کد خبر: ۱۱۱۳۲
زمان انتشار: ۲۰:۲۰     ۲۷ فروردين ۱۳۹۰

حضرت حق در حديث قدسي مي‌فرمايند:

 

«يا اَحْمَد! لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الأفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِيٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما»؛[1] يعني اي احمد! اگر اراده‌اي در خلقت تو نبود، افلاك را خلق نمي‌كردم، و اگر اراده‌اي در خلقت علي نبود، تو را خلق نمي‌كردم، و اگر اراده در خلقت فاطمه نبود، هيچ‌كدام از شما دو نفر را خلق نمي‌كردم.

 

اگر با دقّت اين حديث را دنبال كنيم به معارف خوبي دست خواهيم يافت، ولي اگر سرسري از آن بگذريم نه تنها معرفتي به‌دست نمي‌آوريم بلكه ممكن است به نتايج غلطي برسيم كه موجب گمراهي ما ‌شود.

 

ظاهر حديث ممكن است اين مفهوم را در ذهن بياورد كه پيامبر خدا«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» و علي«عليه‌السلام» اصل نيستند، بلكه فاطمه«سلام‌الله‌عليها» اصل است، در حالي‌كه فاطمه«سلام‌الله‌عليها» مي‌گويد همه‌چيزم پيامبر است، همان‌طور كه امير‌المؤمنين«عليه‌السلام» مي‌فرمايند: من بنده‌اي از بندگان محمد هستم، پس در اين كه پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» اصل و مقدّمة خلقت است بحثي نيست و اين روايت نمي‌خواهد اين موضوع را نفي كند، بلكه نكته‌ ديگري را مي‌خواهد به معارف ما اضافه نمايد.

 

يك مثال عرض مي‌كنم تا موضوع روشن شود: ما اگر يك حسينيه بسازيم تا در آن روضه‌خواني كنيم، همه كارهاي اوليه – اعم از بنّا و آجر و سيمان- مقدّمه مي‌شوند براي اين‌كه رضه‌خواني به وقوع بپيوندد، از طرفي روضه‌خواني، نه چاي دادن است و نه منبر و بلندگو، بلكه طرح مصائب و حركات و سخنان امام حسين«عليه‌السلام» است، پس اعتبار همة آن مقدّمات به تحقّق آن هدف است. يا مثلاً متوجّه‌ايد مقدّمات وجود انسان روي زمين همگي عاملي بوده كه انسان‌ها فعلاً در روي زمين در حال زندگي باشند، ابتدا بايد زمين باشد ، آب و هوا و امثال آن باشد تا بدن ما روي زمين و به كمك آن مقدمات رشد و نموّ كند و به اين حالت كنوني درآيد، حال كه زمينه به‌وجودآمدن بدن ما فراهم شد، خود آن‌ها مقدّمه مي‌شود براي هدفي ديگر، همان هدفي كه قرآن در رابطه با آن مي‌فرمايد:«ما خَلَقْتُ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ اِلّا لِيَعْبُدُون»؛ يعني ما جن و انس را خلق نكرديم مگر براي بندگي، پس همه انسان‌ها خلق شده‌اند براي بندگي. حضرت‌ فاطمه«سلام‌الله‌عليها» هم مثل همة انسان‌ها براي بندگي خلق شده است، چون هدف خلقت، بندگي است، از طرفي هدف رسالت و ارسال پيامبران براي كمك به مردم است تا به بهترين نحو بندگي كنند، و به همين جهت هم خود پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» به دينش ايمان دارد و به آن عمل مي‌نمايد تا بندگي خود را پايدار نگهدارد. لذا قرآن در مورد پيامبرخدا«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» مي‌فرمايد: «آمَنَ الرَّسول بِما اُنْزِلَ اِلَيْه مِنْ رَبِّه...» يعني؛ پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» هم مثل بقيه به دين خودش ايمان دارد. از طرفي پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» اين دين را آورده است تا مردم بندگي كنند، خودش هم به كمك اين دين بندگي مي‌كند، پس هدف رسالت رسول، بندگي است و خداوند رسول خود را نيافريد مگر براي بندگي.

 

هدف ولايت اميرالمؤمنين«عليه‌السلام» نيز عين هدف رسالت براي تحقق بندگي است، يعني وليّ خدا به امامت منصوب مي‌شود تا ادامه‌دهندة راه رسالت باشد و مواظب است پيام رسول خدا«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» مورد تحريف قرار نگيرد و دين پيامبر را در راستاي همان هدف پيامبر خدا«صلّي‌الله‌عليه‌و آله‌سلّم» تفسير كند و اين در حالي است كه خودشان به كمك دين پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» و راهنمايي‌هايي كه خداوند بر قلب آن‌ها الهام مي‌فرمايد، هر چه بهتر بندگي خدا را پيشه كرده‌اند.

 

پس عنايت فرموديد كه هدف رسالت و هدف امامت اين است كه انسان‌ها به كمك ديني كه رسول‌خدا«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» مي‌آورد و به‌كمك راهنمايي‌هايي كه امام معصوم مي‌نمايد، به بندگي خدا نايل شوند. از آن طرف طبق آيه قرآن هدف خلقت جن و انس هم بندگي است. با توجه به اين‌كه هدف خلقتِ جن و انس بندگي است و هدف وجود پيامبر و امام هم رساندن انسان‌هاست به بندگي، پس حالا كه روايت مي‌فرمايد: هدف خلقت افلاك و پيامبر«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» و علي«عليه‌السلام»، فاطمه«سلام‌الله‌عليها» است، به اين اعتبار است كه فاطمه«سلام‌الله‌عليها»  مظهر كامل و بالفعل بندگي است.

 

درست است كه همة انسان‌ها براي بندگي خلق شده‌اند و درست است كه پيامبر و امامان براي عملي شدن بندگي همه انسان‌ها خلق و مأمور شده‌اند، ولي مي‌دانيد كه اكثر انسان‌ها نتوانستند آن هدف را به نحو كامل در زندگي خود ظاهر كنند و لذا هدف خلقتِ خود و هدف خلقت و مأموريت پيامبر و امام را در خود محقق نكردند. با توجّه به اين نكات است كه خداوند مي‌فرمايند: هدف خلقت پيامبر و امام، فاطمه«سلام‌الله‌عليها» است، چون آن حضرت هدف خلقت افلاك و نبوت نبي و ولايت وليّ را، كه بندگي باشد به نحو كامل در خود ظاهر كرده است.

 

خداوند خواست همگي بندگي خدا را بپذيرند و در عمل بنده خدا شوند، امّا نشدند، امّا فاطمه«سلام‌الله‌عليها» آنچه خدا خواست بشود، شد.

 

ممكن است بپرسيد آيا طبق اين بحث، اين روايت مي‌خواهد بگويد پيامبر خدا«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» و علي«عليه‌السلام» مظهر بندگي نبودند؟ در جواب بايد گفت: در مورد شخصيت پيامبر خدا«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌‌وسلّم» و علي«عليه‌السلام» دوبعد مطرح است، يك بُعد همان بُعد رسالت و امامت آن بزرگان است، و يك بُعد، بُعد بندگي آن‌هاست، از نظر بندگي همه اين ذوات مقدسه كامل‌اند و همگي مقصد و هدف خلقت مي‌باشند، ولي از جهت رسالت و امامت موضوع ديگري مطرح است كه آن عبارت است از هدف رسالت و امامت، اين روايت مي‌خواهد بفرمايد: هدف رسالت و امامت ظهور بندگي است و فاطمه«سلام‌الله‌عليها» مظهر كامل آن هدفي است كه رسول به اعتبار رسالت و امام به اعتبار امامت، به عهده دارند و توجه به شخصيت حضرت زهرا«عليها‌السلام» در روايات، بيانگر اين نكته است كه ما مي‌توانيم اهداف صحيح بندگي را در حركات و سكنات صديقة كبري«سلام‌الله‌عليها» پيدا كنيم.

 



 
1- جنة‌العاصمه، ص168، ه نقل از كشف‌الّلئالي.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها