به گزارش 598 به نقل از جام ورزشی؛ وحيد هاشميان كه تا چند ماه قبل جلوي 90 هزار تماشاچي در ورزشگاه آزادي تهران بازي ميكرد مدت هاست وارد دنياي مربيگري شده و روي نيمكت اس وي هالستنبك مينشيند.
او در گفتگو با مجله Freundeـ11 (11دوست) آلمان در مورد مسايل مختلفي صحبت كرده است. هاشميان در مورد هواداران تيمش گفته: «وقتي براي پرسپوليس بازي ميكردم تماشاگران زيادي به استاديوم ميآمدند اما حالا ميتوانم تعداد تماشاچيها را بشمرم. بين 100تا 150 هوادار براي ديدن بازيهاي هالستنبك در ورزشگاه حاضر هستند كه البته من مشكلي با آن ندارم.»
آنطور كه آندرس باك (نويسنده مطلب) در مصاحبه اش آورده لحن وحيد در طول گفتگو بسيار ريلكس بوده و مربي ايراني دليل اين قضيه را آرامش خيالش عنوان كرده و گفته كه انگار در خانه اش است اما هاشميان سال 1999 كه از پاس به هامبورگ آمده بود چنين شرايطي نداشت و مدام دلش براي ايران تنگ ميشد. وحيد ميگويد: «خب شرايط آن زمان فرق ميكرد.»
هاشمیان گفت: «من به عنوان يك بازيكن جوان به كشور غريبي آمده بودم. هيچ چيزي از زبان آلماني نميدانستم. تمام خانواده و دوستانم ايران بودند و ورود به يك دنيا و فرهنگ جديد تجربه غريبي بود. از نظر فوتبالي هم اوضاع چندان جالبي نداشتم و اكثرا به عنوان يار تعويضي وارد زمين ميشدم. اما حالا همه چيز عوض شده. اينجا دوستان زيادي دارم و ايرانيهاي زيادي را ميشناسم كه در هامبورگ زندگي ميكنند.»
وحيد مثل دوران بازيگرياش شخصيت خونسري دارد و سعي ميكند با همه برخورد خوبي داشته باشد اما هاشميان ميداند همه افرادي كه در فوتبال هستند مثل او رفتار محترمانه اي در زمين مسابقه ندارند. وحيد در مورد الگوهاي مربيگري اش ميگويد: «آدمي نيستم كه بخواهم كار مربيان ديگر را تقليد كنم اما از هر مربي اي يكسري چيزها ياد گرفتم. نفراتي مثل فليكس ماگات و فرانك پاگلزدروف.»
وحيد روزهاي سختي با ماگات داشته. مربي اي كه تمرينات بسيار سختي براي بازيكنانش در نظر ميگيرد و هاشميان هم به اين قضيه اعتراف ميكند: «اما بايد جنبه خوب ماجرا را ديد. ماگات با مديريتش، كيفيت بازيكنان را بالاتر ميبرد. هر بازيكني براي خودش سطح و محدوديتهايي دارد و فكر ميكند كه نميتواند بالاتر از آن برود اما ماگات از طريق صحبت كردن با بازيكنانش و تمرينات ويژه اي كه براي آنها طراحي ميكند طرز فكرشان را تغيير ميدهد.»
وحيد خاطره جالبي از پيتر نوير كه در بوخوم و هانوفر مربياش بوده دارد: «مدت زيادي بود كه از هم خبر نداشتيم اما 21 جولاي يعني روز تولدم موبايلم زنگ خورد. اسم پيتر روي صفحه گوشي افتاده بود. فكر كردم پسرش است چون خودش تازه از كما خارج شده بود اما وقتي جواب دادم ديدم كه خودش است. اين بهترين هديه تولد من بود چرا كه او نشان داد هنوز شاگردش را به خاطر دارد.»
نوير همان مربي اي بوده كه در بوخوم بهترين روزهاي هاشميان در بوندس ليگا را رقم زد و به او اعتماد به نفس داد. آنطور كه وحيد ميگويد او در روزهاي ابتدايي حضورش در بوخوم بيشتر روي نيمكت مينشست و زياد بازي به مهاجم ايراني نميرسيد: «يك روز مصاحبه اي از نوير را خواندم كه گفته بود وحيد بازيكن خوبي است اما بعضي اوقات نميداند كه چقدر قدرتمند است. چند بار اين جملات را خواندم و اعتماد به نفس عجيبي گرفتم از آن به بعد در تركيب اصلي بوخوم قرار گرفتم و 16 گل براي اين تيم به ثمر رساندم.»
وحيد در بايرن مونيخ روزهاي چندان خوبي نداشت اما او چندان از رفتن به اين تيم پشيمان نيست: «سال 1999 كه به هامبورگ رفتم خبرنگاري از من پرسيد كه كدام باشگاه آلماني از نظر تو بهترين است و من فوري جواب دادم بايرن مونيخ. خبرنگار با حالت عجيبي به من نگاه كرد و گفت ميداني كه الان بازيكن هامبورگ هستي؟ طبيعتا در جريان اين قضيه بودم اما چرا بايد دروغ ميگفتم؟ وقتي در سال 2004 به بايرن رفتم رويايم تبديل به واقعيت شد. اما متاسفانه زياد به من بازي نميرسيد به خصوص آنكه بايد با بازيكناني مثل روي ماكاي، كلوديو پيزارو، پائولو گوئررو و روكه سانتاكروز كه همه شان مهاجمان درجه يكي هستند رقابت ميكردم.»
هاشميان اهداف زيادي براي آيندهاش دارد: «دوست دارم روزي سرمربي يكي از تيمهايي باشم كه در آنها بازي كردم. تيمهايي مثل هامبورگ، بوخوم يا هانوفر.»