کد خبر: ۱۰۷۸۱۶
زمان انتشار: ۱۰:۱۸     ۰۱ بهمن ۱۳۹۱
اظهارات سرپرست جدید فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای در جلسه اخیرش با پیشکسوتان استان تهران در مورد شعبان بی مخ و تجلیل از این بزهکار و جانی در قالب جملاتی چون "من دست شعبون را می بوسم و بهش خیلی اعتقاد دارم"، بسیار حقیرانه و حیرت آور است.
اظهارات سرپرست جدید فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای در جلسه اخیرش با پیشکسوتان استان تهران در مورد شعبان بی مخ و تجلیل از این بزهکار و جانی در قالب جملاتی چون "من دست شعبون را می بوسم و بهش خیلی اعتقاد دارم"، بسیار حقیرانه و حیرت آور است.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی بی باک، بعد از عزل علیرضا صفارزاده رئیس پیشین فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای کشور و یکی از مدیران متعهد کشورمان از سکانداری فدراسیون این ورزش فرهنگی باستانی، چندی پیش محمد عباسی طی حکمی محمد رضا طالقانی را به عنوان سرپرست فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای منصوب کرد.

 در قسمتی از حکم وزیر ورزش و جوانان آمده بود" نظر به تعهد ، تجربه و به استناد اختیارات ذیل ماده 10 اساسنامه فدراسیون های ورزشی جنابعالی به موجب این ابلاغ به عنوان سرپرست فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای جمهوری اسلامی ایران منصوب می شوید."

حال طالقانی تعهدش را در دست بوسی و ابراز ارادت برای امثال شعبان بی مخ و بازرگان می بیند.

اینکه شعبان بی مخی که اوج ارادات خود را به رژیم فاسد شاه به اثبات رسانده چگونه در دل طالقانی جا گرفته است، باید در جای خود بحث و بررسی شود اما اینکه وزیر ورزش و جوانان چگونه چنین شخصی را به سرپرستی فدراسیونی گمارده که باید روحیه پهلوانی را تروج کند، بسیار بحث برانگیز است.

بنابر گزارش خبرنگار "بی باک" در آستانه جشن 34 سالگی پیروزی انقلاب اسلامی، محمدرضا طالقانی که اخیرا بعنوان سرپرست فدراسیون ورزش باستانی و کشتی پهلوانی کشور منصوب شده است، اظهاراتی قابل تامل ایراد می کند که بسیار جای تاسف دارد.

اظهارات وی در جلسه پیشکسوتان استان تهران در مورد شعبان بی مخ و تجلیل از این بزهکار و جانی در قالب جملاتی چون "من دست شعبون را می بوسم و بهش خیلی اعتقاد دارم"، بسیار حقیرانه و حیرت آور است.

متاسفانه ایشان دو هفته قبل از آن نیز در همایش روسای هیئتهای استانی از شعبان بی مخ تعریف می کند!

تکلیف شعبان بی مخ و دار و دسته اش که برای همگان روشن است حتی آش آنقدر شور بوده که مطرودین امام (ره) و امت از جمله منافقین، اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی هم شعبان را خیانتکار می دانند اما مردم و مسئولین باید تکلیف خود را با مریدان این جانی و کسانی که بجای ترویج سیره علوی، سعی در الگوبرداری از منش یک جانی و خائن دارند را روشن کنند.

جالبتر اینکه طالقانی از مهدی بازرگان هم بعنوان مردی بزرگ یاد می کند و این اظهارات پس از سالها در مقابل نظرات صریح  امام (ره) در مورد ارتداد اعضای نهضت آزادی تعجب برانگیز است.

نکته تاسف برانگیز دیگر اینکه طالقانی با این همه تعاریف عجیب از یک جانی و خائن قبل از انقلاب، طی بیش از یکساعت سخنرانی خود کوچکترین نامی از مقام معظم رهبری بعنوان حامی اصلی ورزش پهلوانی اسلامی در عصر حاضر نمی برد.

به هر حال وزیر ورزش و جوانان باید پاسخگوی این انتصاب خود به افکار عمومی باشد که چگونه ورزشی که باید مروج جوانمردی و سیره علوی باشد در حال حاضر سرپرست آن، الگوی خود را شعبان بی مخ ها قرار می دهد و به دست بوسی چنین فرد بزهکاری افتخار می کند.

فایل اظهارات طالقانی در پایگاه خبری بی باک موجود می باشد که در صورت ضرورت و انکار مسئولین مربوطه منتشر خواهد شد.

فردی که طالقانی دستش را می بوسد، کیست؟

فردي كه در حكومت طاغوت در بسياري از وقايع سياسي آن دوران حضور فعالي داشت، "شعبان بي مخ" بود که امروز طالقانی

وی تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد که منجر به سقوط دولت دکتر محمد مصدق شد به "شعبان بی مخ" و یا "شعبان درخونگاه" شهرت داشت. اما پس از پیروزی کودتا و بازگشت شاه به ایران، شعبان نام فامیل "تاج بخش" را برای خود برگزید، اما آنگونه که گفته می‌شود با تذکرات بعدی به نام فامیل سابق خود اکتفا کرد.
 
شعبان در کودتای آمریکایی 28 مرداد

شعبان بی مخ به پاس خوشخدمتي هايش بيشتر مورد تفقد رژيم شاه قرار گرفت و توانست رياست ورزش باستاني کشور را از سال 1345  غصب کند. زيرا هم شعبان به حضور در عرصه ورزش باستاني علاقه داشت و هم رژيم از اين حضور او بهره ها مي برد.



 در اين ميان حتي با وجود جوانمردان پاك در عرصه ورزش  باستاني، شعبان به دليل برخورداري از امكانات مختلف و با حضور فعال، چهره آشناي ورزش باستاني بود و همين باعث شد كه او به عنوان نماد ورزش باستاني در اذهان عمومي حک شود. در واقع اين بزرگترين ظلم تاريخي بر ورزش زورخانه اي به لحاظ تاثیرگذاری فرهنگی بود چرا كه اعمال وی زورخانه را از قداست، تهي و ورزش زورخانه اي را فقط به ظواهر سوق مي داد.



متاسفانه ورزش باستاني در دوران طاغوت به لحاظ فرهنگی سير قهقرايي را طي كرد و باستانی کاران به عنوان عده ای اوباش، باج گير، قاتل، متجاوز و خلافکار در اذهان عمومی نقش بستند که پس از سالها هنوز هم اين تاثير منفی ميان عموم جامعه به طور کامل از بين نرفته است. مثلا در اکثر فيلمهای دوران طاغوت هر جاهل مسلکی که می خواست اقدامی برای قتل يا هرگونه تجاوز انجام دهد قدم هايش را با ضرب زورخانه همراه می کردند حتی اگر اهل ورزش زورخانه ای نبود!



به گزارش بی باک، عمدتا مسائل شرعی در زورخانه شعبان رعايت نمی گرديد مثلا ورزشکاران با بدن های لخت مقابل زنان بی حجاب و مینی ژوپ پوش و لباس های نيمه عريان به ورزش باستانی می پرداختند كه با پاكي و ايمان پهلوانان تربيت شده در آيين مقدس پهلواني مغايرت داشت.

 حضور خوانندگان و بازیگران زن فاسد و دیگر عناصر ضد دین از برنامه های شعبان در زورخانه اش بود.



در دوره طاغوت به لحاظ توسعه ابعاد ورزشی هم اگر افزايش تعداد زورخانه ها و ورزشکاران توسط شعبان پيگيری می شد فقط برای تبليغات به نفع حفظ و استحکام تاج و تخت و انجام مراسم به اصطلاح مردمی مثل نمايش های چهارم آبان بود.

 البته شعبان نيز با خودنمايی در اين عرصه هم خود را ارضا می کرد و هم به کسب درآمد، سفرهای خارجی و ... می رسيد. به عبارتی هر حرکت در ورزش زورخانه ای مثل تعيين پهلوان كشور که با اهداف مذکور در تضاد بود مورد بی مهری قرار می گرفت. چنانکه از انتصاب شعبان بی مخ به رياست ورزش باستاني كشور در سال 1345، رويداد فرهنگي اجتماعي بزرگي چون تعيين پهلوان كشور از سال 1345 تا 1357 تقريبا تعطيل شد و فقط دو بار اين مسابقات برگزار گرديد که آن هم تحت نظر شعبان نبود. بطوريكه آخرين دوره با تصاحب بازوبند توسط رضا سوخته سرايي و نايب پهلواني عليرضا سليماني در 1354 انجام شد و در سال های آخر حکوت پهلوی اين مسابقات مانند گذشته برگزار نگرديد زيرا از يک سو شعبان با برگزاری اين مسابقات به حاشيه می رفت و نفعی نمی برد و از سوی ديگر بايد فردی به عنوان پهلوان کشور معرفی می شد که ممکن بود در راستای اهداف واقعی پهلوانی گام بر دارد و اين موضوع به لحاظ سياسی خطری برای طاغوت محسوب می گرديد. به بيان ديگر،  بيشترين سوءاستفاده در دوره پهلوی از اين ورزش صورت گرفت. ضمن اينكه ترويج ورزشهاي مدرن در كنار اينگونه جلوه دادن ورزش زورخانه اي، چونان فرود آمدن خنجری از پشت بر پیکره اين ورزش بود.



 وقتي بوي پيروزي انقلاب به مشامها مي رسيد، شاه فرار کرد و حکم اعدام شعبان به اتهام اعمال منافي عفت، سرقت، حيف و ميل بيت المال و چند فقره قتل در مطبوعات شايع بود تا اينکه چندي بعد، صدور حكم اعدام وي به همراه تعدادي ديگر از وابستگان ملعون رژيم توسط رئيس دادگاههاي انقلاب اسلامي اعلام شد. در نتیجه وی نیز ایران را همانند بسیاری از حامیان محمدرضا پهلوی ترک گفت و زندگی در تبعید را ابتدا در اسرائیل و سپس آلمان و نهایتا در شهر لس آنجلس در ایالت کالیفرنیا در آمریکا آغاز کرد.





وي در نقاط مختلف دنيا متواري بود تا اينکه 28 مرداد 1385 در بستر بيماري با 85 سال سن در کاليفرنيا ضمن وفاداری به شاه ملعون زندگي اش خاتمه يافت.     
             
مصطفي طوسي متولد 1298 ه.ش. قهرمان كشتي آزاد و فرنگي سالهاي 1318 و 1319، پهلوان كشور سالهاي 1323 تا 1325 و پيشكسوت خوشنام ورزش باستاني بود كه همان ابتدای پیروزی انقلاب به دیدار امام(ره)  در قم رفت و در ارديبهشت 1360 به رحمت ايزدي پيوست.

 از اظهارات طوسي به عنوان نمونه مستندی از نابسامانی فرهنگی در ورزش باستانی کشور قبل از انقلاب یاد می شود که شعبان بی مخ در آن نابسامانی نقش بسیاری داشت.



در اظهارات طوسی آمده است:" همانطور که مي دانيد سال ها بود فضاي ورزش باستاني به علت حاکميت نامشروع و غيرقانوني اشخاص ضد ملي و جنايتکار و دار و دسته شعبان بي مخ آلوده شده بود. زورخانه داران که رکن اساسي اين رشته از ورزش هستند مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و در نتيجه اين رشته از ورزش که ريشه در فرهنگ ايران دارد دچار رکود شده بود. اينک با همکاري شما و کليه پيشکسوتان اميدواريم که بتوانيم فعاليت هاي ثمربخش را آغاز کنيم تا اين رشته ورزشي را به آنچنان ارزش و اهميتي برسانيم که لايق آن است."

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها