هاشمی رفسنجانی ضمن ابراز نگرانی شدید از میدانداری و حضور پررنگ هوچی گران در میدان سیاسی کشور هشدار داد : شاهدید که این اواخر همیشه سراغ رهبری میآیند تا به حال مسائل اینگونه نبود.از اول به خاطر مسئله انتخابات و مسائل شبیه به اینها بود. الان یک دفعه سراغ رهبری رفتند جایش را پیدا کردند که به کجا ضربه بزنند اینها مسئله را مطرح و خارجی ها چند برابر بزرگ و اعلام میکنند.
به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع رسانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، وی در آخرین نشست صمیمانه با علماء و خبرگان رهبری مطالبی را متذکر و نسبت به آن هشدار دادند.
متن کامل سخنان وی بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
اولاً باید از محبتهایی که شما ابراز کردید، تشکر کنم، ولی بدانید بر من سخت گذشت و عرق کرده بودم. آقایان یک مسئله کوچک و معمولی را بزرگ کردند و بزرگ دیدند. من فکر نمیکنم کار بزرگی کرده باشم.
نقطه مقابلش این است که باید از آیتالله مهدویکنی تشکر کنید که با این حالشان که امروز دیدیم چگونه به صندلی منتقل شدند، این مسئولیت را پذیرفتند تا مشکلی که داشت در دل خبرگان و شاید جمعه تبدیل به یک غده چرکین میشد، حل کردند. واقعاً محبت کردند که این کار را کردند. گرچه ریاست خبرگان برای من افتخار بزرگی بود. شما شخصیتهای کمی نیستید. از لحاظ علم، عمل و موقعیت از شخصیتهای ممتاز کشور هستید. برای انسان بسیار بسیار افتخارآمیز است که در چنین جمعی مدیر باشد، ولی به اندازهای که سهم من باشد، تا به حال رئیس و نائب رئیس بودم. کمی دیر به آیتالله مهدوی رسیدیم.
آقای مهدوی را کاملاً میشناسم. چند سال با هم در زندان بودیم. در زندان افراد را خوب میشناسد و خیلی خوب میتوانند تشخیص دهند. واقعاً ایشان را شخصیتی عالم، عادل، متقی و آمر به آنچه که تکلیف تشخیص میدهند، یافتم.
در تمام عمرشان به همین صورت عمل کردند. جزو افتخارات روحانیت هستند. انشاءالله که در خبرگان تأثیرات بیشتری داشته باشند. ایشان در مسائلی از من بیشتر قاطعیت دارند. من کوتاه میآیم، ولی به نظرم ایشان در مسائلی که تشخیص میدهند، جدیتر برخورد میکنند. انشاءالله برای ارتقای کار خبرگان مفید باشند که من چنین امیدی دارم. قبلاً هم این حرف را در جاهای دیگر گفتم. بعد از انتخاب ایشان نمیگویم. قبلاً گفتم که ایشان این مزیت را دارند.
نکتهای که جناب آقای نعیمآبادی و جناب آقای طباطبائی گله کردند از وضعی که با بزرگان برخورد میکنند، مهم است. این روش بد واقعاً تبدیل به پدیده زشت ویروس مانند در جامعه شد. در اینجا با خیلی از علما و ائمه جمعه و جماعات ملاقات دارم که میآیند و درد دل میکنند. کمتر امام جماعت یا جمعهای آمده که از افراد افراطی گله نکند که معمولاً جایی هم در مساجد دارند. میگویند توقع دارند ما آنچه را که خودشان میفهمند و میخواهند، بگوییم و اگر چیزی را نپسندند، فوری عکسالعمل نشان میدهند و اهانت میکنند.
حقیقتاً این دردآور است که ائمه جماعت یا ائمه جمعه برای هدایت مردم تلاش میکنند و مردم به آنها اقتدا میکنند و شیفته حرفهایشان هستند، اما کسانی به خودشان حق بدهند اینگونه با چنین بزرگانی برخورد کنند. باید حتماً این شیوه بد علاج شود، والاّ حقگویی، شهامت، شجاعت و صراحت را که از ویژگیهای روحانیت است، از دستشان میگیرد و تضعیف میکند. باید اولاً خودمان آن قدر قوی باشیم که از اینگونه چیزها نترسیم و حرفهای خود را بزنیم. ولی شرایطی لازم است که انشاءالله شرایطش فراهم میشود.
می خواهم خبر خوبی به شما بدهم. دو سه حادثه بدی در روزهای اخیر اتفاق افتاد. همین دیروز رونوشت نامهای را که از طرف رهبری به رئیس قوه قضائیه ارسال شده، برای من فرستادند. ایشان دستور دادند عواملی که این کار را کردند، تعقیب کنید، مجازات کنید و نتیجه کار را به من گزارش بدهید. بعد که من از کار ایشان تشکر کردم، آقای حجازی گفتند: همان زمان ایشان به من دستور دادند و من تلفنی با رئیس قوه قضائیه صحبت کردم و گفتم حتماً برخورد کنید و ایشان هم کارشان را شروع کردند و الان داریم پیگیری میکنیم.
فکر میکنم باید چنین مشکلاتی که برای شما و ائمه جمعه دیگر و ائمه جماعات اتفاق میافتد، به دفتر آقا منتقل کنید. الان ایشان میتوانند این مسائل را حل کنند. ما که نمیتوانیم. ایشان حتماً راضی نیستند. اصلاً دلشان به این کارهای رضایت نمیدهد. منتها آنها به گونهای هستند که همین کارهای بد را که میکنند، در گزارشها به گونهای مینویسند که اتهام میزنند و میگویند فلانی فلان کار را کرده بود و ما از ولایت دفاع کردیم. یعنی حرفهای دروغ میزنند.
یکی از مسئولان مرکز رسیدگی به امور مساجد به من گفت: از ده پروندهای که برای ما میآید، هشت پرونده مربوط به نیروهایی است که در مساجد هستند. یا اما جماعت از آنها شکایت میکند و یا آنها اتهاماتی به امام جماعت میزنند و ما رسیدگی میکنیم.
این پدیدهای زشت و انصافاً مضر است. نباید باشد و باید جلویشان را گرفت. البته انتقاد حقشان است و هر کس انتقاد دارد، میتواند انتقاد کند، نامه بنویسد و وقت بگیرد و بیاید بگوید. باید راه بیان انتقادات را باز کنیم تا در دلشان جمع نشود. اما اینگونه نشود که چنین وضعی درست کنند. این یعنی هوچی گری و حکومت هوچیگری خیلی خطرناک است.
بنا شد قدری حرف بزنیم تا شام آماده شود. من باید وقت را پر کنم. چون آقایان خسته شدند. آقایان! مسائل مهمی در پیش داریم. دلم نمیخواهد این حرفها را که الان میزنم، به شکل وسیع در جامعه مطرح شود.
حسابی برای ما برنامهریزی کردند. تا به حال موفق نشدند. مدتهاست که کار میکنند، ولی الحمدلله خداوند حفاظت کرده و توانستیم عبور کنیم. ولی الان عجیب است.
همین الان که در اینجا نشستیم، یعنی امروز رئیس آژانس هستهای در شورای حکام هستهای اعلام کرده است: «نمیتوانیم نظر بدهیم که ایران انحراف نظامی ندارد. ایران اصلاً با ما همکاری نمیکند. اطلاعاتی کشف و اطلاعات جدیدی پیدا کردیم که انحراف نظامی ایران را تقویت میکند، البته مطمئن نیستیم.»
دروغ میگوید. ما که در عمق قضیه هستیم، میدانیم چنین برنامهای در ایران نیست. اصلاً بنای این را نداریم. آقا همچنین برنامهای ندارند و اجازه نمیدهند چنین کاری شود. ولی آنها دارند اینگونه رفتار میکنند.
همین الان شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو مشغول کار است و برنامه جدّی آنها این است که ایران را بسیار قوی به نقض حقوق بشر متهم کنند که این رشته خیلی بدی است و عواقبی دارد. میخواهند گزارشگر دیگری برای ما بگذارند که گزارشهای نوبهای بدهد و شرایط ایران را بگوید. حرفهای زیادی میسازند و میگویند.
الان در این مراکز کاملاً دارند علیه ما کار میکنند. در داخل هم کارهای عجیب و غریبی میشود. همین قضیه نیروگاه بوشهر، مسئله کوچکی نیست که اتفاق افتاد. ۳۴ سال است که از عمر شروع این کار گذشته و دارد کار میشود. نزدیک ۲۰ سال است که روسها آمدند و پولهای زیادی از ما گرفتند. هر وقت بعد از مدتی بهانهای میآورند و مقداری پول میگیرند و به بهانههایی تأخیر میاندازند.
آخرین کارشان این بود که سوختی که در قلب رآکتور گذاشته بودند و آب گرم شده بود، گفتند: این خطرناک است و برگردانید. شاید خطرناک باشد و نمیگوییم دروغ میگویند، ولی به هر حال آنها مسئول هستند. برای این کار خیلی از ما پول گرفتند.
همین جا به جای اینکه بیایند عذرخواهی کنند، با الفاظ رکیکی طلبکار میشوند. مسئولش میگوید: «ما مثلی در روسیه داریم که آدم خسیس باید دو بار پول بدهد.» منظورش این است که ایرن در پول دادن خسّت به خرج داده است. با اینکه نزدیک دو برابر آنچه که قرار داد ما بود، تا به حال پول گرفتند.
میگوید: «ایران خسّت به خرج داده و به ما میگوید پمپهای کهنهای را که از ۳۰ تا ۳۵ سال پیش در آلمان مانده، به کار بگذارید. پمپ منفجر میشود که باید دوباره دنبال پمپ جدید بگردیم که وقت تلف میشود.»
انصافاً خلاف میگویند. اگر قیدی در قراردادها داشتیم، برای این بود که میخواستیم سطح امنیت را بالا ببریم. در نیروگاههای روسیه مسئله چرنویل را داریم که سالها منطقه وسیعی را آلوده و چقدر انسان را حتی در زمان ما تلف کرده است.
از لحاظ امنیتی قرارداد را محکم کردیم تا آنها نتوانند جوری بسازند که به عهده ما بگذارند و بگویند شما مقصر هستید. هر چه خواستند، دادیم. بهانهگیری کردند که باید سوخت را بعد از تمام شدن برگردانید. چارهای نبود. نظام پذیرفت که برگرداند. بابت همین هم پول میخواهند و میگویند باید از این نگهداری کنیم.
ببنید این جور آدمها و کشورها طرف ما هستند که دارند اذیت میکنند. برنامه تحریم بیشتر دارند. ۸۰ نفر از شخصیتهای نظامی، امنیتی، سیاسی و غیره کشور را در تحریم گذاشتند. این لیست جدید و غیر از کسانی است که قبلاً گذاشته بودند که شخصیتهای قضائی، سیاسی و دولتی هستند.
دائماً دارند علیه ما کار میکنند. در مسائلی که در کشورهای همجوار ما و منطقه میافتد، بهگونهای تبلیغ میکنند که تطبیق دهند تا ایرانیها را تحریک کنند که مثل آنها رفتار کنند. اگر در نحوه نقل، تطبیق، مثالها و تشبیهاتشان دقت کنید، میبینید که میخواهند کاملاً از آن حوادث علیه ایران استفاده کنند.
لذا تأکید زیادی دارم که باید محافظ وحدت جامعه باشیم. فکر نمیکنم بعضی از حرفهای تندی که میزنند، نتیجه درستی داشته باشد. میخواهند بعضیها را عصبانی کنند. آنها هم خیره میشوند تا عدهای در کشور کارهای بدی بکنند. الان فهمیدند که کجا را هدف قرار بدهند. دیدید که اواخر همیشه سراغ رهبری میآیند. تا به حال مسائل اینگونه نبود. از اول به خاطر مسئله انتخابات و مسائل شبیه به اینها بود. الان یک دفعه سراغ رهبری رفتند. ساده نیست که با آن اهانتها برخورد کنند. جایش را پیدا کردند که به کجا ضربه بزنند. خارجیها هم این مسائل را بزرگتر میکنند. اینها مسئله را مطرح و آنها چند برابر بزرگ و اعلام میکنند.
باید در برخورد با این شیوهها مواظب باشیم. اگر خطری متوجه این انقلاب شود، خداینکرده برای کشور، انقلاب و اسلام سنگین تمام میشود. روحیه خیلی از شخصیتهای جهان اسلام و غیراسلامی که به پیروزی ما امید بستند و فکر میکنند میتوانند از اینجا پشتیبانی داشته باشند، آسیب میبیند.
استکباریها خیلی علاقمندند و دلشان میخواهد ایران را که مادر و پیشتاز این حرکتهاست، ضعیف کنند و جهانیان ضعیف ببینند. یعنی میخواهند ایران را به جای الگو، عبرت کنند. واقعاً میخواهند اینگونه عمل کنند.
لذا باید برای خودمان برنامه داشته باشیم تا فاصلهها را در جامعه کم کنیم. اگرچه از بعضی از کارهایی که میکنند، ناراضی هستیم و قابل قبول نیست، ولی باید نوع برخورد به گونهای باشد که جامعه اداره شود و عقلای قوم اداره کنند و دست انسانهای افراطی ندهند تا این اتفاقات بیفتد.
مسئله مهمی که در پیش داریم و شما وارد این بحث نشدید و من عرض میکنم، هدفمند کردن یارانه هاست که یک ضرورت غیرقابل اجتناب میدانیم. از سالها پیش چنین عقیدهای داریم. در سیاستهای کلی هم آمده و رهبری هم پیگیری میکنند.
باید انجام شود. اگر انجام نشود، با وضعی که تا به حال سوخت ارزان را تلف میکردیم، طولی نمیکشد که باید واردکننده مواد انرژی زا باشیم. دیگر نمیتوانیم صادر کنیم. الان زندگی ما با صادرات تأمین میشود. صادرات مستقیم و غیرمستقیم حدود ۸۵ درصد هزینههای ما را تأمین میکند.
بعضی چیزها را به عنوان صادرات غیرنفتی حساب میکنیم، در حالی که حقیقتاً نفتی هستند. بعضی از درآمدهای ما با واسطه به نفت برمیگردد. اگر اینگونه مصرف کنیم و از آن طرف هم دست ما را بستند که نتوانیم منابع را توسعه بدهیم و تکنولوژیهای پیشرفته را به ما نمیدهند، به روزی میرسیم که باید واردکننده صرف باشیم. تا به حال هم وارد میکردیم، ولی در مقابلش مواد خام صادر میکردیم. در سالهای اخیر مقدار زیادی بنزین و گازوئیل وارد میکردیم و در مقابلش نفت خام میدادیم.
الان داریم کاری را انجام میدهیم که یک ضرورت است. ولی خطرش موقعی بروز میکند که صنایع و کشاورزی برای صاحبانشان صرف نکند و ضرر بدهد که الان کم و بیش آثارش دارد پیدا میشود. خیلی از کارگاهها با این قیمتها نمیتوانند کار کنند. به ضررشان است. به علاوه دولت هم برای تأمین نیازهای مردم وارد میکند. واردات هم از کشورهایی مثل چین است که کالاهایشان ارزانتر است.
این واردات باعث میشود که دامداری، کشاورزی و صیادی ما برای صاحبان این حرفهها به صرفه نباشد. امروز در روزنامهها خواندم که بوشهریها دیگر صیادی نمیکنند و ماهی وارداتی را مصرف میکنند. اگر این خبر درست باشد، خیلی جای غصه است. چون بوشهر یکی از جاهای بسیار مستعد و صیادان بوشهری از افراد ماهر برای صیادی بودند. درست است که قبلاً مازاد گازوئیل خود را در آن طرف میفروختند که الان نیست، ولی مسئله مهم ما تولید است.
دو سه روز پیش اعضای شورای مرکزی خانه کشاورز پیش من آمده بودند. درد دلهایی کردند که انسان را خیلی ناراحت میکند که در این مدت کوتاه چه بر سرشان آمد!! میگفتند کشاورزی برای کشاورزان صرف نمیکند. قطعاً باید به کشاورزی و صنعت توجه داشت.
نمایندگان مجلس دیدند که ۳۰ درصد از درآمدهای یارانهها باید به مراکز تولید صنعتی برگردد و ۲۰ درصد به دولت برسد که هزینههایش بالا میرود و بقیه باید در مسیر درست استفاده شود. البته آنها هوشیاری به خرج دادند و قبل از اینکه گران کنند، پولی به مردم دادند که قدری زهر کار را گرفتند، ولی در ادامه اینگونه نیست. باید مواظب باشیم.
خدای نکرده اگر در این شرایط منطقه که از جهتی خوب و از جهتی به هم ریخته است، کارگران و کشاورزان مشکل داشته باشند و روستائیان و مردم بخواهند کاری کنند، مشکل میشود. آقایان در شهرهایی که هستید، چشم نظام باشید. آنچه را که میبینید، واقعاً منتقل کنید. حداقل به آقا منتقل کنید تا ایشان در جریان باشند.
درباره نکته مهمی که فکر میکنم باید بیشتر توضیح بدهم، همین مقدار را کافی میدانم. شاید شما بیشتر از ما بدانید.
چند روز پیش مدیران صنایع غذایی پیش من آمده بودند که میگفتند: از ۱۲ هزار صنعت غذایی الان ۶ هزارش کار نمیکنند و کارشان را کنار گذاشتند. یا مواد ندارند و یا نمیتوانند حقوق کارگرانشان را بدهند.
بنابراین باید خیلی خیلی مواظب باشیم تا نتیجه این کار مهم و ضروری و این جراحی که باید انجام شود، منجر به خونریزی نشود و کشور بتواند به اهداف بسیار خوبی که در هدفمند کردن یارانهها دارد، برسد که میتواند ما را برای رهایی از خیلی از بنبستها نجات دهد. البته یک مقدار نیاز به صبر و تحمل است و یک مقدار هم مسئولین باید مواظب باشند.