*یک بحثی که همیشه درباره بازیکنان دعوت شده به تیم ملی وجود دارد این است که معمولا یکسری بازیکن به صورت ثابت در فهرستهای شما دیده می شوند. به هر حال اگر شما درباره روند کارتان توضیح بدهید، افکار عمومی هم شاید راضی شود که شیوه انتخاب بازیکنان به چه صورت است.
برای معرفی بازیکنان ما دو گروه داریم که آنها را به ماتریکس A و B تقسیم می کنیم. گروه اصلی بازیکنان ما همان کسانی هستند که برای تیم ملی بازی کرده اند، در اردوها حضور داشته اند و ما هر هفته عملکرد آنها را زیر ذره بین داریم و کارشان را ارزیابی می کنیم. وقتی شما یک گروه اصلی را انتخاب می کنید در کنار ارزیابی بازیکنان اصلی، باید دائم بازیکنان دیگر را هم ارزیابی کنید. این کار را ما درباره تمامی پستها انجام می دهیم و این برای این است که اگر بازیکنی مصدوم شد یا آماده نبود، جوابی برایش داشته باشیم. به عنوان نمونه وقتی علی کریمی مصدوم است از ماتریکس ما بیرون می آید و بازیکن دیگری را جانشینش می کنیم. بنابراین اینطور نیست که رقابت تنها بین دو بازیکن باشد. ضمن اینکه هر وقت تشخیص بدهیم بازیکنی که از گروه اصلی ما بیرون است، سطح بالاتری از بازیکنان گروه اصلی دارد آن بازیکن وارد ماتریکس می شود.
*البته یک نگرانی وجود دارد که با رفتن مهدی رحمتی و پاسخ دانیل داوری، تیم ملی در دروازه با مشکل روبه رو شود. رحمتی با تصمیمش فوتبال ایران را شگفت زده کرد اما شما با پاسخ سریعتان به این تصمیم، خیلی بیشتر فوتبال ایران را شگفت زده کردید؟
من سرمربی تیم ملی ایران هستم. یک بازیکن در رسانه ها اعلام کرده از تیم ملی بازنشسته شده و این وظیفه من است که وقتی یک بازیکن نمی خواهد برای تیم ملی بازی کند از بازیکنان دیگری دعوت کنم که برای حضور در تیم ملی آماده اند. من دلم باید برای آنها بسوزد. وقتی رحمتی به صورت عمومی اعلام کرد که از حضور در تیم ملی خودش را بازنشسته کرده از من در این باره سوال شد و من گفتم اگر رحمتی واقعا چنین تصمیمی گرفته به این تصمیم احترام می گذارم و از او به خاطر خدماتی که ارائه داده تشکر می کنم. من به عنوان سرمربی تیم ملی ایران وظیفه دارم بازیکنانی را به تیم ملی دعوت کنم که آماده اند خودشان را فدای تیم ملی کنند. تصمیمی که من گرفتم خیلی ساده است. هر بازیکنی که از حضور در تیم ملی کنار می کشد، صد بازیکن دیگر هستند که آماده اند جایش را پر کنند.
*حرف شما درست است و برای اینکه بزرگی تیم ملی ایران را حفظ کنید، تصمیم تان قابل احترام است اما خیلی ها می گویند شما باید ابتدا حرفها و دلایل رحمتی را می شنیدید و بعد درباره تصمیمش اظهارنظر می کردید.
بله، من هم این حرف را شنیده ام. خیلیها می گویند که من باید حرفهای رحمتی را می شنیدم اما وقتی بازیکن نمی خواهد دلایلش را بگوید و خیلی خودجوش این تصمیم را گرفته و نخواسته با من مشورت کند، من چه کار باید انجام بدهم؟ من حتی فکر می کردم با رییس فدراسیون فوتبال حرف زده به همین خاطر از آقای کفاشیان درباره دلیل رحمتی پرسیدم که او هم گفت من در جریان نیستم. این جمله آخر من است، ما کارمان را با بازیکنانی پیش می بریم که می خواهند باشند و به تیم ملی خدمت کنند.
*در فلسفه کاری شما جایی برای عذرخواهی وجود ندارد؟
(با خنده) حدس می زدم که چنین سوالی بپرسید اما می خواهم از شما بپرسم. وقتی شما در ایسنا از سمتتان استعفا کنید و مدیرتان هم این استعفا را قبول کند و شما بروید، شاید 200 نفر دیگر در ایسنا باشند که بتوانند جانشین شما بشوند. اینکه شما بعد از چند وقت به درخواست مدیرتان به سر کار برگردید، آن 200 نفر چه فکری می کنند؟ چه احساسی به آنها دست می دهد؟
*پس با شرایطی که وجود دارد و حتی پاسخ دانیل داوری به دعوت به تیم ملی ایران، شما نظرتان همین چیزی است که گفتید. وضعیت داوری چطور خواهد شد؟
ابتدا شما باید بدانید جریان دعوت داوری چیست. ما مدتهاست این بازیکن را زیر نظر گرفته ایم. داوری هم مثل همه بازیکنان دو رگه ای که به تیم ایران آمده اند با مشکلات اداری روبه رو بود. اینکه می خواستیم این بازیکن را به اردو دعوت کنیم، اتفاق جدیدی نیست و حتی قصد داشتیم او را برای مسابقات غرب آسیا هم دعوت کنیم ولی همین مشکلات اداری مانع شد. البته اکنون این مسائل اداری حل شده اما مشکلی که وجود دارد به تداخل زمانی بوندسلیگای دو و تقویم فیفا بر می گردد. به هر حال باید بگویم مشکل کلی درباره حضور داوری در تیم ملی ایران وجود ندارد و این بازیکن تصمیمش را گرفته که پیراهن ایران را بپوشد. ما هم مثل سایر بازیکنان دورگه که به تیم ملی آوردیم، داوری را هم به اردوی تیم ملی دعوت می کنیم، شرایطش را می سنجیم و برای بازی کردن آماده اش می کنیم.
*اما داوری در رسانه های آلمانی اعلام کرده شرایطش برای حضور در اردوی پیش روی تیم ملی فراهم نیست.
مشکلی که وجود دارد این است که تیم داوری در بوندسلیگای دو 2 روز قبل از بازی تیم ملی بازی دارد و 2 روز بعد از دیدار ایران باید دوباره برای تیم باشگاهی اش بازی کند. ما اکنون با باشگاه او در حال مذاکره هستیم تا به بهترین راه حل برسیم. با این حال اگر شرایطش برای بازی با لبنان فراهم نباشد، شاید در این برهه نیاید.
*یکی از دغدغه هایی که وجود دارد، همین پست دروازه بانی است. رحمتی که دیگر دعوت نمی شود، داوری هم که شاید فعلا نیاید. حقیقی هم دو سال است که فقط از روی سکوهای ورزشگاه بازی تیمش را می بیند. وضعیت بقیه دروازه بانها هم که روشن است. به چه راهی رسیده اید؟
سوال بسیار مهمی برای حال و آینده فوتبال ایران است. وقتی ما به ایران آمدیم، سعی کردیم برای پستهای مختلف به بهترین راه حل برسیم. در این مدت تلاش کردیم برای پستهای متفاوت بهترین بازیکنان را دعوت کنیم اما واقعا پست دروازه بانی پست تخصصی و بسیار مهمی است. با ارزیابی مان در روزهای نخست حضور در ایران، مشخص شد که رحمتی به عنوان دروازه بان اول تیم ملی 6، 7 سال دروازه بان ثابت تیم ملی بوده و بالای 80 بازی ملی انجام داده. بعد از رحمتی، رحمان احمدی را داشتیم با یک سابقه خوب و تجربه بالا. برای سومین انتخاب به دنبال یک دروازه بان جوان بودیم. برای همین، فروزان، صالح، صادقی، گردان، مکانی، حقیقی و لک را زیر نظر گرفتیم اما آنها هیچ کدام حتی یک بازی ملی هم نداشتند. برای من خیلی راحت بود که در همه بازیها به رحمتی میدان بدهم و با خیال راحت هیچ نگرانی نداشته باشم اما به این فکر کردم که اگر دروازه بان اصلی ما چند روز قبل از بازی با کره مصدوم بشود و یا تصمیم بگیرد که از تیم ملی خداحافظی کند، باید چه راه حلی داشته باشیم. به هر حال در زمان حضور من در تیم ملی برای اولین بار دروازه بانانی چون سوشا، لک، گردان، صادقی، حقیقی و صالح به تیم ملی دعوت شدند. با این حال حرفهایی را از کسانی که قبلا در جای من نشسته بودم، می شنوم که نمی دانم باید به آنها بخندم یا گریه کنم. در این شرایط فروزان، سوشا، لک، مکانی و حقیقی برای تیمهایشان بازی نمی کنند و گردان تنها چند هفته است فرصت بازی پیدا کرده. این حقیقتی است که الان فوتبال ایران با آن روبه رو است. اکنون زمانی است که باید جواب یکسری افراد را بدهم؛ جواب کسانی که انتقاد می کردند چرا من دروازه بانی مثل حقیقی که برای تیمش بازی نمی کند را به تیم ملی دعوت می کنم. من باید بین این دروازه بانهای جوان یک یا دو گلر دیگر به تیم ملی دعوت کنم. برای اردوی بعدی تیم ملی رحمان احمدی و علیرضا حقیقی خواهند بود و من باید بین گردان، داوری یا صالح یکی را به تیم ملی اضافه کنم.
*با نمایش بسیار خوبی که محرم نویدکیا در لیگ داشته، بعضیها معتقدند این بازیکن می تواند مشکل پست بازیسازی در تیم ملی را برطرف کند، هر چند که این بازیکن گفته که رویش نمی شود به کادر فنی تیم ملی بگوید نمی تواند مثل سایر بازیکنان تمرین کند و این تنها دلیلش برای خداحافظی از تیم ملی بوده است.
محرم شرایط خاص خودش را دارد. پرونده پزشکی این بازیکن را بررسی کرده ایم و می دانیم شرایط محرم با سایر بازیکنان متفاوت است. واقعا تاسف آور است که محرم با وجود محدودیتی که برای تمرین کردن دارد، یکی از بهترین بازیکنان ایران است. البته تصمیمی که او گرفته تنها به خاطر محدودیتش برای انجام تمرین نیست. او مجبور بود به خاطر بازیهای داخلی و آسیایی سپاهان در سفر باشد و یک تصمیم صادقانه و حرفه ای گرفت. من برای نویدکیا احترام بسیار زیادی قائلم. البته من خیلی به پست بازیساز با تعریف فعلی اعتقادی ندارم. من در تیم ملی ایران 11 بازیکن میخواهم که همه شان تاثیرگذار باشند. در فوتبال مدرن پست بازیساز وجود ندارد. اگر یک بازیکن بازیساز باشد، همه چیز خوب است اما اگر این بازیکن مصدوم یا محروم شود، پر کردن جایش بسیار مشکل است. وقتی ما بازیکنی مثل جباری یا محمد نوری را داریم، آنها می توانند بسیار خوب بازیسازی کنند اما وقتی جباری نبود و علی کریمی هم به خاطر مصدومیت حضور نداشت، بازیکنی که در آن پست باشد را نداشتیم.
*شاید یکی دیگر از نگرانیهای فوتبال ایران، محرومیت شما در بازی برابر قطر باشد. فکر می کنید فیفا با فرجام خواهی فدراسیون فوتبال ایران موافقت کند؟
الان نمی توانم خیلی راجع به این مساله صحبت کنم. اخلاقم این طور است که دوست ندارم راجع به مسائلی صحبت کنم که به توطئه بر میگردد چون ممکن است این حرفها سوءتفاهمی را به وجود بیاورد. نمی خواهم کسی بگوید من به دنبال بهانه هستم چون اصلا از بهانه گیری خوشم نمی آید، همان طور که دوست ندارم بازیکنان در آینده برایم بهانه بیاورند. شرایط برای تیم ملی بسیار حساس است. اگر زیاد درباره داوری صحبت کنم ممکن است این حرفها بهانه ای به بازیکنان بدهد. نمی خواهم ذهنیت بازیکنان مثل بعد از بازی با کره باشد که می گفتند "سعی می کنیم ازبکستان را ببریم". آنها باید ذهنیتشان طوری باشد که بگویند حتما می بریم. برای فوتبال ایران پیروزی در ورزشگاه آزادی نباید کاری داشته باشد. باید حریفان به این نتیجه برسند که در ایران 90 دقیقه جهنمی پیش رو دارند. هر چه پیروزیهای ما بیشتر باشد پیغام رساتری به کل آسیا می دهیم که به جز باخت سرنوشت دیگری در تهران نخواهید داشت. به همین خاطر سعی می کنم راجع به اتفاقات اخیر و داوریها زیاد صحبت نکنم اما می خواهم به چند مورد اشاره کنم. برای من جای سوال دارد که چطور برای یک بازی حیاتی و کلیدی مثل دیدار ایران و کره جنوبی از یک داور کوچک سنگاپوری استفاده می شود و چطور این داور جلوی صد هزار تماشاگر هم مربی و هم بازیکن تیم میزبان را از بازی اخراج می کند. داور سنگاپوری به قدری کوچک بود که انگار میخواست بازی بین مجردها و متاهلها را قضاوت کند و دوست داشت همه را با هم آشتی بدهد! یا چطور در بازی برابر ازبکستان داور یک اوت دستی را به یک ضربه ایستگاهی برای حریف تبدیل می کند. در همان زمان بازیکن شماره 17 ازبکستان با آرنجش بر روی پولادی خطا مرتکب شد. برای من سوال است که چطور وقتی توپ بیرون رفت، داور اعلام ضربه ایستگاهی کرد. اگر در اروپا این صحنه اتفاق می افتاد و داور چنین تصمیمی می گرفت برای آن داور مشکل بزرگی ایجاد می شد. آن داور در بازی با ازبکستان در دو گل به ما ضرر زد. اگر صحنه اول جای بحث داشته باشد، در صحنه دوم و گل قوچان نژاد شکی وجود ندارد. در بازی با لبنان هم در چند صحنه وقتی توپ بیرون رفت، بازیکنان لبنان توپ را بیست، سی متر به هوا می زدند.
*به هر حال این اتفاقها در فوتبال آسیا چندان عجیب نیست.
برایم جالب است که کنفدراسیون فوتبال آسیا به شرایط زمین سپاهان اعتراض کرد اما صحبتی درباره وضعیت چمن ورزشگاه لبنان نکرد! چند روز پیش از دیدار ما برابر لبنان، استرالیا در بیروت در زمینی بسیار خوب با لبنان بازی کرد اما وقتی قرار شد با ما بازی کند دیدید چه زمینی را انتخاب کردند. ما مجبور بودیم در ورزشگاهی با لبنان بازی کنیم که بیشتر شبیه مزرعه سیب زمینی بود. با این وضعیت نمی شود به تصمیماتی که گرفته می شود شک کرد؟ بازی دوستانه در زمینی خوب و انجام دیدار رسمی در مزرعه سیب زمینی! اینها نمونه هایی است که وجود دارد و من خواستم یادآوری کنم. اینها را نگفتم که بهانه به بازیکنانم بدهم، بلکه این مسائل را یادآوری کردم که به کادر فنی و بازیکنانم بگویم حتی اگر با یک گل هم از حریف پیش باشیم، کافی نیست و باید چند برابر آماده تر از تیمهای دیگر باشیم چون هیچ کس کار را برای ما راحت نخواهد کرد. بیشتر از این نمی خواهم چیزی بگویم چون می خواهم به کارم در مربیگری ادامه بدهم. محرومیت من همچنان سر جایش است و الان موقع اظهارنظر در این باره نیست چون هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده و بعد از تصمیم نهایی می شود درباره آن صحبت کرد.
*چند روز پیش تاج اعلام کرد که توافق با شما حاصل شده. به نظر می رسد مشکلی که پیش از این وجود داشت، برطرف شده.
یکی از بزرگترین دغدغه های ما این بود که برنامه لیگ را تا آخر فصل بدانیم و اکنون با صحبتهایی که با سازمان لیگ داشته ایم آنها اسکلتی از بازیهای لیگ به ما داده اند تا برنامه های آماده سازی تیم ملی تداخلی با لیگ نداشته باشد. ما اکنون به نقطه نظرات سازمان لیگ واقفیم و با این اطلاعات می توانیم کار را شروع کرده و برنامه هایمان را پیش ببریم.
*ظاهرا قصد برپایی چند مینی کمپ هم دارید.
اگر به این جمع بندی برسیم که باید مینی کمپ داشته باشیم تنها با در نظر گرفتن اینکه با حضور بازیکنان مدنظر به باشگاه ها ضرر وارد نمی شود، این کار را خواهیم کرد. اگر به تقویم فوتبال اروپا نگاه کنید آنها از آگوست تا نوامبر 5،6 بازی ملی دارند و در آن زمان لیگهای اروپایی برای چند مرتبه با وقفه 12 روزه روبه رو می شوند اما ضرری متوجه باشگاه ها نمی شود چون تمرینات و بازیهای تیمهای باشگاهی و ملی در سطح بالایی برگزار می شوند.
*با این حال گویا آخرین اردوی تیم ملی با یک هشتم رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا تداخل زمانی دارد.
این تصمیمی است که باید بین فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ گرفته شود. فقط این را می توانم بگویم که بعد از جلسات با سازمان لیگ ایجاد هماهنگی با سازمان لیگ و باشگاههاست.
*در روزهایی که دیگر همه به این باور رسیده اند تنها راه موفقیت تیم ملی ایجاد همدلی در ارکان مختلف فوتبال ایران است، به نظر می رسد بعضی صحبتهایی که از سوی شما مطرح می شود و پاسخی که مربیان باشگاهی به این حرفها می دهند، مشکل ساز است.
ما تقریبا در آخرین مرحله رقابتهای انتخابی جام جهانی هستیم و زمانی برای از دست دادن نداریم. در آخرین مرحله دوی سرعت نباید وقت تلف کنیم و باید به جای اختلاف به تصمیمهایی برسیم که به سود فوتبال ایران است. صحبتی که من دارم این است که سال قبل برنامه ریزی کردیم و با هزینه های زیاد اردوهایی را ترتیب دادیم اما یکسری از بازیکنان مان را نداشتیم. می خواهم بپرسم آیا این منطقی است؟ برپایی اردو بدون بازیکنان یا بازیکنان بدون اردو به هیچ وجه منطقی نیست. من هم نظرم درباره داربی همان چیزی است که همه می گویند اما هیچ وقت صحبتی درباره بی کیفیت بودن آن انجام ندادم. نه اینکه نظری نداشته باشم اما خودم حرفی نزدم. با این حال حواسم به این بود که افکار عمومی درباره آن چه گفتند. گذشته از این من هنوز بر سر حرفم هستم. تیم ملی ایران فرصت بسیار خوبی را برای رسیدن به جام جهانی در اختیار دارد و این همان چیزی است که من از روز اول گفتم. حرفی که می زنم 33 سال تجربه پشت آن است. من تجربه بسیار فراوانی در فوتبال دنیا دارم. چند بار در جام جهانی بوده ام و در لیگ قهرمانان حضور داشته ام و قهرمان شده ام. من با بازیکنانی نظیر فیگو، زیدان، دونادونی، باجو، کارلوس، گیگز، فان نیستلروی و رونالدو کار کرده ام و با همین تجربه می گویم اگر می خواهیم موفق شویم فقط کار و کار و کار است که ما را به جلو می برد(با صدایی مانند فریاد این جمله را می گوید). جز سخت کار کردن راه دیگری نداریم. من اینجا نیامده ام که به مردم ایران دروغ بگویم. ما فرصت خیلی خوبی داریم و باید تمام تلاشمان را انجام دهیم و این تاسف وار است اگر نتوانیم به هدفمان برسیم چرا که مردم بزرگ ایران شایسته حضور در جام جهانی هستند. من حضور در خیلی از کشورها را تجربه کرده ام اما تماشاگران ایرانی بی نظیرند. همان هزاران نفر تماشاگری که روز داربی پشت در ورزشگاه آزادی ماندند برای پر کردن استادیوم کشورهای امارات و قطر کافی هستند. می خواهم این را خیلی شفاف بگویم که اگر من را به ایران آورده اید که به مردم ایران حرفهای غیر واقعی بزنم، اشتباه کرده اید ولی اگر تلاش کنید قطعا موفق خواهید شد و شانس خیلی بالایی برای حضور در برزیل خواهیم داشت. من برای یکی از مدیران باشگاه ها احترام زیادی قائلم اما ایشان گفته که تیم ملی ایران با من راهی به جام جهانی نخواهد داشت اما باید به او بگویم من همان مربی هستم که بارها در مسابقاتی نظیر جام جهانی و لیگ قهرمانان حضور داشته ام و 2 بار قهرمان جهان شده ام و همین برای یک مربی کافی است اما درباره شما مطمئن هستم که هیچ وقت تیمتان با مدیریت شما یک بار هم در جام جهانی باشگاهی نخواهد بود. برای من جالب است که چنین فردی می آید و درباره من با این همه سابقه صحبت می کند. او در وضعیتی این چنین صحبت می کند که نمی تواند برای تیمش یک زمین درست و حسابی جور کند. تا به حال احترام زیادی برای همه قائل بوده ام اما گویا سکوت من باعث شده بعضی ها فکر کنند این سکوت به خاطر این است که من آدم ضعیفی هستم. باید بدانند که من هیچ ترسی از آنها ندارم و متاسفم که آنها واقعیت را به مردم نمی گویند. در پایان می خواهم این را بگویم که اگر ما با هم متحد نباشیم و برای یک هدف نجنگیم، هیچ وقت به منفعت نمی رسیم.