598 به نقل از دنیای اقتصاد نوشت:
تصور شما درباره کسی که پشت فرمان یک خودروی بنز
مينشیند چیست؟ قدیمی و جدیدش مهم نیست. مفهومی که خودروی بنز در جامعه با
خود به همراه داشته با آنچه نهم دیماه امسال حوالی میدان سعادتآباد تهران
رقم خورد در تعارض است.
پلیس تایید کرده که سرنشین بنز وقتی با
سرنشین یک بی .ام. و درگیر شده از داخل خودروی خود یک قمه بیرون کشیده و
نتیجه آن افزایش کشمکش و در نهایت تصادف منجر به قتل خود او شده است. آیا
خریداران بنز از جمله کسانی هستند که به موقع بروز یک مشکل و در مواجهه با
یک موقعیت چالشبرانگیز اجتماعی دست به سلاح ميبرند؟ با چند تن از مدیران
فروش نمایشگاههای اتومبیل این سوال و فرض را در میان گذاشتیم و پرسیدیم
این روزها که برای خرید یک بنز حداقل بايد 240 میلیون تومان پول داد، چه
نوع افرادی به سراغ آنها ميروند؟
«مهپور» مدیر نمایشگاهی در خیابان
شریعتی در پاسخ به این سوال ميگوید: من این خبر را در روزنامهها خواندم و
برایم عجیب نبود. خیلی از مشتریان ما نیز تغییر کردهاند. گاهی ميبینیم
یک مشتری که به هیچ وجه به او نمیخورد در کارت عابر بانکش دو میلیون تومان
پول باشد، به محض پسندیدن خودروی مورد علاقهاش 300 میلیون تومان کارت
ميکشد و خودرو را خریداری ميکند.
این مدیر فروش در توصیف مشتریان
جدیدش ميافزاید: با این شرایط طبیعی است که بین همین مردم نیز، باشند
افرادی که اهل دعوا و قمهکشی هستند زیرا دیگر زمانی که فقط افراد خیلی
متشخص صاحب اموال زیاد و خودوروی مدل بالا باشند گذشته است.
«یوسفیان»
مدیر فروش انواع بنز در خیابان عباسآباد تهران است. او نیز پاسخی مشابه
همکارش ميدهد و ميگوید: وضع اقتصادی طوری شده که کسی که پول را با زحمت و
مشقت بهدست آورد نهایتا ميتواند یک خودروی معمولی داشته باشد و
نمیتواند خودرویهای چند صد میلیونی را با این وضع اقتصادی تهیه كند.
این
فعال بازار خودرو توضیح ميدهد: بین مشتریهایمان داریم افرادی را که
کاملا مشخص است یک زمینی داشته و شانسش زده و در بورس بوده و همان زمین او
را به مال و منال بسیار زیادی رسانده که حالا ميتواند چنین خودرویی تهیه
کند، ولی وقتی با او وارد بحث و معامله ميشویم ميبینیم در سطح خیلی پایین
فرهنگی قرار دارد و از آن قشر افرادی هستند که گمان ميکنند چون پول دارند
ميتوانند همه کار بکنند. اینها همان افرادی هستند که دری به تخته خورده و
یک شبه پولدار شدهاند.
یوسفیان با اشاره به اینکه حدود 10 درصد
مشتریان آنها از این دسته هستند ميافزاید: اینهایی که به اصطلاح دری به
تخته خورده و به این پولها دست پیدا کردهاند شخصیتشان هیچ تغییری نکرده و
اگر لات یا چاقوکش بودهاند، باز هم با وجود داشتن چنین خودرویی آن ذات
پرخاشگری را در خود دارند.
«امینی» یکی از مسوولان فروش همین
فروشگاه اما نظری متفاوت داشت. او ميگوید: به نظر من با این شرایط وجود یک
وسیله دفاعی در خودرو لازم است.
امینی با اشاره به اینکه کمتر از
یک ماه پیش قصد زورگیری از او را در اتوبان ارتش داشتهاند، ميافزاید: خود
من از آن افرادی هستم که چون خودروی مدل بالا دارم، همیشه شوکر همراهم
است.
این فعال بازار خودروهای گرانقیمت و وارداتی ميگوید: اگر آن
شبی که چهار جوان به من حمله کردند تا خودرویم را به سرقت ببرند با شوکر به
آنها ضربه نمیزدم، الان هم خودرویم را برده بودند و هم با سلاحی که
داشتند معلوم نبود چه بر سرم ميآوردند.
«ترابی» که مدیر فروش نمایشگاهی در عباسآباد است هم نظری شبیه به امینی دارد.
ترابی
با اشاره به اینکه وجود چنین وسیلهای در خودرو لازم است، نظر خود را
اینگونه توضیح ميدهد: هرکس بنا بر توانایی خود در استفاده از وسیلههای
دفاعی، باید خودروی مدل بالا و گران قیمتش را مجهز کند.
وی افزود:
شوکر، یا هر وسیله دیگری که توانایی استفاده از آن را داریم لازم است در
خودرو بگذاریم زیرا در میان مشتریهایمان بارها و بارها شنیدهایم که قصد
زورگیری از آنها را داشتهاند و حتی مجروح نیز شدهاند.
مدیریت
فروش اتو آس اما در مورد مشتریهای خود ميگوید: خیلی از مشتریها هستند که
وقتی با آنها وارد معامله ميشویم کاملا مشخص است صاحب پول باد آوردهای
شدهاند که فقط برای نگه نداشتن آن حجم بالای پول ميخواهند زودتر آنها را
تبدیل به جنس کنند.
وی درباره این رفتار مشتریان خود توضیح
ميدهد: در میان حرفهاي این مشتریها با همراههايشان حتی شنیدهایم که
این خودرو را که معامله کنم، آن آپارتمان را هم عصر قولنامه ميکنیم و همه
این پول را از بانک ميگیریم.
وی در جواب اینکه آیا هیچوقت پلیس را
در جریان این موارد گذاشتهاند یا خیر پاسخ ميدهد: ما کاری نداریم مشتری
پول را از کجا آورده، خودرو را ميفروشیم و پولمان را ميگیریم، دیگر دزدی
هست یا نه گردن خودش است.
او همچنین درباره بعضی مشتریان دیگر بنز
در نمایشگاهش ميگوید: عدهای در کار قاچاق و یا حتی فروش مواد مخدر هستند و
از برملا شدن این موضوع ابایی ندارند.
این مدیر فروش با اشاره به
اینکه 23 سال است در این صنف فعالیت ميکند، توضیح ميدهد: در تمام این مدت
که سابقه کاری دارم همه خریداران بی ام دبلیو و بنزمان یا دکتر و مهندس
بودند و یا افرادی که از ظاهرشان ميتوان تشخیص داد افراد موجهی در جامعه
هستند و برای پول زحمت کشیدهاند، ولی امروز مشتریهاي زیادی داریم که فقط
با پولی بادآورده اقدام به خرید خودروی چند صد میلیونی ميکنند. این امروزی
که ميگویم منظورم دو سه سال اخیر است.
«کریمیان» نیز یکی از همصنفیهاي این افراد در همین خیابان است.
او
در مورد شکل و ظاهر خریداران خود توضیح ميدهد: ما دیگر پس از 17 سال
سابقه کاری ميتوانیم متوجه بشویم پول این فردی که دارد خرید ميکند برای
خودش است یا نه. افراد متشخص و باپرستیژی که قدیمترها بیشتر مشتریان ما
را تشکیل ميدادند هزار بار از آپشنهاي خودرو و کاراییهاي آن، سوال
ميکردند و صد مدل تخفیف ميگرفتند، ولی او که ميآید فقط انتخاب ميکند و
چک ميکشد و ميرود بدون اینکه بخواهد از تمام امکانات خودرو آگاهی پیدا
کند، مشخص است پول را از چه راهی بهدست آورده و امروز هم فقط ميخواهد
زودتر خودرویی را که الان روی بورس است داشته باشد.
وی با اشاره به
اینکه هر چند وقت یک بار یک خودرو روی بورس است ميافزاید: این جور افراد
یک عده جوان پولدار هستند که هر خودرویی را که روی بورس است ميخواهند
امتحان کنند و به اصطلاح با رفقای خود کل دارند. مدتی بی ام دبلیو ایکس
تیری مدتی 360 و یک زمانی بنز سی. ال. اس یا هر خودرویی را که مد ميشود
ميآیند و ميخرند و خودروی قبلی را زیرقیمت ميفروشند که زودتر به این
خودرو دست پیدا کنند.
وی در رابطه با سر و وضع این افراد نیز به ما
توضیح ميدهد: اینها افرادی هستند که حتی اگر از روی سن و سالشان هم
بخواهیم قضاوت کنیم، اصلا شغل خیلی خوب و پر درآمد به کنار، اینها اگر حتی
از وقتی به دنیا آمدهاند تا امروز پول هم چاپ کرده باشند، سنشان به آن قد
نمیدهد که چنین خودروهایی خریداری کنند و پر واضح است پول پدر پولداری
است که زیر دست و پای فرزندشان ریخته شده است.