به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، برخی بازیگران منطقهای از بدو تحولات سوریه سعی کردند با اعزام تروریستها سوریه را ناامن کنند و در این وسط با قربانی کردن مردم و ایجاد رعب و وحشت، آنها را علیه نظام و شخص بشار اسد تحریک کنند.
این تروریستها با ملیتهای مختلف اردنی، مصری، لیبیایی، سعودی، تونسی، مصری، اندونزیایی، افغان، چچن، نیروهای افراطی و تندرو و بخش اعظمی از القاعده بودند که در نقاط مختلف سوریه اقدام به بمبگذاری و همچنین ترور شخصیتهای برجسته دولتی و مردمی کردند.
در جریان عملیات نیروهای امنیتی و حافظ صلح سوریه بسیاری از این تروریستها بازداشت شدند و برخی از آنها نیز در بازجوییهای خود به بسیاری از این اقدامات خرابکارانه اعتراف کردند.
متن کامل اعترافات:
من «عمار عرفه» از
ساکنان دمشق و دارای مدرک مهندسی الکترونیک هستم. وظیفه من در جریان حوادث
سوریه انتقال فیلم و ارسال آن به نقاط مختلف و شبکههای اطلاع رسانی بود.
از آنجاییکه من مهندس الکترونیک بودم دستگاهی پیشرفته که مشخص بود از
خارج از سوریه آورده بودند، در اختیار من قرار دادند تا فیلمهای آنان را
به مقاصد مورد نظرشان ارسال کنم.
2 میلیون لیر سوری فرستادند تا برای تظاهرات کنندگان خرج کنم
در ابتدا من مخالفت کردم و نپذیرفتم که چنین کاری انحام دهم، اما پس از
مدتی دو میلیون لیر سوری (60 میلیون تومان) فرستادند و گفتند از این مبلغ
برای خرید آذوقه برای تظاهرات کنندگان استفاده کنید.
پس از مدتی شخصی با من تماس گرفت و یک بستهای را برای من آورد که حاوی 7
دوربین دیجیتال و پیشرفته بود و از من خواستند که تعدادی از این دوربینها
را در اختیار افراد دیگر قرار دهم که هدف از این کار فیلمبرداری و
عکسبرداری از صحنههای مورد نیاز مخالفان برای تبلیغات بود.
من از ابتدا میدانستم که یک جای کار ایراد دارد و قطعاً مشکلی در پس این
موضوع است و میدانستم که برای کار غیر درستی برنامه ریزی صورت میگیرد
اما در یک شرایط اجبار قرار گرفتم.
تروریست سوری سابقه دار : 10 سال زندان بودهام
نام من «رامی رضوان»
است، 28 سال سن دارم و از اهالی زمالکه هستم. تاکنون به جرمهای مختلف در
زندان بودم و در مجموعه ده سال از عمرم در زندان گذراندهام.
کار من ترساندن مردم و وادار کردن آنان به شرکت در تظاهرات ضد دولتی بود
من در ابتدا در تظاهراتهای ضد نظام شرکت میکردم و به همراه دوستانم به
تخریب و آتش زدن و خرابکاری و اعمال خشونت آمیز می پرداختیم. ما یکی از
کارهایمان ترساندن شهروندان و وادار کردن آنان به شرکت در تظاهراتهای ضد
دولتی بود.
برنامهریزی میکردیم که کدام مغازه یا ماشین را به آتش بکشیم
به عنوان مثال با دوستانمان جمع میشدیم و برنامهریزی میکردیم که چکار
کنیم، اینکه کدام خانه یا مغازه یا ماشین را به آتش بکشیم و یا اینکه چه
خرابکاری بکنیم.
البته همه کسانی که با من بودند، از مجرمان سابقه دار بودند و به این
کارها برای چند ماه پی در پی ادامه دادیم و تلاش داشتیم تا فضای حاکم بر
کشور را متشنج جلوه دهیم اما بعد از چند ماه نیروهای امنیتی مخفیگاه ما را
پیدا کردند و دستگیر شدیم.