به گزارش 598 به نقل از گروه سیاسی مشرق؛ سیاُم
دیماه و شمارهی 44 نشریه اصلاحطلب آسمان بود که صادق زیباکلام، تحلیلگر
اصلاحطلب، تحلیلی را در این مجله سیاسی منتشر کرد که با نگاههای سیاسی
او طی ماههای گذشته تفاوتی اساسی و ماهوی داشت.
در واقع زیباکلام
برای اولین بار بود که در تحلیلهای ماههای اخیر خود به صورتی کاملاً جدی
یادوارهای انتخاباتی را برای آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) برگزار
کرد.
او در یادداشت خود که با عنوان "کالبدشکافی یک تضاد" منتشر شد به بهانه صحبتهای آیتالله جنتی، تیغ تیز انتقادات خود علیه منتقدان آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) را تیز کرد و در ادامه به تعاریفی عجیب و غریب از هاشمی پرداخت.
البته
تمجیدهای زیباکلام از هاشمی چیز تازهای نبود. او سالهاست که بعنوان حامی
صد در صدی هاشمی رفسنجانی مطرح است و حتی در سفر خانوادگی هاشمی رفسنجانی
به زادگاهش که چند سال قبل انجام شد نیز در معیت هاشمی بود.
زیباکلام
همواره مواضعی اتخاذ میکند که دقیقاً منطبق بر آنچه هاشمی میگوید، است.
هماو بود که درباره امیرکبیر بودن هاشمی سخن میراند و آیتالله 78 ساله
نیز در مقطعی دیگر در گفتوگو با روزنامه شرق اینطور گفت که حتی از
امیرکبیر هم بیشتر خدمت کرده است.
او مدعی ضرورت ایجاد رابطه بدون
پیششرط با آمریکاست و مدتی بعد نیز دیدم و خواندیم که آیتالله هاشمی نیز
تأکید کرده که اولین نفری بوده است که بحث رابطه با آمریکا را مطرح کرده
است.
زیباکلام و آقای هاشمی درباره رضاخان
میرپنج نیز موضع مشترکی دارند و هر در دو مقطع اعلام کردهاند که رضاخان
قصد خدمت به مردم داشته است. تئوری جالبی که زیباکلام حتی اینطور اعلام کرد
که به آن افتخار هم میکند! و البته مدتی بعد نیز خانم معصومه ابتکار، نیز به جمع مدافعان پیوست و اینطور گفت که هدف پهلوی اول، خدمت به مردم بوده است.
*گزارشهایی بر خلاف تاریخ
این
تحلیلگر سیاسی، همچنین گاهی درباره هاشمی به مقولاتی نیز اشاره میکند که
هیچ انطباقی با تاریخ ندارد. او زمانی طی یک گزارش مطوّل در روزنامه شرق به
تاریخ مبارزات سیاسی قبل از انقلاب اشاره کرده و دست آخر نیز آیتالله
هاشمی را محور اصلی اعتدال و عقلانیت آن زمان و پیوند دهنده گروههای مبارز
مذهبی و مارکسیست دانسته بود.
این در حالی است که بر اساس گزارش
عزتالله شاهی، از مبارزین شهره دوران طاغوت، آیتالله هاشمی در آن زمان از
جماعت روحانیونی بوده است که فتوای نجس بودن مارکسیستها را امضا کرده بود
و این مسئله نیز واضح بوده است.
صادق زیباکلام در یادداشت خود در مجله آسمان، پیرامون نَعتِ هاشمی نوشته است: "هاشمی
رفسنجانی در اساس فردی است معتدل، میانهرو، واقعگرا و واقعبین. او
نه یک آرمانگراست، نه یک ایدهآلیست و نه به مدینه فاضلهای باور
دارد."... و یا "عملکرد اصولگرایان و احمدی نژاد ظرف قریب به 8 سال گذشته
در حقیقت به نفع جایگاه و اعتبار هاشمی رفسنجانی تمام شده."
این چهره اصلاحطلب، در تحلیل خود پیرامون هاشمی از دو چهره اصلاحطلب نیز نام برده و
به انتقادات آنها از آیتالله هاشمی انتقاد کرده بود. "عباس عبدی" و "اکبر
گنجی".
او در این زمینه نوشته بود: " دوم خرداد شد. عباس عبدی و اکبر گنجی به همراه طیفی از دوم خردادیها یا
اصلاحطلبان سرمست از باده پیروزی دوم خرداد و مغرور از اینکه کار تمام شده
است، زدن هاشمی رفسنجانی را شروع کردند. در روزنامههای منتسب به دوم
خردادیها سعی کردند تا با نقد به هاشمی خود را در هیبت روشنفکری،
دگراندیشی و فرهیختگی درآورند. از دید یا به زعم اصلاحطلبان رادیکال،
هاشمی رفسنجانی مسئول همه نابسامانیها و مصیبتهای بعد از انقلاب بود."
تحلیل
زیباکلام اما بیش از آنکه حاوی مضامین مدحتآمیز برای آیتالله هاشمی و
کنایهباران منتقدان او باشد حاوی نسبتهای جالبی بود که به آیتالله 78
ساله داده شده بود.
نسبتهایی از قبیل اینکه "هاشمی میخواست ایران
را به ژاپن تبدیل کند! او دیگر به دنبال آرمانهای انقلاب نیست، هاشمی
نمیخواهد انقلاب اسلامی را صادر کند و ...
نسبتهایی تا آن اندازه
دور از انتظار که افکار عمومی تصور کردند هاشمی رفسنجانی به آنها پاسخی
درخور خواهد داد اما اینچنین نشد و آیتالله ترجیح داد درباره گزارشی هم که
در این زمینه در رسانهها منتشر شد سکوت کند و در جلسه با روزنامهنگاران
نیز اعلام کند که هنوز به این نتیجه نرسیده که باید کاندیدای ریاست جمهوری
شود!
و ماجرا گذشت...
*آغاز منازعه میان منتقدان و مدافعان سرسخت هاشمی
ماجرا
گذشت تا اینکه عباس عبدی، در شماره 45 نشریه آسمان، یعنی دو هفته پس از
انتشار تحلیل زیباکلام درباره هاشمی؛ نسبت به آن واکنش داد و در آخرین
شماره این نشریه، یادداشتی را با عنوان "مدحنامه یا کیفرخواست" منتشر کرد.
عبدی در یادداشت خود اینطور تأکید میکند که تحلیل زیباکلام درباره هاشمی چیزی جز "مدیحهسرایی" و "دفاع بد" نیست.
در
بخشی از یادداشت عبدی که از منتقدان دهه 70 آیتالله هاشمی نیز هست
میخوانیم: خواننده متوجه نمیشود این یادداشت در مذمت و وهن آقای هاشمی
است، یا در مقام مداحی و تعریف از ایشان و به شکل نثر! سروده شده است...
اگر چنین یادداشتی را فرد دیگری مینوشت حتما میگفتم که آگاهانه و عامدانه
قصد تخریب آقای هاشمی را داشته... با توجه به شناختی که از خوانندگان
آسمان وجود دارد چنین دروغهایی را به آسانی متوجه خواهند شد و این وع دفاع
به ضرر آقای هاشمی خواهد شد.
این تحلیلگر اصلاحطلب در بخش دیگری از مطلب خود مینویسد: به گمان من اگر
آقای هاشمی دارای مدیر دفتر یا مشاور مطبوعاتی یا مسئول روابط عمومی مطلع و
کارآمدی بود، به طور قطع و به سرعت از چنین مدیحهسراییهای خسارت آمیزی
تبرّی میجست و یک بار برای همیشه ساحت آقای هاشمی را از برخی
مدافعنماها دا میکرد. مدافعانی که بیهوده میکوشند که از این نمد دفاع
عجیب و غریب و غیر واقعی، برای خود کلاهی بدوزند.
*مدحنامه زیباکلام شبیه مدیحهسراییهای "عنصری" بود
عبدی
همچنین با اشاره به یادداشت زیباکلام میگوید: این مدحنامه، خواننده را
بلاتشبیه به یاد دیوان مدیحهسراییهای عنصری میاندازد.
این
تحلیلگر اصلاحطلب در بخش دیگری از یادداشت خود با اشاره به بخشهایی از
صحبتهای زیباکلام که گفته بود هاشمی به دنبال آرمانهای انقلاب نیست،
مینویسد: اگر آقای هاشمی یا دفتر ایشان در مورد خاص این نوشته واکنش نشان
ندهند و آن را اوهام نویسنده ندانند، در این صورت تمامی ادعاهای جاح راست
علیه خود را پذیرفتهاند. به عبارت دیگر مطابق این نوشته، آقای هاشمی فردی دو رو است که در ظاهر یک چیزی می گوید ولی در واقع چیز دیگری را عقیده دارد.
صحبتهای
عبدی در حالی در مجله اصلاحطلب آسمان منتشر شدهاند که سایت مشرق نیز دو
هفته قبل، با انتشار بخشهایی از یادداشت مدحگونه زیباکلام درباره
آیتالله هاشمی، تأکید کرده بود که بهتر است آیتالله به این سوالات جواب
بدهند و صریحاً به افکار عمومی پاسخ بدهند که بالاخره دنبال صدور آرمانهای
انقلاب اسلامی و اساساً خود آرمانهای انقلابی هستند یا خیر؟!
عباس
عبدی در بخش دیگری از مطلب خود مینویسد: اینها تمام اتهاماتی است که جناح
راست به آقای هاشمی میزند و مسلم است که اگر آقای هاشمی آنها را بپذیرد،
دیگر معنا ندارد که خود را در چارچوب انقلاب و امام تعریف کند و بر صندولی
مجمع تشخیص و و بالاتر از روسای قوای سهگانه تکیه زند، و به طور طبیعی باید از نظام کنارهگیری کند یا در پی تغییرات ساختاری آن باشد.
*ادعاهای زیباکلام درباره هاشمی را از دفتر هاشمی استعلام کنید
او
همچنین با بیان اینکه زیباکلام به مدیحهسرایی در قالب اعتقاد به آزادی
بیان و انتخابات آزاد و حاکمیت قانون پرداخته است به نشریه آسمان پیشنهاد
داده است که صحت مفاد طرح شده در یادداشت زیباکلام را از دفتر آیتالله
هاشمی استعلام کند.
نکته جالب منازعه عبدی و زیباکلام را اما باید بخش پایانی یادداشتهای آنها دانست.
زیباکلام
در پایان یادداشت چند هفته قبل خود بر خلاف تحلیلهای همیشگی خود درباره
انتخابات از "هاشمی" نام میبرد و مینویسد: آیا هاشمی رفسنجانی آنگونه که
اصولگرایان تندرو و افراطی آرزو میکنند و
اصرار میورزند، تمام شده است؟ شاید حق با اصولگرایان تندرو باشد و هاشمی
رفسنجانی از نظر سیاسی دیگر تمام شده باشد، و شاید هم تحولات آینده ایران
نشان دهد که اصولگرایان تندرو در این باور که هاشمی را تمام شده تصور کرده
بودند یک مقداری شتابزدگی به خرج داده بودند.
زیباکلام
در واقع نوایی را برای هاشمی نواخت که صدای ملودی آن دو هفته بعد و در
جلسه آیتالله هاشمی با نمایندگان رسانههای پایتخت شنیده شد. نوایی که
عدهای از آن با عنوان میتینگ انتخاباتی هاشمی رفسنجانی یاد کردند.
عباس عبدی نیز در پایان یادداشت انتقادای خود و با اشاره نعت هاشمی توسط زیباکلام مینویسد: هر سیاستمداری را که میخواهید بشناسید از روی مخالفان و طرفدارانش بشناسید.