کد خبر: ۱۱۱۴۱۸
زمان انتشار: ۱۳:۳۳     ۱۵ بهمن ۱۳۹۱
598 به نقل از رجا: بعد از گذشت سه روز از جشنواره همچنان باید بر این نکته تاکید کرد که خوشبختانه سینمای ایران از نظر رعایت اصول «فنی» و«تکنیکی» به سطح قابل قبولی رسیده است، اما همچنان مسئله‌ای که باعث عدم جذابیت فیلم‌هاست، مشکل اساسی در «قصه‌پردازی» و «درام‌نویسی» است و همین موضوع هم باعث شده است که اکثر قریب به اتفاق آثار نمایش داده شده تبدیل شوند به فیلم‌هایی کشدار و کسل‌کننده و خالی از هرگونه خلاقیت در روایت.
«گهواره‌ای برای مادر»؛ یک فیلم از دست رفته‌ی دیگر!
 
فیلم داستان دختر جوان طلبه‌ایست که قرار است برای تبلیغ  به مسکو فرستاده شود، اما درست در شرایطی که همه‌چیز برای رفتن آماده است دختر مجبور می‌شود بین رفتن به مسکو، یا ماندن و نگهداری از مادر مریض‌ش یکی را انتخاب کند. ظاهرا دغدغه‌ی فیلم بحث «اخلاق عملی» و «اخلاق نظری» است اما فیلم‌ساز این را به گل‌درشت‌ترین حالت و با کش‌دارترین داستان ممکن برای‌مان روایت می‌کند.
 
 
فیلم پر است از قاب‌بندی‌های زیبا در فیلمبرداری اما اغراق در این نوع فیلمبرداری به حدی‌ست که از جایی به بعد مخاطب را پس می‌زند و باعث فاصله گرفتن تماشاگر از اثر می‌شود. ظاهرا «پناه برخدا رضایی» به جای اینکه وقت خود را صرف نوشتن داستانی جذاب و خلق شخصیت‌هایی تاثیرگذار کند، دائما دغدغه‌ی فیلمبرادی فیلم‌ش را داشته و به چیز دیگری اهمیت نمی‌داده. خب طبعا همین نکته هم باعث زمین خوردن فیلم شده است. فیلمی که با بودجه «فارابی» شده است و هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
 
«افسانه سرزمین گوهران»؛ یک انیمیشن بلند سینمایی دیگر
 
«افسانه سرزمین گوهران» یک انیمیشن بلند سینمایی‌ست. فیلم از لحاظ فنی و کیفیت تکنیکی انیمیشن به وضوح از انیمیشن بلند سال گذشته، «تهران1500»، ضعیف‌تر است، اما نکته‌ی مثبت و مزیت «افسانه سرزمین گوهران» نسبت به «تهران1500» این است که واقعا برای «کودکان» ساخته شده است و روایت‌گر قصه‌ایست که احتمالا برای کودکان جذاب خواهد بود.
 
«مجتبی شاکری» سعی کرده است در اولین انیمیشن بلندش با روایت یک قصه‌ی افسانه‌ای یک «قهرمان» کودک ایرانی به کودکان و نوجوانان ایرانی معرفی کند، اما مسئله‌ی مهم این است که وی انقدر در این افسانه‌پردازی جلو رفته است که فیلم عاری از هرگونه نشانه‌ای از فرهنگ بومی و ملی ماست. در «افسانه سرزمین گوهران» نه از اسامی شناخته‌شد‌ی فرهنگ ایرانی خبری هست نه از اساطیر و شخصیت‌های مشهورش. با این‌همه اما ساخته شدن انیمیشن‌های بلند فی‌نفسه کاریست قابل تقدیر.
 
«روز روشن»؛ بهترین فیلم سه روز اول جشنواره
 
 
«روز روشن» اولین کار سینمایی «حسین شهابی» بعد از ساخت چند اثر ویدئویی، با آنکه ضعف‌هایی هم در شخصیت‌پردازی دارد اما قطعا بهترین فیلم سه روز اول جشنواره فجر امسال است. بالاخره بعد از سه روز شاهد فیلمی بودیم که از همان دقایق ابتدایی داستان‌ش را بنا می‌کند و با ریتم مناسب و یکنواختی آن را تا انتها برای مخاطب روایت می‌کند. 
 
داستان فیلم در مورد جوانی‌ست که به اتهام قتل در زندان است و قرار است تا ساعاتی دیگر آخرین جلسه از دادگاه‌ش تشکیل شود و حکم قصاص‌ش صادر شود، اما با این وجود تمام افرادی که شاهد ماجرا بوده‌اند و از بی‌گناهی جوان خبر دارند حاضر نیستند در دادگاه حاضر شوند و شهادت دهند. فیلم داستان تلاش چند ساعته‌ی یک زن- پانته‌آ بهرام- برای راضی کردن شاهدین ماجرا برای آمدن به دادگاه و شهادت دادن به بی‌گناهی جوان است.
در مورد «روز روشن» باید در مطلبی جداگانه مفصلا بحث کنیم اما نکته‌ای که باید در این‌جا گفته شود و از بزرگترین وجوه مثبت فیلم است این است که فیلمی با چنین خط داستانی که بالقوه پتانسیل تبدیل شدن به یک اثر «ضدقصاص» دیگر را داشت، با هوشیاری کارگردان نه‌تنها «ضدقصاص» نیست، بلکه تبدیل شده است به یک «نقد اجتماعی» تاثیرگذار بدون سیاه‌نمائی و زیاده‌روی. این مهم‌ترین نکته‌ی مثبت اولین اثر سینمایی «حسین شهابی» است.
 
«برلین منفی 7»؛ در رذایل آمریکایی‌ها و در فضایل آلمانی‌ها!
 
«برلین منفی 7» از آن کارهایی بود که مدت‌ها پیش از شروع جشنواره حدس و گمانه‌هایی زیادی در مورد آن شکل گرفت و بسیاری آن را یکی از مهم‌ترین فیلم‌های جشنواره امسال و یکی از بهترین فیلم‌اولی‌های جشنواره سی‌و‌یکم می‌دانستند، اما با رونمایی از فیلم در سومین شب جشنواره معلوم شد که مثل بسیاری از نمونه‌های دیگر این‌بار هم این حدس و گمان‌ها خیلی درست نبوده و با یک اثر کاملا معمولی طرفیم.
 
 
فیلم داستان دو خانواده است که بصورت غیرقانونی به آلمان رفته‌اند و حالا دنبال پناهندگی‌اند. یک خانواده عراقی متشکل از یک پدر و دو بچه‌اش که از عراق در حال جنگ گریخته‌اند و همچنین یک زن و شوهر ایرانی- کرد(کرد کجا؟) که معلوم نیست مشکل‌شان چه بوده و برای چه با هر بدبختی می‌خواهند در آلمان بمانند.
 
فیلم بر اساس تبلیغات قبل از جشنواره ظاهرا قرار بوده است یک اثر ضدجنگ باشد، که البته همین‌طور هم هست اما این در حاشیه است. اثری که در حال حاضر با آن طرفیم غیر از ایرادات فرمی فراوانش و ریتم کندش، یک اثر کاملا خلاف واقع در به تصویر کشیدن شرایط مهاجران به آلمان است. اولین فیلم «رامتین لوافی‌پور» کاملا یک اثر ضدآمریکایی است اما متاسفانه کاملا یک اثر تبلیغاتی به نفع اروپا- آلمان- هم هست و اتفاقا این را با شخصیت‌پردازی‌ها و نمادهای گل‌درشتی هم نشان می‌دهد. مانند خوب شدن و زبان بازکردن فرزند مریض مرد عراقی بعد از مهاجرت به آلمان. درمورد فیلم در روزهای آینده و همچنین در زمان اکرا مفصل بحث می‌کنیم اما فعلا این سوال مهم‌ترین سوال است که مسئولین دولتی در این فیلم چه دیده‌اند که از آن جمایت ویژه کرده‌اند و چند میلیارد برای ساخت آن اختصاص داده‌اند؟ «برلین منفی 7» چه مسئله‌ی مهمی را مطرح می‌کرد و اساسا این داستان چه اولویتی در سیستم فرهنگی جمهوری اسلامی دارد؟
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها