به گزارش 598 به نقل از رجانيوز، در بخشي از اين يادداشت با اشاره به مشكلات اصلاح طلبان در دوران 8 ساله خاتمي و ابراز تاسف براي زنداني شدن افرادي مانند اكبر گنجي، مسعود بهنود و ... نتيجه گيري شده كه شرايط عمومي همواره براي اين جريان سخت بوده، لذا بايد در انتخابات پيش رو نيز حضور جدي داشته باشند.
وي در ادامه نيز با بيان اينكه رقيب دوست دارد اصلاح طلبان در انتخابات شركت نكنند، همه تلاش خود را براي تثيبت خواسته خود مبني بر حضور همه جانبه اصلاح طلبان در انتخابات به خرج دهد و تاكيد كرده كه نبايد منتظر چراغ سبز حاكميت باقي ماند.
اين اظهارات در حالي مطرح مي شود كه برخلاف ادعاهاي اين روزهاي برخي چهره هاي رسانه اي نزديك به اصلاح طلبان مانند صادق زيباكلام كه در گفتگو با ايسنا ادعا كرده است "اصلاح طلبان واقعي در انتخابات رياست جمهوري شركت نمي كنند"، جريان نزديك به هاشمي رفسنجاني و حرب كارگزاران اين روزها اولويتي جز حضور همه جانبه و تمام قد در انتخابات پيش رو براي خود نديدهاند، كما اينكه پيش از انتشار يادداشت كرباسچي، محسن هاشمي رفسنجاني نيز چندي قبل در گفتگو با همين هفته نامه از لزوم تحميل اصلاح طلبان به جامعه در انتخابات پيش رو سخن گفته بود و الياس حضرتي نيز همين محتوا را در قالب يك يادداشت به شكل ديگري بازتوليد كرده بود.
اما نكته ديگر در اين ميان اصرار كرباسچي بر حضور همه جانبه بدنه اجتماعي اين طيف در انتخابات پيش روست. زيرا به نظر مي رسد كرباسچي با اين رفتار خود عملا دارد در جهت مخالف بدنه افراطي و ساختار شكن فتنه گران رفتار ميكند و آنها را دعوت به كاري مي كند كه چندان نتيجه روشني براي آن ديده نمي شود.
انتحار سياسي اصلاح طلبان در سال 88 مبني بر متقلب خواندن جمهوري اسلامي، اين روزها براي آنها وضعيت متناقض و پارادوكسيكالي بوجود آورده است. آنها بايد از يك سو به هواداران خود توضيح دهند اگر جمهوري اسلامي اهل تقلب در آراي ملت است پس چرا آنها بايد دوباره در انتخابات شركت كنند و اگر هم اينطور نيست، چرا سال 88 بدنه اجتماعي اين طيف توسط بزرگان اصلاحات فريب خورده و دچار هزينه هاي گسترده اي شدند؟
القاي اين نكته توسط كرباسچي كه رقيب از حضور اصلاح طلبان در انتخابات واهمه دارد نيز تكميل كننده پازل فريب وي براي مخاطبانش است، كرباسچي در اين يادداشت تمام تلاش خود را كرده است تا از نگراني رقيب در قبال حضور اصلاحطلبان به دليل پيروزي قطعي آنها سخن بگويد و بنابر اين مشكل امروز اصلاح طلبان را تنها عدم حضور آنها در انتخابات و نه نگراني از پيروزي و يا عدم پيروزي عنوان كند.
كرباسچي شاهد خود براي نگراني آنكه او رقيب ميخواند را، سخنان و اظهار نظرهايي ميداند كه در آن دلسوزان انقلاب نسبت به حضور اصلاح طلبان انتقاد كردهاند. او در اين باره مينويسد: در يک نگاه واقعبينانه فکر کنيم که رقيب از حضور ما در انتخابات خوشحال است يا نگران؟ تمام آنچه امروز در توپخانه كيهان و انبوه رسانههاي ريز و درشت و خطابه و بيانيههاي تند و كند با همه توان از زبان رقيب ميشنويم، تلاش براي بازداشتن ماست يا تشويق به شركت در انتخابات؟ توضيح زيادي نميخواهد كه تاييد كنيم در هيچ صحنهاي رقيب خواهان پيروزي براي رقباي ديگر نيست. »
اين در حالي است كه تنها نگاهي به انتخابات ده سال گذشته حاكي از رويگرداني جدي مردم پاي صندوقهاي راي از اين جريان است. راي پايين معين در انتخابات رياست جمهوري، شكست هاشمي رفسنجاني در انتخابات نهم رياست جمهوري، عدم راهيابي حتي يك نامزد از ليست ياران خاتمي به مجلس هشتم و شكست سنگين كانديداي جريان اصلاح طلب در انتخابات دهم رياست جمهوري، همه و همه از جايگاه بي جايگاه اين جريان در فضاي سياسي كشور حكايت دارد، موضوعي كه كرباسچي ترجيح داده است با سكوتي معنادار از كنار آن بگذرد.
پس آيا به قول كرباسچي، رقيب از حضور اصلاحطلبان در صحنه سياسي كشور هراس دارد و يا اينكه بحث فراتر از اين بوده و موضوع حضور جرياني است كه تصميم ندارد به اشتباه بزرگ خود در عبور از خط قرمزهاي نظام اسلامي اعتراف كند و با گستاخي هرچه تمامتر، اين روزها به دنبال تحميل خود بدون هرگونه عذرخواهي و ابراز برائت به فضاي سياسي جامعه است. به نظر ميرسد بر خلاف آنچه كرباسچي تصور كرده و يا حداقل تلاش كرده است كه به مخاطب خود بقبولاند، نگراني از حضور اصلاحطلبان در عرصه سياسي كشور وجود ندارد چه آنكه سابقه سالهاي اخير نشان داده اساس تواني براي براي رقابت سياسي از سوي اين طيف باقي نمانده است. آنچه معناي مخالفتها با حضور اصلاحطلبان در صحنه سياسي است، نقض خط قرمزهايي است كه بهاي آن هشت ما ضربه اقتصادي، سياسي، اجتماعي و آبرويي براي نظام اسلامي بوده است.
كرباسچي در بخش ديگري از يادداشت خود نيز از شيوه برخي اصلاحطلبان مبني بر اخذ اجازه براي حضور در انتخابات انتقاد كرده و معتقد است جريان اصلاح طلب بايد خود را به فضاي سياسي كشور تحميل كند.اما كرباسچي و بخشي از اصلاح طلبان مانند عبدالله نوري و ... كه شوق و عطش داخلي فتنهگران براي حضور مجدد در عرصه قدرت را نمايان كردهاند به اين سوال نيز پاسخ ندادهاند كه آيا در صورت امكان حضور و پس از شكستي كه رويه اين سالهاي حضور اين جريان در عرصه سياسي كشور بوده است، آيا اوليات دموكراسي و پذيرش نتيجه انتخابات را طي حوادث سالهاي گذشته فرا گرفته اند يا خير؟
آيا اين طيف باز هم در صورت شكست در انتخابات و دست رد مردم، به آنارشي روي خواهد آورد و عربده كشي خياباني را بر قانون و قانون گرايي ترجيح خواهد داد يا اين بار با درس گرفتن از هزينه هاي متعدد اقدامات غير منطقي خود در سال 88، تمرين دموكراسي را براي افكار عمومي به نمايش خواهد گذاشت؟