البته این رسانهها از یک روش قدیمی و نخ نما شده برای این هدف استفاده میکنند و آن انتشار «خاطرات» دهه شصتی هاشمیرفسنجانی است. موضوع این خاطرات معمولا حمایت وی از رهبر معظم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است، خاطراتی که «وظیفه» دارند در آستانه انتخابات چهره مخدوش هاشمی رفسنجانی را بهبود بخشند.
این آخرین خاطرهای است که در همین راستا در كتاب خاطرات سال ۱۳۶۸ هاشمي منتشر شده است. «آقای رفسنجانی در بخشی از خاطره روز دهم خرداد ۱۳۶۸ نوشته است: «سری به بیت امام زدم، دکترها و اطرافیان راضی بودند و احمدآقا نگران بود و برای تعجیل در اتمام کار بازنگری قانون اساسی تاکید داشت.»
آقای هاشمی در ادامهٔ خاطرات خود آورده است: «کنار تخت امام ایستادم و دستم را روی دستشان گذاشتم. انگشت شست من را گرفتند و با کلمات مقطع فرمودند: در بازنگری قانون اساسی تسریع شود و سپس چشمانشان را باز کردند و شمرده با صدای ضعیف اضافه کردند اگر متحد باشید انقلاب پیشرفت میکند، مکثی کردند و ادامه دادند: به خصوص شما و آقای خامنهای نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند.»
با این حال این خاطره حاوی نکات قابل تاملی است که احتمالا از سوی هاشمی رفسنجانی و حامیان وی مغفول مانده است. بر اساس این خاطره، امام خمینی (ره) دو وصيت مهم به هاشمی رفسنجاني داشتهاند. يكي به سرانجام رسيدن اصلاح قانون اساسي كه يكي از مهمترين موضوعات آن اصلاح شرايط ولي فقيه در قانون اساسي بوده است و ديگري آنکه نگذارد خناسان میان وی با رهبر معظم انقلاب «فتنه» کنند.
اينكه چرا وصيت درباره آيت الله خامنهاي در كنار اصرار براي اصلاح قانون اساسي از سوي حضرت امام (ره) مطرح شده است، شايد با مطالعه متن مذاكرات مجلس خبرگان پس از ارتحال حضرت امام (ره) و نقل قول برخي از اعضاي مجلس خبرگان روشن شود، چنانكه نقل قولهاي نمايندگان از جمله هاشمي رفسنجاني حاكي از سفارش امام به خبرگان مبني بر انتخاب آيت الله خامنهاي به عنوان ولي فقيه است.
بر اين اساس سفارش حضرت امام در ادامه مبني بر مراقبت از خناسان براي ايجاد فتنه ميان وي و آيتالله خامنهاي، معنادار ميشود. اما اینکه چرا امام این خواسته را از هاشمی دارد جای سئوال بزرگی است که با توجه به معنی «خناس» شايد بتوان برای آن پاسخی یافت.
««خنّاس» صیغه مبالغه از ماده «خُنُوس» به معنى جمع شدن و عقب رفتن است، این به خاطر آن است که شیاطین هنگامى که نام خدا برده مىشود عقبنشینى مىکنند، و از آنجا که این امر غالباً با پنهان شدن توأم است این واژه به معنى «اختفاء» نیز آمده است. اصولاً «شیاطین»، برنامههاى خود را با مخفى کارى انجام میدهند، وگاه چنان در گوش جان انسان مىدمند که انسان باور مىکند فکر، فکر خود او است، و از درون جانش جوشیده، و همین باعث اغوا و گمراهى او مىشود! کار شیطان تزیین است و مخفى کردن باطل در لعابى از حق، و دروغ در پوستهاى از راست، و گناه در لباس عبادت، و گمراهى در پوشش هدایت. (۱)»
درباره رویکرد هاشمی پس از فوت حضرت امام خمینی (ره) سخن بسیار است. اما نگاهی به موضعگیری و نقش وی در فتنه سال ۸۸ نشان میدهد که اولین «رئیس مجلس» جمهوری اسلامی دچار وسواس خناس شده است یا نه؟
شاید بارزترین نقش هاشمی در فتنه ۸۸ را بتوان در نامه بدون «سلام و والسلام» وی به رهبر معظم انقلاب یعنی همان شخصیتی که حضرت امام صراحتا تاکید بر وحدت با ایشان را داشت، مشاهده کرد.
هاشمی در این نامه صراحتا از آتشی سخن گفت «که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است» و خواستار مانع شعله ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شد. حتی وی در لحنی که تهدید آمیز خوانده شد، گفت: سرچشمه شاید گرفتن به بیل. چو پر شد نشاید گرفتن به پیل.
البته پیش بینی هاشمی، به صورت «خودجوش»! چند روز بعد محقق شد و فتنه جدی علیه نظام و انقلاب اسلامی شکل گرفت. همان موضوعی که امام خمینی (ره)، نسبت به آن به هاشمی هشدار داده بود.
هاشمی رفسنجانی پس از شکل گیری فتنه نیز با سکوت حمایت آمیز خود در قبال اقدام فتنه گران نشان داد که خاطره ۲۰ سال پیش امام را از یاد برده است. نقش هاشمی در فتنه با سخنرانی در خطبههای نماز جمعه ۲۶ تیر ۱۳۸۸ به اوج خود رسید و با موضع دو پهلو در قبال هتک حرمت فتنه گران در روز عاشورا تکمیل شد.
این در حالی بود که دیگر اعضای خانواده هاشمی نیز ابایی از برعهد گرفتن نقش «اجرایی» در پیاده کردن طراحی دشمنان در داخل کشور نداشتند، به گونهای که پسر وی از سوی رسانهها «شاه کلید فتنه» خوانده شد و فیلم هدایت فتنهگران توسط دختر کوچکترش در فضای مجازی منتشر شد.
فائزه هاشمی به علت اتهاماتی که به نقشش در فتنه باز میگشت به ۶ ماه حبس محکوم شد. نقش مهدی هاشمی نیز آنچنان بارز بود که پس از اتهامات مطرح شده توسط حمزه کرمی و حسین باستانی در دادگاه رسیدگی به اتهامات فتنه گران در سال ۸۸، وی با دستور پدرش و در پوشش راه اندازی دفاتر دانشگاه آزاد در خارج کشور، از ایران گریخت و سه سال بعد مجبور شد به ایران بازگردد. مهدی هاشمی بلافاصله پس از بازگشت دستگیر شد و با کیفرخواست ۱۲۵ صفحهای، که قسمتی از آن به نقش وی در فتنه ۸۸ باز میگردد، در انتظار محاکمه دادگاه است.
حال هاشمی در این زمان یعنی سه سال بعد از فتنه و در «آستانه» انتخابات، در حالی که نامه سرگشاده و بدون سلام و والسلامش به رهبر معظم انقلاب را از یاد نبرده که هیچ در تکاپوی انتشار کتابی با هدف توجیه این نامه است، بار دیگر سخنان حضرت امام را به یاد آورده است.
وی اخیرا به مناسبت پیروزی انقلاب و در گفتگو با سایت شخصیاش بدون آنکه نقش فرزندان و نزدیکانش را در فتنه علیه نظام و انقلاب را به یاد آورد، گفت: «احساس برادری ما (هاشمی و رهبر معظم انقلاب) در تمامی این سالها از همان روزهای همسنگری در دوران مبارزه تا امروز نه تنها لحظهای کم نشده، بلکه همواره بر آن افزوده شده، خنّاسان اختلاف افکن داخلی و خارجی هم به هر نیتی که بر طبل اختلاف من و رهبری میکوبند بر طبل تو خالی میکوبند.»
هاشمی تصمیم دارد در انتخابات نقش فعال داشته باشد. عدهای میگویند هاشمی رفسنجانی میخواهد خود کاندیدا شود و برای این مدعا، استناد میکنند به اظهارات اخیر او در دیدار با برخی از خبرنگاران. بعضی دیگر معتقدند هاشمی در قامت طراح و آریشگر نیروهای سیاسی ظاهر میشود. در هر صورت آن چیزی که این روزها هاشمی بیش از گذشته به آن محتاج میباشد، ترمیم وجهه برای حضور پررنگتر در انتخابات است. به همین دلیل است که باید منتظر خاطرات خصوصی بیشتر و اظهارات عجیبتر بود. اما با اين همه اين سوال جدي همچنان باقي است كه با توجه به رويكردهاي هاشمي رفسنجاني در اين سالهاي خصوصا پس از فتنه، آيا او به وصيت امام (ره) درباره خناسان نجوا كننده عمل كرده است!؟
پی نوشت:
۱) مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة: تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.، ج ۲۷، ص ۴۷۳