به گزارش 598 به نقل از کیهان، عباس عبدي در عين حال تاكيد كرد اين طيف يكي به نعل و يكي به ميخ مي زنند. وي در
هفته نامه آسمان خواستار شفافيت و صراحت اصلاح طلبان شد و نوشت: اين روزها بيش از
گذشته مباحث مربوط به سياست انتخاباتي اصلاح طلبان مطرح مي شود، ولي هرچه جلوتر مي
رويم، به جاي آنكه چشم انداز موضع آنان درباره انتخابات روشن تر و يكدست تر شود،
گوناگون تر مي شود. ريشه اين تشتت در چيست؟ چرا هرازگاهي يكي به ميخ زده مي شود و
يكي به نعل؟ و البته در نهايت هم اين چكش سرگردان بر دستان نعل بند فرود خواهد آمد
و هيچ اسبي را نعل نخواهد كرد. واقعيت اين است كه مسئله و مشكل اصلاح طلبان،
انتخابات و شركت يا عدم شركت در آن نيست. همچنان كه سال گذشته هم كه نتوانستند در
اين مورد تصميم موثري بگيرند، نه تنها هيچ مشكلي حل نشد، كه بر اختلافات افزوده
گشت. تا وقتي كه تناقضات موجود در ذهنيت و رفتار كليت اصلاح طلبان حل نشود، قابل
تصور نخواهد بود كه شاهد شكل گيري راهبردي عملي و معقول از سوي آنان باشيم.
وي سخنان چندي پيش عبدالله نوري را نمونه اين تناقض و تشتت ها توصيف كرده و مي
نويسد: اولين نكته اي كه در سخنان ايشان به چشم مي آيد تاكيد بر اين موضوع است كه
تعريف روشني از اصلاح طلبان و جنبش سبز ارائه نشده است. آيا واقعا چنين است؟ اگر
اين گزاره درست باشد، آيا ديگران حق ندارند از اصلاح طلبان بپرسند كه شما تاكنون
براساس چه چارچوب تعريف شده اي رفتار كرده ايد و يا در ادامه رفتار خواهيد كرد؟
عباس عبدي اضافه كرد: اگر اين گمان ايجاد شده كه تعريف روشني از اصلاحات وجود
ندارد، از آنجا ناشي مي شود كه در چهار سال گذشته نوعي تغيير خط مشي (آگاهانه يا
ناآگاهانه) در اين مجموعه بوجود آمده، كه آنان را در حالت برزخ سياسي و تعليق نگه
داشته، و به قول معروف يك دل آنان در گرو يك رفتار و راهبرد قهرمان بازي و قهرمان
سازي است و يك دل در گرو نشان دادن يك كنش خردورزانه و عقلايي و مبتني بر اصول
اصلاحات است.
عبدي تصريح كرد: واقعيت اين است كه با ادامه سياست سال 1388، امكان بازگشت به عرصه
انتخابات وجود ندارد. يا حداقل در شرايط حاضر چنين امكاني قابل تصور نيست، و نه
تنها نشان ندادن اقدامي از سوي حكومت براي حضور اصلاح طلبان، غيرمنتظره نيست، بلكه
حالت عكس آن غير قابل انتظار است. شايد اصلاح طلبان راي دادن آقاي خاتمي [در
انتخابات مجلس] را نشانه اي مثبت از جانب اصلاح طلبان بدانند، در حالي كه اين كار
هيچ اهميتي نداشت، اگر آقاي خاتمي خود را در مقام رهبر اصلاحات مي شناسد، مي بايست
اين كار را با اعلام قبلي و درخواست از طرفدارانش براي حضور در پاي صندوق ها، آن هم
جلوي خبرنگاران و در تهران انجام مي داد، و در ادامه هم به هيچ وجه از آن كوتاه نمي
آمد، نه آنكه در دماوند و يك صندوق دور افتاده و به دور از چشم ديگران و در
بعدازظهر روز راي گيري و بدون اعلام قبلي راي دهد. و جالب اينكه انتظار داشته اند،
حكومت در برابر اين اقدام احتمالا انتحاري! واكنشي درخور نشان دهد، در حالي كه بجز
مشكلاتي كه گفته شد، اين اقدام نشان داد كه طرف اصلاحات، فاقد رهبري و اراده و حتي
تحليل درست از شرايط سياسي است و هيچ كس حاضر نيست روي چنين نيرويي حساب كند.
نيرويي كه قادر به رهبري و هدايت طرفدارانش نيست، بيش از آنكه، آنان را رهبري كنند،
تابع نظرات احساسي و شعاري آنان است. راي دادن آقاي خاتمي نشانه بارزي از عمل بدون
پشتوانه تحليلي بود.
عضو مستعفي مشاركت درباره سرخوردگي اصلاح طلبان نوشت: نكته ديگري كه به درستي در
سخنان آقاي نوري مطرح شده، فراگير شدن حالت يأس و نااميدي و انفعال در ميان اصلاح
طلبان است.
وي در ادامه با تعريض به عبدالله نوري نوشت: آقاي نوري به درستي اشاره مي كند كه
ميان اصلاح طلبان نظرات گوناگوني درباره انتخابات وجود دارد، ولي چرا اين نظرات
گوناگون در سال 1376 نبود؟ و چرا اكنون پس از گذشت 4 سال، باز هم از گوناگوني ها
كاسته نشده است؟
عبدي با بيان اينكه «نحوه رفتار اصلاح طلبان در سال هاي اخير، نه از منطق استوار
سياسي برخوردار است و نه اينكه مي تواند با مردم و مسائل جامعه تعامل كند، حداكثر
كارايي آن در برخي شبكه هاي اينترنتي و براي لقلقه زباني غيرمسئولانه، كارآيي دارد»
خاطرنشان كرد: اگر اصلاح طلبان گمان مي كنند كه با وجود فضاي بي اعتمادي متقابل
كنوني گام موثري نمي توان برداشت، در اين صورت چاره اي ندارند جز اينكه وارد يك
بازي برد - برد شوند، و با برداشتن گام هاي معنادار و ضمن نقد گذشته، خود را براي
انتخاباتي آماده كنند كه موضوعيت دارد. براي انجام اين كار زمان از دست رفته است.
اينكه آقاي نوري گفته اند «اين بحث ها فعلا در مرحله مقدماتي است»، اين سوال را پيش
مي آورد كه مگر امروز معلوم شده كه انتخابات در راه است كه بحث هاي آن در مرحله
مقدماتي است؟ قضيه چندان پيچيده نيست، برخي از جناح هاي اصلاحات علاقه اي به ورود
به اين بحث ندارند، و آن را كش مي دهند كه نظر خودشان را به عنوان تنها گزينه مطرح
كنند. و به احتمال فراوان مي توان گفت كه اين بحث ها همواره در مرحله مقدماتي باقي
خواهد ماند.