به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از تبیان، وفاداری، یکی از عوامل بسیار مهم و مۆثر در دوام یک ازدواج است. وفاداری به معنای تعهد به پیمان زناشویی و خیانت نکردن به همبستگی عاطفی و جنسی مشترک است. وفاداری، بستر شکل گیری اعتماد متقابل است. در مقابلِ وفاداری، خیانت مهم ترین عامل در تضعیف اساسِ زندگی زناشویی و آسیب دیدن اعتماد فردِ مورد خیانت واقع شده است.
خیانت یا پیمان شکنی، به هر شکلی از ارتباط گفته می شود که در آن یکی از زوجین یا هر دو، پا از رابطه متعهدانه ی متقابل فراتر گذاشته و به ایجاد ارتباطهایی خارج از چارچوب، با جنس مخالف سوق پیدا می کنند. خیانت جنسی، یکی از انواع پیمان شکنی است که در آن فرد به ایجاد ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر خود می پردازد. انواع دیگر خیانت نیز وجود دارند مانند ارتباطات عاطفی فراتر از روابط دوستانه ی معمولی که می تواند از طریق تلفن، موبایل و اینترنت برقرار شود، و همچنین پورنوگرافی. با وجود گوناگونیِ انواع پیمان شکنیهای زناشویی، می توان نقطه ی مشترک همه آنها را در این جمله خلاصه کرد که " در پیمان شکنی- به هر شکلی که باشد- صمیمیتی که باید به همسر اختصاص یابد، بدون اطلاع و رضایت وی، با فرد یا افراد دیگری تقسیم و تسهیم می شود. " در پیمان شکنی- به هر شکلی که باشد- صمیمیتی که باید به همسر اختصاص یابد، بدون اطلاع و رضایت وی، با فرد یا افراد دیگری تقسیم و تسهیم می شود.
پیمان شکنی به دلایل مختلفی می تواند اتفاق بیفتد. سطح تحصیلی، اقتصادی و شغلی بالاتر، وجود برخی زمینه های شخصیتی، ضعف در پای بندی به مذهب، میزان کم رضایت از ازدواج، رضایت جنسی و عاطفی پایین و همچنین هنجارهای فرهنگی از جمله عواملی شناخته شده اند که می توانند با بروز پیمان شکنی در زوجین (یکی یا هر دو) ارتباط داشته باشند. همچنین مشخص شده است که در اغلب فرهنگها و کشورها، مردان بیش از زنان در خیانت های زناشویی درگیر می شوند. خیانت جنسی همسر، آسیب زا ترین نوع خیانت از نظر مردان و خیانت عاطفی، بدترین نوع خیانت از دیدگاه زنان شناخته شده است.
پیمان شکنی به هر دلیلی که رخ داده باشد، پیامدها و نتایج مشترکی را برای فردی که مورد خیانت واقع شده است به همراه خواهد آورد. از دست دادن اعتماد، آسیب دیدن شدید عزت نفس و احساس خود ارزشمندی، خشم شدید، کاهش شدید احساس امنیت، نقشِ بر آب دیدن امیدها و آرزوهای مشترک و کاهش شدید صمیمیت در روابط فردی و اجتماعی از جمله عوارضی هستند که به دنبال پیمان شکنی، ایجاد می شوند.
گذشته از این مسائل، تحقیقات نشان داده اند که خیانت والدین، ادراک فرزندان را از عشق، ازدواج و روابط صمیمانه به شکلی منفی تحت تأثیر قرار می دهد، چرا که والدین نقش الگو را برای فرزندان ایفا می کنند و فرزندان به والدین خود به منزله ی ایده آلی از یک زوج کامل می نگرند. از سوی دیگر، ممکن است فکر کنند که اگر والدین آنها مجاز به بی وفایی و پیمان شکنی بوده اند، آنها نیز می توانند به چنین رفتاری مبادرت ورزند. به بیان بهتر، احتمال تکرار این رفتارها در فرزندان خانواده هایی که پیمان شکنی وجود داشته است، افزایش می یابد البته این به معنای قطعی بودن این قضیه نیست. کما اینکه کسانی نیز هستند که با وجود آنکه خیانت والد/والدین و آثار و تبعات منفی ناشی از آن را تجربه کرده اند اما هرگز به چنین رفتارهایی نپرداخته و نمی پردازند. به نظر می رسد، الگو گیری فرزندان از پیمان شکنی والدین، بسته به عواملی مانند سن آنها در زمان وقوع خیانت، چگونگی فاش شدن خیانت، پیامدهای خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از این مسئله و اینکه پیمان شکنی از سوی کدام یک از والدین رخ داده است، می تواند شدت یا ضعف داشته باشد.
بنابراین گرچه این ادعا که همیشه فرزندان والدینی که پیمان شکنی کرده اند، این رفتار را در زندگی خود تکرار خواهند کرد غیر علمی و اغراق آمیز است، اما به قطعیت می توان گفت که پیمان شکنی هر یک از والدین، همواره آثار جبران ناپذیری بر رشد روانی و اجتماعی فرزندان برجای خواهد گذارد. کاهش سطح بهزیستی فرزندان، ترس از اعتماد به جنس مخالف و برقراری ارتباطات معمول با آنها ، کاهش سطح عزت نفس، داشتن نگرشی منفی نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده، استرس و اضطراب زیاد و مشکل در حفظ روابط سالم از جمله پیامدهای پیمان شکنی والدین برای فرزندان شناخته شده است.
با توجه به نکات مطرح شده در باب پیمان شکنی های زناشویی و پیامدهای فردی و اجتماعی گوناگون آن، چه زیباتر به دل و جان می نشیند این قول خداوند متعال که فرمود:
* ای کسانی که ایمان آورده اید، به همه ی پیمانهای خود وفا کنید * (سوره مائده، آیه 1)