به گزارش 598 به نقل از
گروه ورزشي باشگاه خبرنگاران سايت باشگاه استقلال مصاحبه اي را با امير قلعه نويي انجام داده که در زير مي خوانيد.
*صبح دوشنبه هفته قبل مصاحبهای انجام دادید که ساعاتی بعد به برنامه نود
کشیده شد؛ اتفاقی که غیر قابل پیش بینی هم نبود. بعد از آن شب دیگر
مصاحبهای از شما ندیدیم اما مردم دوست دارند بدانند که اصل ماجرا چه بود و
چرا امیر قلعهنویی آن حرفها را علیه خبرنگاران زد. اولا که من نمیخواستم درباره این موضوع صحبت کنم
واصلا قصد هم نداشتم مصاحبهای را در این باره انجام بدهم. من علیه
خبرنگاران نیستم. خبرنگارانی که با حقوق 700-800 هزارتومانی وبا زحمت و
مشقت فراوان زندگی شان را در این اوضاع گرانی و تورم میگذرانند از نظر من
بسیار محترم هستند. من از مشکلات خبرنگاران دقیقا اطلاع دارم و افراد سالم
که سالها است دراین حوزه فعالیت میکنند را به خوبی میشناسم. حرف من رو
به همه نبود. مگر میشود همه را با یک چوب زد؟! حرف من خطاب به عدهای خاص
بود. خودتان هم میدانید که همه جا آلودگی هست. در همین حرفه خبرنگاری هم
معدود کسانی هستند که قلمشان آلوده است. من روی حرفم با آنها بود نه
آنهایی که دارند با شرافت کار میکنند.
*اما جملاتی که شما استفاده کردید برداشتهای گوناگونی را به دنبال داشت.
شاید بعضیها به دل گرفتند و تصور میکردند که روی سخن امیر قلعهنویی
هستند. البته برخی هم بودند که به شما حق میدادند حرف تان را در رسانهها
بزنید.
آنهایی که حرف من را متوجه شدند نباید ناراحت بشوند و به دل بگیرند.
اتفاقا آنهایی که ترور شخصیت نمیکنند و دارند سالم کار میکنند باید از
حرفهای من خوشحال باشند چون من گفتم برخی ها. مگر خودتان بارها در مطالب
تان نمینویسید گفته میشود، شنیدهایم، میگویند، بعضیها و خیلی جملات
شبیه به این، من هم گفتم بعضیها. گفتم آنهایی که قلم شان ناپاک است. منظور
من اینها بودند نه کسانی که با شرافت قلم میزنند. باور کنید اگر افراد
سالم علیه من مطلب بنویسند نماز شکر میخوانم. در همین مطبوعات افراد سالمی
هستند مثل آقای مدنی که من میدانم بچهمسلمان است، اهل نماز و روزه است و
خدا را میشناسد. باور کنید اگر یک روز آقای مدنی علیه من مطلبی بنویسد
سرم را میکوبم به دیوار چون میدانم امثال او بی دلیل چیزی را نمینویسند.
البته از این افراد با خدا در مطبوعات کم نداریم که ممکن است حتی من آنها
را هم نشناسم. من میگویم اگر حرفی زده میشود باید با دلیل باشد. اگر چیزی
را مینویسند باید با نیت پاک باشد. حرف من این است چون واقعا طی این
سالها مطالب زیادی که با غرضورزی هم بوده علیه من نوشته شده است. بروید
آرشیو روزنامهها را ورق بزنید ببینید بعد از جام ملتها که تیم ملی
کشورمان به خاطر پنالتی حذف شد چند مقاله علیه من نوشته شده است. این همه
علیه من نوشته شده و من حق ندارم حرفم را بزنم و از حقم دفاع کنم؟ جملاتی
علیه من به کار رفته که علیه هیچ شخص دیگری نمیبینید. منظور من اینها
هستند. کسانی که عدالت را رعایت نمیکنند هر حرف و جملهای که دلشان خواسته
نوشتهاند.
*در آن گفتوگوی پر سر و صدا گفتید بعضی قلم به دستان اجنبی پرست هستند.
بعد که استقلال بازیاش را مقابل پیکان برد برای تان تیتر زدند که امیر با
یک اجنبی برد! حرفی که زدید قدری تناقض ایجاد کرد. منظور من از اجنبی پرستی را متوجه نشدند. من میگویم باید با همه افراد
یک جور برخورد کرد. منظورم این است که نباید چون یک شخصی چشمهایش آبی است
با من چشم مشکی فرق داشته باشد. من برای همه آدمهای دنیا ارزش و احترام
قایلم. مگر خودم بارها نگفتهام که باید به دیگر کشورها رفت و علم فوتبال
را از آنها یاد گرفت؟ مگر بارها و بارها نگفتهام که باید تعامل داشت؟
بروید در آرشیو روزنامهها وسایتها ببینید قطعا حرفم را تایید میکنید. در
همین استقلال من دو بازیکن خارجی گرفته ام. آنها را قبل از فصل هم جذب
کرده ام. در سپاهان و تراکتور هم که بودهام بازیکن خارجی کم نداشتم.
ابراهیم توره زمان من آقای گل لیگ شد. من ضد خارجیها نیستم این هم یک
برداشت غلط است که از حرفهای من دارند. اگر این طور بود برای گذراندن
دوران مربیگری و افزایش تجربه به خارج نمیرفتم و از این همه بازیکن خارجی
در جاهای گوناگون استفاده نمیکردم. میگویم وقتی با من بعد از جام ملتها
آن طور برخورد شد چرا با دیگران نمیشود. این حرف آیا اشکالی دارد؟ الان به
نظر شما آیا اوضاع تیم ملی خوب است؟ اگر خوب است بگویید... چه طور میشود
تیمی که در 5 بازی تنها 2 گل میزند اوضاعش خوب باشد و کسی هم صدایش در
نیاید. با همه این حرفها اما بازهم میگویم باید به تیم ملی کمک کرد و
باید به کي روش یاری رساند و به تصمیمهایش احترام گذاشت چون این تیمی که در
اختیار کي روش قرارگرفته تیم ملی کشورمان است.
*با همه این اتفاقاتی که طی این چند روز رخ داده همچنان معتقدید که باید به
کي روش کمک کنیم؟
بله، 100 سال دیگر هم میگویم بله. کي روش سرمربی تیم ملی است. او هم اینجا
غریب است وباید کمکش کنیم. اگر من آن حرفها را زدم و گفتم چرا اشکال تیم
ملی نوشته نمیشود برای کمک به فوتبال بود. حرف من این است که همیشه باید
به طور عادلانه انتقاد کنیم. اگر انتقادها عادلانه بود که الان وضع تیم ملی
این طوری نمیشد. به نظر من اوضاع تیم ملی خوب نیست و تازه نقطه قوتش را
هم گرفتهایم.
*منظورتان مهدی رحمتی است؟! بله، مهدی نقطه قوت و ستون تیم ملی است. به خدا این را از ته دل میگویم.
مهدی زحمات زیادی برای تیم ملی کشیده. بروید بازیها را مرور کنید. ببینید
ما در خط دفاع چه وضعیتی داریم و در خط حمله اوضاع چه طور است. 5 بازی 2
گل خوردیم و 5 بازی 2 گل زدیم. به نظر شما کدام بد است؟ خب همه میدانند که
خط حمله ما خوب کار نکرده. یکی از دو گل را هم نکونام زده که در خط هافبک
بازی میکند. من میگویم این چیزها باید نوشته شود. به خدا اگر ننویسیم تیم
ملی در خط حمله مشکل گلزنی دارد هیچ کمکی به کروش نکردهایم. اگر تیم ملی
کشورمان را دوست داریم باید به این چیزها اشاره کنیم.
*درباره خداحافظی مهدی رحمتی و سیاست شما نگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی
معتقدند چرا امیر قلعهنویی که یکی از بزرگان این فوتبال محسوب میشود پا
درمیانی نمیکند تا رحمتی به تیم ملی برگردد.
من بزرگ این فوتبال نیستم. به روح مادرم قسم میخورم چنین احساسی ندارم.
به من نگویید بزرگ فوتبال. بزرگ فوتبال حشمت مهاجرانی است، بزرگ فوتبال
منصورپورحیدری است. بزرگ فوتبال داریوش مصطفوی است. علی پروین بزرگ این
فوتبال است من کی هستم بین این همه بزرگ. من هیچی نیستم!
*به هرحال بخشی از تاریخ فوتبال این مملکت را رقم زدهاید. با شما خاطرات
زیادی در این فوتبال هست که هیچ وقت پاک نخواهد شد. شاید خیلیها دوست
داشتند امیر قلعهنویی میرفت و با مهدی رحمتی درباره بازگشت به تیم ملی
حرف میزد.
خب، من معتقدم که کي روش در ماجرای مهدی رحمتی قدری عجله کرد. اگر فرض را
بر این بگیریم که کمی فوتبال میدانم! معتقدم که مهدی رحمتی ستون تیم ملی
است. موضوع رحمتی باید مدیریت میشد. خود کي روش هم نباید زود تصمیم میگرفت.
من فکر میکنم اگر کي روش با رحمتی نشستی را برگزار میکرد و در آن نشست همه
حرفها زده میشد ماجرا این طوری پیش نمیرفت. ما به دروازهبان تیم ملی
کم لطفی کردیم. زمانی که من به استقلال آمدم منافع استقلال را در نظر
گرفتم. شاید یک مربی با یک بازیکن دیگر مشکل داشته باشد اما وقتی نام تیم
ملی یا استقلال که مردم پشت آنها هستند وسط میآید آدم باید از خودش بگذرد.
من در استقلال این کار را با نشستها و جلسات برادرانهای که انجام شد حل
کردم و کي روش هم باید این کار را میکرد. تیم ملی از نظر من یک وظیفه اخلاقی
و شرعی است. امیدوارم در آینده مشکل با تعامل و برادری حل بشود اما درباره
پاسخ سوال شما باید بگویم اینکه من وساطتت کنم شاید صحیح نباشد. تیم ملی
مدیر و سرمربی دارد. حس میکنم خودشان بخواهند میتوانند این موضوع را حل
کنند و آنقدر بزرگ در این فوتبال هست که نوبت به من نرسد.
*لیست تیم ملی اعلام شد. از استقلال 5 بازیکن به تیم ملی دعوت شدند که نام
مهدی رحمتی هم همانطور که پیش بینی میشد بین دعوت شدهها نیست. در این
میان پرسپولیسیها به لیست کروش خیلی معترض هستند. آنها معتقدند که جای یکی
دو بازیکن شان در لیست تیم ملی دیده نمیشود. مسئول فنی تیم ملی خود کي روش است. در همین روزنامه شما درباره برخی کارهای
من انتقاد شده است. مثلا ماجرای بازی کردن حنیف در خط حمله تیم ملی. حرف
من این است که تا وقتی مربی هست دیگران نباید در کارش دخالت کنند. اگر من
روزی عمران زاده را به خط حمله میبرم به خاطر دید خودم است و خودم هم
پاسخگوی آن هستم. شما نظرتان را میگویید اما اول و آخر من پاسخگو هستم.
تیم ملی هم سرمربی دارد. به اعتقاد من باید دست کي روش را باز بگذاریم ضمن
اینکه معتقدم در کشور ما جوانهای با استعداد کم نیستند اما سرمربی تیم ملی
چیزهایی میداند که این لیست را اعلام میکند. از نظر من باید به لیست
کي روش احترام گذاشت. هرکسی مسوول است باید به افکار و عقایدش احترام گذاشت
اما درباره ماجرای رحمتی معتقدم که کي روش باید نقطه قوتش را به تیم ملی دعوت
میکرد اما در حال حاضر من بهعنوان همکار کي روش باید دور وبرش را آرام کنم
چون پای مملکتم وسط است. الان لیست تیم ملی اعلام شده و عدهای مخالف و
عدهای موافق دارد. این دیگر به خود کي روش مربوط است که از چه بازیکنانی
استفاده کند. انتقاد وقتی خوب است که سازنده باشد اما از حد که بگذرد بد
میشود. الان هم شرایطی نیست که بعضیها بخواهند به لیست کي روش ایراد
بگیرند. به هرحال او تفکرات خودش را دارد مثل من که در استقلال تفکرات خودم
را دنبال میکنم.
*آقای قلعهنویی! پاسخهای شما نشان میدهد که آنطور هم که تصور میشد
مخالف کي روش نیستید. الان حرف از حمایت میزنید در حالی که شاید با به کار
بردن آن جمله: «اجنبی پرست» شاید خیلیها تصور میکنند که شما مخالف چشم
آبیها هستید. حرف من را متوجه نمیشوند. نمیدانم به چه زبانی بگویم. منظور من اجنبی
پرستی بود نه اینکه با خارجیها مشکل داشته باشم. حرف من این است که چون
یکی خارجی است به خاطرش سکوت نکنیم و از گفتن واقعیتها نترسیم. نتایجی که
من در تیم ملی گرفتم آنقدر بد نبود که آن همه من را کوبیدند. من میگویم
اگر سالها است دارند علیه امیر قلعهنویی مطلب مینویسند یک بار هم آنهایی
که عدالت را از یاد بردهاند درباره مشکلات تیم ملی در خط حمله بگویند.
امیدوارم منظور من را بفهمند. الان هم دوباره تکرار میکنم که باید هوای
تیم ملی مملکتمان را داشته باشیم و به تصمیمهای کروش احترام بگذاریم.
*فکر میکنید تاکنون درباره استقلال این عدالت نوشتاری در قبال شما رعایت
شده است؟ نمیبینم کسی درباره برنامهریزی لیگ چیزی بگوید و مجبورم خودم از آقای
تاج سوالهایی را بپرسم. بروید برنامهای که برای استقلال تنظیم شده را
مرور کنید به نکاتی دست مییابید که برای من جای سوال دارد. چرا ما قبل از
دربی یک روز دیرتر از سایر تیمها استراحت کردیم؟ ما روز شنبه به مصاف
ملوان رفتیم و در سفر هم بودیم. بالطبع فرصت زیادی برای استراحت نداشتیم و
با همان شرایط در دربی بازی کردیم. ما به سازمان لیگ نامه زدیم که برنامه
قدری تغییر کند اما هیچ پاسخی به نامه ما داده نشد. چرا این اتفاقات رخ
میدهد و کسی هم درباره آن چیزی نمیگوید؟ فرق استقلال با دیگر تیمها
چیست؟ تازه صدای مان هم در نیامده و رفتیم و با آن وضعیت که کمتر کار
تمرینی داشتیم مقابل پرسپولیس بازی کردیم. الان هم یک اتفاق دیگر رخ داده و
آن زمان برگزاری بازی ما با راهآهن است.
*اینطور که برنامه را اعلام کردهاند باید 2 روز بعد از بازی مقابل لبنان
با راهآهن بازی کنید اما بازی پرسپولیس با نفت تهران یک روز بعد از شما
است. بله، دقیقا همینطور است. قبل از دربی که کمتر استراحت کردیم حالا هم باید
2 روز بعد از بازی تیم ملی، از ملیپوشانمان استفاده کنیم. نمیدانم شاید
اگر دوباره نامه بزنیم و از مسئولان بخواهیم بازی ما را عقب بیندازند باز
هم نامه ما را بی پاسخ بگذارند. تیم ما به شدت تحت فشار است و امیدوارم
آقای تاج جواب قانع کنندهای برای برنامهریزیهایش داشته باشد. حس میکنم
عدالت درباره استقلال رعایت نمیشود برای همین دیگر نتوانستم تحمل کنم. یکی
باید از حق ما دفاع کند. چه طور همه برنامهها به ضرر ما است؟!
*اما به نظر میرسد این برنامهریزیها خللی در حرکت شما ایجاد نکرده است.
شما که ماندن در صدر جدول را خوب یادگرفته اید و به قول خودتان فن آن بالا
ماندن را میدانید. استقلال بعد از دربی خوب جلو رفت و الان 3 امتیاز با
تیم دوم جدول فاصله دارد. بعضیها میگویند این جام هم مال امیر قلعهنویی
است. اولا بگویم که همه چیز را از خدا خواستهام و نه بندهاش. البته برای
آدمهای سالم، متعهد، متدین همیشه احترام قایلم و سعی کردم از حرفهای
بزرگان چیز یاد بگیرم. درباره قهرمانی استقلال هم خیلی زود است من حرف
بزنم. بازی به بازی جلو میرویم. هفته بعد با تیم راهآهن بازی داریم که
تیم بسیار خوبی هم هست. تمام توجه من به این بازی است و چون بازی به بازی
جلو میرویم موفقیم. نباید فرض کنیم چون حالا در صدر جدول قرار داریم پس
قهرمانیم.