پس از نقد جدی نسبت به مواضع فرد حاشیه دار دولت، ضمن گلایه از رییس جمهور می فرمایند" کساني هم دلباخته اينها شدهاند و فريبشان را خوردهاند و با تمام قوا همه چيزهايي را که بر ديگران عيب ميگرفتند، از استفاده از امکانات دولتي براي مسايل شخصي و... درباره اين شخص فراموش ميکنند." سپس با تذکر دوستانه و دلسوزانه، آینده را برای ایشان چنین ترسیم می کند " روزي چشم باز ميکنيم ميببينيم کهاي واي اصلا روز شب شده است. ديگر همديگر را نميشناسيم. اصلا اينجا کجاست؟ اينها از کجا پيدا شدند؟ اينها از درون همين دستگاه درآمدند. خود ما ( یعنی خود شما) حمايتشان کرديم. اين بودجههايي که در اين راه صرف ميشود از کجا ميآيد؟ اين بند و بستهايي که ميشود، اين عزل و نصبهايي که انجام ميگيرد به چه دليل است؟" ( هفته نامه پرتوی سخن 573 )بنابر این میان آن چه از استاد نقل شده و آن چه متن سخن ایشان است فاصله بسیار است.
در باره اظهارات دیگر نویسنده مذکور نیز توجه به چند نکته لازم است
الف. عقل حکم می کند به هنگام برگزیدن یک فرد برای مدیریت مهم،لازم است بهترین فرد ممکن یعنی اصلح را برگزینیم و اصلح به معنای معصوم از خطا نیست؛ زیرا ممکن است از فرد اصلح نیز در دوره مدیریتش خطاهایی سر بزند؛ چنان که افرادی که در زمان خودشان برای همین پست اصلح شناخته شده بودند، از جمله مقتدای ایشان، آقای هاشمی خطاهای بزرگی صادر شد و به همین دلیل مردم به آن ها ادبار کردند. ثانیا : آیا در مقام انتخاب اصلح، عقلا به ما اجازه می دهند افرادی که بالفعل دارای مشکلند بر فرد اصلح مقدم بداریم به این دلیل که در آینده ممکن است فرد اصلح به خطا برود؟! نامزدهایی که در زمان انتخابات از زمینی بودن ولایت فقیه و ناکار آمدی اسلام سخن به میان می آوردند و بر ضرورت تغییر قانون اساسی و دوستی با آمریکا و صلح با اسراییل تاکید می ورزیدند ممکن بود در صورت پیروزی، با این ادعا که مردم به شعار های ما رای داده اند اسلام و انقلاب را همچون دوران 16 ساله کارگزاران و اصلاحات شخم بزنند و اثری از آن را باقی نگذارند ثالثا : عقلای جهان هیچ گاه فرد پر توان و موثری که می تواند امروز بخش مهمی را اداره کند صرفا به دلیل این که ممکن است در آینده به خطا برود کنار نمی گزارند بلکه از تمام توان و ظرفیت او استفاده می کنند. البته در صورت انحراف یا ارتکاب خطای غیر قابل گذشت، او را از آن مدیریت عزل می کنند. با مراجعه به تاریخ، نمونه های زیادی از برخورد پیامبر (ص) و ایمه اطهار به ویژه حکومت امیر المومنین( ع) با این گونه افراد می توان مشاهده کرد؛ به عنوان نمونه به کار گیری زبیر در دولت پیامبر (ص) و تعاریف آن بزرگوار از وی و سقوطش در دولت امام علی (ع) می تواند نمونه مناسبی برای چنین استراتژی ای باشد. مدیران منصوب از سوی امام راحل ره در طول دوران مدیریتشان و جمله میزان وضع فعلی افراد است نیز مهر تایید دیگری بر این مدعاست. حمایت آیت الله مصباح از نامزدی که در زمان انتخابات اصلح و سر آمد نامزدها بوده است و در دوران ریاست جمهوری اش نیز کشور را به پیشرفت های حیرت آوری رسانده است، جای افتخار دارد. دولتی که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مورد حمایت خاص قرار گرفته و افتخار " احیاگر گفتمان امام و انقلاب " و " دولت کار و تلاش" را از آن خود ساخته است. براستی آیا اگر نامزدهای مورد حمایت آقایان( سران فتنه) پیروز شده بودند امروز از اسلام و انقلاب و از استقلال و آزادی، چیزی باقی مانده بود یا شاهد فشار چکمه های استکبار بر شانه های مردم بی پناه بودیم .
ب. تفاوت آیت الله مصباح با کسانی که با تاسیس حزب و گروه به دنبال قدرت اند این است که آن ها تا گاو و ماهی از نامزد خود حمایت می کنند هر چند اشتباهات فاحشی نیز مرتکب شده باشد. احزاب سعی می کنند با لاپوشی خطاها و زشتی ها و توجیه آن ها حتی خطاها را نیز حق جلوه دهند ولی شخصیتی که برای دین و ارزش های الهی و خدمت به مردم از کسی حمایت می کند تا زمانی حمایتش باقی است که آن فرد در راستای همان آرمان ها حرکت کند. امام عزیز و بزرگوار و رهبر عزیزمان نیز در احکامی که به روسای جمهوری داده اند همواره بر این نکته تاکید ورزیده اند. آیا آقایان انتظار دارند که آیت الله مصباح بر موارد اشتباه آقای رییس جمهو ر نیز مهر تاید بگذراند و از انحراف و خطر عمیقی که در کنار ایشان در حال شکل گیری است به خاطر آن که در ایشان را اصلح دانسته اند چشم پوشی کنند؟! آیااین انتظار از یک شخصیت دینی که عمری را در راستای تحقق آرمان های اسلام و انقلاب صرف کرده است انتظاری ناصوابی نیست؟ امیدواریم هم آقای رییس جمهور نصایح مشفقانه حضرت استاد را جدی بگیرند و هم امثال مسیح مهاجری ها به خود آیند و بدانند که آب رفته هاشمی و جریان فتنه سبز دیگر به جوی باز نمی گردد. و هرگز چنین نخواهد شد که مردم به خاطر اشتباه دولت احمدی نژاد به آغوش کسانی باز گردند که سال ها آن ها را آزموده اند.