به گزارش 598 به نقل از ایسنا، دهم ربیع الاول مصادف با سالروز ازدواج
رسول خدا حضرت محمدبن عبدالله(ص) و حضرت خدیجه(س) است. درست 25 بهار از عمر
گرانبها و پربرکت پیامبر میگذشت که با بانوی چهل سالهای به نام «خدیجه»
که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل
جدیدی در زندگیاش آغاز شد.
در این گزارش با مروری کوتاه به جریان
ازدواج آن دو بزرگوار که "پدر و مادر امت اسلامی" هستند سعی میکنیم بیشتر
به ویژگیهای این پیوند مقدس اشاره کنیم که میتواند برای جوانان جامعه
امروز در انتخاب درست همسفران و همسران خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی
را لذت بخش و سعادتمند قرار میدهد کمک و راهنمایی کند.
نگاهی به پیوند محمد امین و خدیجه کبری
ازدواج
پیامبر با «خدیجه» شباهتی به ازدواجهای شناخته شده نداشت، بلکه در نوع
خود بی نظیر و دارای ویژگیهایی بود، چراکه این پیوند مبارک و مقدس نه ثمره
زودگذر و دوستی بی پایه و اساس بود و نه برخاسته از انگیزههای مادی یا
دیگر امور و اغراض و اهداف رایج که در ازدواج چهرههای مشهور و سرشناس دنیا
وجود دارد. و نیز هدفهای سیاسی نیز در امضاء و تشکیل این زندگی مشترک و
ساختار آن، نقشی نداشت.
همه چیز از آن سفر اقتصادی شروع شد که حضرت
محمد(ص) همسفر کاروان تجاری خدیجه(س) شد هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی
پیامبر و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما آن بانوی خردمند شنیده بود و خوب
میدانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر است. بر این
اساس بود که بانوی پرشرافت حجاز، برنامه پیوند با پیامبر را تهیه کرد و خود
با قداست و هوشمندی ویژهاش سخن را در مورد آن مطلب با پیامبر آغاز کرد و
از آن حضرت تقاضا نمود که گام به پیش نهد و از راه پدرش «خویلد» یا عمویش
از او خواستگاری نماید، اما پیامبر با وجود پیشگامی بهترین و ثروتمندترین
بانوی جهان عرب برای پیوند با او، بهتر میدید که با بانویی که از نظر
اقتصادی و مادی با او هماهنگ باشد زندگی مشترک را آغاز کند و به همین دلیل
هم از «خدیجه» پوزش خواست و به او پاسخ مثبت نداد.
اما از آنجایی که
«خدیجه» بانویی خردمند، دوراندیش، آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ
منفی پیامبر به ازدواج با او گفت: «آیا کسی که تصمیم گرفته است خویشتن را
به پیامبر ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و
دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟»
و با این دیدگاه بود که از پیامبر تقاضا نمود تا عموهای خویش را به خانه پدرش "خویلد" گسیل دارد و بطور رسمی از او خواستگاری کند.
عموهای
پیامبر پس از شنیدن این خبر شادی بخش که در نوع خود بی نظیر بود، شگفت زده
شدند و عمههای آن حضرت نیز با شنیدن خبر این پیشنهاد از سوی بانوی حجاز،
در بهت و حیرت فرورفتند، چرا که براستی هم، رخداد شگرفی بود!! آنها به
اقامتگاه بانوی حجاز شتافتند و او را از پدرش «خویلد» یا عمویش، برای
پیامبر خواستگاری کردند. وقتی موضوع مهریه پیش آمد که باید مهریهای درخور
مقام و موقعیت بانوی بزرگ حجاز از سوی پیامبر تقدیم گردد. در این لحظات بود
که دگرباره بانوی حجاز به کار جالب و شگرفی دست زد و با هدیه نمودن چهار
هزار دینار به پیامبر، از آن گرانمایه جهان هستی تقاضا کرد که آن را به
عنوان مهریه به پدرش «خویلد» بپردازد، گرچه در یک روایت آمده است که جناب
«ابوطالب» مهریه را با سرفرازی و شادمانی از اموال خویش تقدیم داشت و پیمان
زندگی مشترک به امضاء رسید.
این پیوند مبارک به بهترین صورت تحقق
پذیرفت و پیامبر به تقاضای «خدیجه» به اقامتگاه او گام نهاد. از آن لحظات
بیادماندنی بود که دیگر «خدیجه» همواره احساس مینمود که نیکبختی در
کاملترین شکل ممکن به او روی آورده و خورشید خوشبختیاش طلوع نموده است،
چرا که او به بزرگترین آرزوی خویش یعنی ازدواج با پیامبر رسیده بود.
بانوی
بزرگ حجاز در این زندگی مشترک پسرانی بدنیا آورد که همگی آنان در کودکی از
دنیا رفتند و دخترانی به نامهای «زینب» و «ام کلثوم» و «رقیه» و «فاطمه»
به او و پیامبر ارزانی شد که کوچکترین، اما برترین و پرشکوهترین آنان
فاطمه (س) بود.
خصوصیات پیامبر اکرم (ص)
جوانمرد
مکّه دارای ویژگیهای خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای
تقوی، معنویت، پاکدامنی، عفت، امانت داری، حسن خلق، راستگویی و صداقت بود
که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم اخلاقی و رفتاری در
پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای ازدواج با ایشان
اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه
فضیلت اخلاقی، کرامت، شرافت، اصالت خانوادگی و...... در وجود مقدس پیامبر
بود.
فضایل خدیجه در قرآن و روایات
ایمان و فداکاری خدیجه
خدیجه
زنی با فضلیت و دارای کمالات علمی و معنوی بود و در اثر معاشرت با پسر
عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود و به رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان
داشت، میدانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.
خدیجه از علمای
دیگر یهود و نصاری نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود و از همه
مهمتر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام از طریق غلامش «میسره» که
همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده و بر
عشق و ایمانش افزوده بود. لذا با ورقه بن نوفل راز دل گشود و خواهان وصلت
با پیامبر شد.
همه اینها حاکی از ایمان خدیجه به رسالت پیامبر بود
که سالها قبل از بعثت آن حضرت اتفاق افتاده، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت
الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود.
خدیجه از نظر
ایمان و عقیده به جایی رسیده بود که پیامبر و ملائکه او را دوست داشتند و
بر ایمان او مباهات میکردند و او را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان
عالم و جهان معرفی مینمودند!
خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او میگوید: ای خدیجه! خداوند متعال هر روز به وجود تو چندین بار به ملائکهاش مباهات میکند.
آری!
خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به او
سلام رساند. او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد، بلکه تمام تلخیهای
سیاسی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا (ص) را مجروح میساخت
ترمیم نمود، و وی را در ادامه سیر الهیاش یاری داد، و مایه آرامش شوهر
گشت!
مقام اولین بانوی مسلمان در قرآن
حضرت
خدیجه نخستین امالمؤمنین است که در قرآن مجید مورد توجه بوده و به طور
شخصی نیز در سوره «ضحی» آیه هشتم به نام و اوصاف او اشاره گردیده است. حضرت
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام و بعد از آن در
اختیار پیامبر گذاشت تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به
مصرف برساند.
ویژگیها و پیامهای ازدواج پیامبر و خدیجه
1-
اولین پیام این ازدواج این است کسانی که به خاطر ثروت و مال و منال دنیوی
با فردی ازدواج میکنند، با معیارهای اسلامی فاصله دارند، پس در ازدواجها
باید هماهنگی از نظر اقتصادی رعایت شود، همچنانکه پیامبر به این مساله توجه
داشتند.
2- شناخت و آگاهی: پیامبر اسلام(ص) و خدیجه (س) با آگاهی و
شناخت کامل از اخلاق، رفتار و خانواده همدیگر، ازدواج کردند، آنان، رشد
یافته، بزرگ منش، خردمند، بصیر و مستقل در اندیشه و عمل بودند و با متانت،
وقار و درایت تصمیم سنجیدهای گرفتند. چیزی که امروزه کمتر در ازدواجها به
آن توجه میشود، رشد جسمانی، عقلانی و عاطفی جوانان را در نظر نمیگیرند و
بدون داشتن این معیارها اقدام به تشکیل خانواده میکنند که آسیبهای زیادی
را متوجه زندگی مشترک میکند.
3- مشورت: پیامبر در این باره با
عموی خود، ابوطالب مشورت کردند و او را واسطه قرار دادند، خدیجه نیز با
عموی خود، ورقه بن نوفل، صحبت کردند آنان در مراسمی و با حضور بزرگان دو
خانواده عقد ازدواج خود را برگزار کردند.
جوانان امروز تا چه اندازه
در انتخاب و گزینش همسران، با والدین و افراد آگاه و دلسوز مشورت میکنند؟
از تجارب دیگران چه میزان بهره میبرند؟ آیا با یک نگاه و علاقه سطحی و یا
داشتن شناخت چند روزه، برای انتخاب کافی است.
4- تجملات و ریخت و
پاشهای افراطی: یکی از بزرگترین موانع و مشکلات جوانان برای ازدواج،
تجملات و چشم و هم چشمیها، توقعات و انتظارات بی حد و اندازه اطرافیان
است، در حالیکه سادگی و بی آلایشی در ازدواج اسلامی توصیه شده است.
5-
مهریههای سنگین: حضرت خدیجه(س) مهریه ازدواجش را از مال خودش قرار داد و
ضامن مهر خود شد. عدّهای به این امر اعتراض کردند، ابوطالب(ع) جواب داد:
«اگر شوهران دیگر مانند فرزند برادر من باشند، زنان به گرانترین قیمتها و
بیشترین مهریه آنان را طلب خواهند کرد و اگر مانند شما باشند مهر گران از
ایشان طلب خواهند نمود»
حال مقایسه کنید مهریه این ازدواج را با
مهریههای سنگین و غیر معقول امروز که اغلب مردان توان پرداخت آن را ندارند
و قرار دادن چنین مهریههایی که خارج از توان اقتصادی مردان است عقد را
دچار مشکل میکند.
6- زندگی بعد از ازدواج: بعد از ازدواج نیز،
زندگی مشترک پیامبر و خدیجه (س)، الگوی کاملی از زندگی زناشویی برای مردان و
زنان مسلمان است، با یک زندگی درخشان و اخلاق و رفتار خیره کننده، همه را
بهت زده کردند. خدیجه در برابر فرستاده خداوند همواره فروتن و خاضع بود خود
را کنیز خدمتگزار و یا همراه و همدم پیامبر میدانست از هیچ کوششی در خدمت
رسانی به رسول خدا دریغ نمیکرد. تمام اموال و دارایی خود را با افتخار،
در راه گسترش ندای توحید، در اختیار همسرش قرار داد، او به حق میدانست که
خوب شوهر داری کردن، جهاد در راه خداوند است و سراسر زندگی مشترکش را
اینگونه سپری کرد.
دختران و زنان و نیز مردان جامعه اسلامی باید در
راه کسب نجابت، پاکی و درایت، شهامت و شجاعت و وقار و متانت، خردمندی و
نواندیشی، صداقت و راستگویی، سخاوت و کرامت، امانت داری و خدمتگزاری، زندگی
این زوج نمونه تاریخ را الگوی عملی خود قرار دهند.
با توجه به این
سخنان، میتوان گفت: برای رسیدن به معیارهای صحیح ازدواج اسلامی باید
جوانان در راه کسب تجربه و شناخت و آگاهی بیشتر، با افراد آگاه مشورت کنند و
کتب مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانند، بین ملاکهای واقعی و
غیر واقعی تمایز قائل شوند و خود را اسیر معیارهای خیالی و خود ساخته و
خرافی نکنند. تجملّات و توقعات بیش از اندازه را کنار بگذارند و واقعیات را
آنگونه که هست بپذیرند. مهریههای سنگین را قبول نکنند. به اخلاق و
رفتارهای مطلوب و ارزشی بهای بیشتری بدهند و زندگی مشترک خود را بر
پایههای صداقت، صمیمیت، احترام و محبت بنا گذاری کنند.
آری اغلب
طلاقها، برخی از جرمها و رواج فحشا، اسراف، تأخیر ازدواج، نابسامانی
روابط همسران همه و همه ناشی از فاصله گرفتن از الگوهای دینی است.