به گزارش 598، روزنامه جوان امروز سه شنبه 91/12/1 نوشت: با این حال هالیوود تصمیم دارد با کمک «مرکز فیلم دوحه» صندوقی با اعتبار 100 میلیون دلار را تأسیس کرده و به دستاندرکاران فیلمهای بلند تولید مشترک دو کشور، وام اعطا کند؛ تصمیمی که بیشک بسیاری را به صرافت این اندیشه میاندازد که آیا این سرمایهگذاری صرفاً در جهت بسط همکاریها و پرورش سینمای قطر است یا اهداف پشت پرده دیگری در کار است؟
کشورهای حاشیه جنوبی خلیج پارس، چند سالی است که سرمایهگذاریهای عظیمی را برای بافرهنگ و هنر نشان دادن خود خرج میکنند. این کشورها که به دلیل فروش نفت خام به شرکتهای امریکایی و اروپایی، درآمدهای میلیاردی به دست آوردهاند، برای آنکه در اذهان عمومی جهان تنها به فروشندههای نفت خام و خوشگذرانی معروف نباشند، هزینههای زیادی را در جهت تمدن تراشی برای خود انجام دادهاند.
این سرمایهگذاریها در زمینه ساخت موزههای مردم شناسی، ایجاد مراکز فرهنگی و هنری و برپایی جشنوارههای مختلف از موسیقی و رقص گرفته تا فستیوال فیلم را در بر میگیرد.
طی مدت کوتاهی، چند جشنواره فیلم در کشورهای عربی ایجاد شده است. تب داشتن جشنوارههای سینمایی آنقدر بالاست که امارات متحده عربی به تنهایی چند جشنواره بینالمللی فیلم دارد. این درحالی است که به جز مصر هیچ کدام از کشورهای عربی دارای سینمای قابل ملاحظهای نیستند و معمولاً از اینکه مشتری فیلمهای هالیوود باشند، خوشحالند.
حال عربها باز هم دست به دامان هالیوود شدهاند تا مانند باقی نمادهای تمدنی که از غرب به عاریه گرفتهاند، سینما را نیز از آنها گرفته و وارد دنیای خوشگذرانیهای خود کنند. مرکز فیلم دوحه به این امید ساخته شده است که عربها هم بتوانند آثاری چون آواتار و تایتانیک بسازند و در تاریخ سینمای جهان جایی برای عربهای حاشیه جنوبی خلیج فارس باز شود.
جالب اینجاست که کشورهای عربی حاشیه خلیج پارس از جمله امارات و قطر، همواره در سیاستهای خود نشان دادهاند که همسایههای قابل اطمینانی برای ایران نیستند؛ همسایههای نامطمئنی که از هر فرصتی برای ایرانستیزی نمیگذرند، رویکردهایی که حتی در سینمای آنها نیز مشهود است. مدتی است که فیلمهای ضدایرانی جشنوارههای فیلم امریکایی، فرانسوی، آلمانی و گاه ایتالیایی به خوراک مورد علاقه بعضی جشنوارههای سینمایی منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. در سالهای اخیر جشنواره کمتر شناخته شدهای چون جشنواره فیلم «ابوظبی» جوایز خود را به اسامی و عناوین بلوکه شده ایرانی همچون «گلشیفته فراهانی» و فیلم منفور «یک خانواده محترم» اختصاص داده است که با هنجارشکنی خارج از خطوط و قوانین اخلاقی و حرفهای سینمای ایران حرکت کردهاند و گاه به سیاهنمایی جامعه ایران رو آوردهاند. امارات و قطر هیچگاه منبع پرورش و تبلور استعدادهای فیلمسازی نبودهاند و سینمای مستقل هیچ گونه قرابتی با اسامی این دو کشور ندارد. با این حال آخرین برگهای تاریخ سینما گویای آن است که جشنوارههای سینمایی این دو کشور از جمله جشنواره فیلم «ابوظبی» همواره با استقبال هالیوود و سینماگران امریکایی مواجه شده است؛ توجهی خارج از عرف که هم اکنون زمینه ساز همکاریهای سینمایی میان امریکا و این کشورها شده است. جشنوارههای سینمایی کشورهای عربی حاشیه خلیج پارس در حالی با بزرگ کردن اسامی و چهرههای بلوکه شده نظام، دوستی و حسن نیت خود را به سینمای امریکا و هالیوود اثبات کردهاند که سینمای استراتژیک هالیوود نیز طی سالهای اخیر به شکل محسوسی به تولیدات ضدایرانی در زمینه درام تلویزیونی، تله فیلم و فیلمهای سینمایی همچون سریال «میهن»، فیلم «آرگو» و تله فیلم «گیم چنج» رو آورده و با اهدای جوایز معتبری چون «گلدن گلوب» به این آثار، به بزرگنمایی و جا انداختن نام این آثار در اذهان عمومی جهان اقدام کرده است. اکنون برای امریکا و هالیوود چه جایی بهتر از سینمای کشورهایی چون قطر و امارات تا با سرمایهگذاری بر سینمای آنها این بار همکاری سینمایی با همپیمانان اسلامی را به پرونده کاری خود افزوده و آثار سینمایی اسلامی و در عین حال ضدایرانی را نیز به جهان عرضه کند و نیز در جشنوارههای سینمایی اسلامی به فیلمهای اسلامی ضدایرانی این کشورها نیز جایزه دهد. آینده چنین تفاهماتی بیشک چیزی جز سمت و سو گرفتن سینمای قطر و پیوندش با سینمای استراتژیک امریکا و نیز ساخته شدن محصولات سمت و سو دار و مشترک امریکایی – قطری نخواهد بود.