به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، پرداخت پرحجم رسانه
های غربی نسبت به این سخنان و سپس تکرار معنادار و با ادبیات خاص این
اظهارات در داخل کشور توسط برخی رسانه های تابلو دار و از سوی دیگر برخی
موضع گیری های دیپلماتیک – غلیظ تر بخوانید دیپلماتیک - نیز به این موضوع
دامن زد.
این در حالیست که شواهد فراوانی نشان
میدهد که آمریکایی ها تلاش می کنند در هفته های اول سال جدید میلادی ایران
را در یک تله دیپلماتیک قرار بدهند . این طراحی دیپلماتیک که به نظر می آید
با نظارت ویژه و مدیریت جان کری – وزیر جدید وزارت خارجه آمریکا – مراحله
اولیه خود را پیگیری میکرد شامل پیش فرض ها و ویژگی های ذیل است:
1: بر اساس آغاز دور جدید تحریم ها
کشورهای وارد کننده نفت ایران تحت فشار قرار می گیرند که در قبال خرید نفت
پول دریافت نکرده وتنها کالا و مواد غذایی و دارور .. به ایران بدهند.
آمریکایی ها با بالا بردن قدرت تحریم ها و فشارها میخواهند که ایران دریابد
که دولت اوباما برای ادامه این روند کاملا جدیست و مذاکره با آمریکا تنها
راه حل کاهش تحریم ها است.
2: آمریکایی ها با پیشنهاد مذاکره به
ایران – در فاصله چند روز و به صورت متعدد که هم اینک نیز در حال تکرار می
باشد- قصد دارند توپ در زمین ایران بیافتد! یعنی عملا ایران میان گزینه
قبول مذاکره و ادامه تحریم ها در موضع انفعال و پاسخگویی به افکار عمومی
داخل و خارج - جامعه بین اللمل - قرار بگیرد.
3: با نمایان تر شدن بازیگران انتخابات
ریاست جمهوری خرداد 92 و پالس های که برخی جریانات داخلی – وابستگان به
انحراف و فتنه – به خارج از کشور صادر کردند قسمتی از پروژه بزرگ انتخاباتی
آمریکا در فاز اجرایی قرار گرفت. پالس های خارج شده از طرف این جریانات
منحرف بر سه محور استوار بود:
الف: گفتگو با آمریکا یک خط قرمز نیست و
قبح این مسئله قابل شکستن است زیرا امریکا نوعی چرخش در مواجه با ایران در
خود ایجاد کرده اند که باید به آن نگاه صرفا منفی نداشت.
ب: با ایجاد تغییرات در برخی مواضع در حوزه سیاست خارجه میتوان به اقتصاد داخلی کشور کمک کرد!
ج: معامله با آمریکا قابل انجام است و این یک اشتباه محاسباتی نیست زیرا آمریکایی ها نیز آمادگی دادن امتیاز دارند.
با این پیشفرض قسمت اجرایی اولیه سرخط
کردن و قرار دادن انحراف و فتنه و برخی از خواص ساده لو داخل حاکمیت در یک
جبهه برای همرای با سناریو مذاکره و قرار گرفتن در مقابل نظام را عملا با
تکرار پیشنهاد مذاکره از طرف آمریکایی ها کلید خورد.
4: پیش فرض دیگر طرف آمریکایی این بود
که زمان کنونی دادن پیشنهاد به ایران میتواند برخی اختلافات در طبقه خواص
جمهوری اسلامی را را پرنگ تر و نمایان تر کند. تصور آمریکایی ها بر این
پایه استوار بود که هم اینک در طبقه حاکمیت نسبت به پیشنهادات مذاکره چند
ماهی است که گفتگوهای جدی صورت گرفته و برخی اظهار نظرهای رسمی نشان میدهد
که این موضوع سبب ایجاد اختلافاتی نیز شده است.
5: آمریکایی ها از برخی پالس های داخلی
متوجه شده بودند که برخی جریانات برای تنظیم روابط با غرب اشتیاق زیادی
دارند. با این پیش فرض آمریکایی ها تصور میکنند با دادن پیشنهاد پررنگ
مذاکره – نشان دادن اینکه واقعا به دنبال مذاکره جدی به یک معنا هستند -
می توانند بین این جریانات مسابقه برای نزدیکی به غرب راه انداخته و در
نتیجه سنگین تر کردن کفه گفتمان سازش را در مقابل گفتمان مقاومت در
انتخابات 92 در افکار عمومی اتفاق بیافتد.
با این وجود یه نطر میرسد ورود قاطع و
غافل گیرکننده رهبری – که در محاسبات طرف غربی دیده نشده بود –درباره
مذاکره با آمریکا کاملا قلب کلید واژه سناریو دیپلماتیک آمریکایی ها یعنی
"مذاکره و گفتگوی دو طرفه: را دچار فلج کرد . این در حالیست که پیش از این
برخی رسانه های مطرح نزدیک به دولت آمریکا و مراکز بزرگ مطالعاتی غربی
مهمترین سیاست سال 2013 دولت اوباما را همین موضوع پیش بینی میکردند.
بنابراین به معنای دقیق رهبری با موضع گیری انقلابی سناریو جدید تیم تازه
به سر کار آمده دولت دوم اوباما را در نطفه دچار نقصان کرد.
پیامد موضع گیری رهبر معظم انقلاب به لحاظ راهبردی چند گزاره ذیل را شامل می شود:
الف : رهبری 5 ماه مانده به انتخابات با
اعلام موضع قاطع روند سیاست داخلی و خارجی کشور را نسبت به موضوع گفتگو با
آمریکا مشخص و بهانه اظهارنظرهای شیطنت آمیز و دو پهلو را از برخی خواص که
درصدد آدرس غلط به افکار عمومی داخلی بودند را گرفتند.
ب: گزینه فریبی مانند ادعای مذاکره را
عملا از روی میز به خارج از بازی هدایت و امکان سواستفاده و گام های طراحی
شده بعدی دشمن را از این کلید واژه در آینده گرفت.رهبری با این اقدام سال
2013 را که پایه و اساس ان را آمریکایی ها بر اساس مباحث دیپلماتیک و
امتیاز گیری بی هزینه قرار داده بودند در ابتدای راه با ناکارآمدی مواجه
کردند.
ج: رهبر معظم انقلاب عملا تلاش کردند با
تاکید بر گفتمان انقلابی در داخل کشور این گفتمان را با موقعیت انقلابی
خاورمیانه پیوند زده و میان محیط داخلی و محیط انقلابی خاورمیانه نوعی
همفزایی و ارتباط ارگانیک استراتژیک برقرار کنند.