دیشب فیلم "رسوایی" مسعود ده نمکی را در وزارت ارشاد با جمعی متشکل از نمایندگان مجلس، مدیران ارشد کشوری، روزنامه نگاران، افراد موسوم به جریان انحرافی، هواداران ذوب در آیه الله مصباح یزدی، فعالین انقلابی و چهره های شهیر حزبی دیدم. به جز اهالی فتنه همه بودند. تاکیدم بر این تنوع حضور تعمدی است!
حجه الاسلام شجونی می گفت: برای اولین بار پای ما را به سینما باز کردند. غیر او، مجید امیدی و حسین نوبختی از اطرافیان خاصه ی جناب مشایی، حسن عباسی، حجه الاسلام مصباحی مقدم و رسایی و دکتر حدادعادل هم بودند. از حاتمی کیا و ابوالقاسم طالبی گرفته تا سردار افشار و مهندس واعظی و حاج سعید قاسمی و وحید جلیلی و فضائلی و . . . همه در کنار هم نشستند و بدون حاشیه فیلم ده نمکی را دیدند. این از امتیازات ده نمکی است که چنان ظرفیتی ایجاد کرده که همه ی گرایش های مختلف سیاسی و فکری را می تواند یک جا جمع کند.
اگر یک ژانر جدید سینمایی را به نام "مسعود ده نمکی" سند بزنیم اغراق نیست. فیلم هایی که خیلی ساده و عاری از پیچیدگی ساخته می شود. جسورانه و جنجالی است و به سادگی با عموم مردم –جز مدعیان، فرهیختگان و جریان موسوم به روشنفکر- ارتباط برقرار می کند.
"رسوایی" همچون سایر فیلم های ده نمکی داستان ساده و قابل پیش بینی دارد. هر چند در "رسوایی" با تلفیق چند داستان مشهور گره داستان کمی بیشتر مخاطب را در تعلیق قرار می دهد. داستان تلفیقی از داستان بینوایان، احوالات حاج آقا سید مهدی قوام –روحانی عارف- و رفتارهای مالنا –ساخته ی جوزپه تورناتوره- است که در بطن داستان از ارشادات مرحوم دولابی و آسید علی آقا قاضی استفاده می کند.
داستان بینوایان را تصور کنید. نقش کشیش را به مرحوم دولابی بدهید و مونیکا بلوچی "مالنا" را هم با همان جذابیت ها و افاده های جنسی، دختر فیلم بگذارید. عارف علی رغم اینکه خود دچار بدنامی می شود اما دختر بی قید، بدنام و معصوم را با نیت وظیفه و نجات گام به گام همراهی می کند. عارف پا بر شهرت و تقدس عمومی خود می گذارد و مقبولیتی تازه را تجربه می کند.
رسوایی+ده نمکی
"رسوایی" به نسبت اخراجی ها تصویری تر است. این بار به جای متلک های گاه سخیف و جک های ادبیات عامه ی، پوشش و آرایش و رفتار عامه جلوه گر شده و احتمالا برای مخاطب عمومی، این تصاویر وسوسه کننده تر از تکه پرانی های به سبک اخراجی ها باشد.
ریتم فیلم کند است. هر چند این کندی قابل تحمل تر از کندی سریال های تلوزیونی و فیلم های آبکی عشقی است. فیلم تا قبل ورود اکبر عبدی –در نقش روحانی عارف- یک فیلم شبه جنسی است. وضع آرایش سنگین و جیغ الناز شاکردوست -که زن بدنام محل را نمایندگی می کند- غیر متعارف است.
بازی اکبر عبدی در نقش یک روحانی عارف شگرف و فوق العاده است. اکبر عبدی چنان نقش را درآورده گویی جد اندر جد روحانی و عارف زاده است و پنجاه سال است که کسوت روحانیت دارد. تصویربرداری و کادربندی "رسوایی" بسیار زیبا و کارت پستالی است و در تشدید حس معنوی و تحریک حس جنسی! نقش مهمی ایفا می کند. نمازجماعت پایانی فیلم را بسیار خلاقانه دیدم ولی از سخنرانی آتشین پایانی داستان اصلا خوشم نیامد و آنرا از ضعف های "رسوایی" می دانم.
در مجموع "رسوایی" هم بر همان مبنای سایر آثار ده نمکی ساخته شده است. 1. اگر فسادی هست، ریشه در فقر دارد. 2. طبقه ی مستضعف در عین بدبختی شاد و شنگول هستند. 3. فاسدها بد نیستند و ذات شان پاک است. 4.جناح متظاهرهای دیندار در جامعه قدرتمند هستند. 5. فاسدهای پاک طینت به فلاح می رسند ولی دیندارهای ریا کار در تبهکاری خود باقی می مانند. با این پیش فرض ها هر چند واقعی ولی مشکل دارم. در این نگاه، معمولا به اسم واقعیت، حقیقت قربانی می شود.
پیش بینی من این است که اکران فروردین 92 را به "رسوایی" ده نمکی اختصاص می دهند و لااقل باید هفت-هشت میلیارد تومان را برای فیلم جدید ده نمکی کنار گذاشت. منتظر ماه ها موج رسانه ای سنگین در تقدیر و تقبیح "رسوایی" باشید.
و شما پیدا کنید تاثیر فیلمی قطعا پربیننده، تساهل گرا، به شدت ضد ریا، مروج عرفان و معنویت و مدافع طبقه ی فرو دست را بر فضای انتخابات ریاست جمهوری!