آنچه رهبر معظم انقلاب در بيانات روز 19 دي بيان كردند در واقع هشداري بود
به كساني كه در گذشته هم مرتكب مواضع خبط و انحرافي شده و در آن مواقع هم
مورد تذكر رهبري قرار گرفته بودند. اگر نگاهي به مواضع انحرافي اين افراد
بيندازيم بوضوح مشاهده ميكنيم كه براي مثال پيش از انتخابات دوم خرداد سال
76 آقاي هاشمي در خطبههاي نماز جمعه موضع كاملاً بياساسي گرفتند و گفتند
كسي صندوقهاي رأي را دستكاري نكند و آراي مردم جابهجا نشود!
سخناني
از اين دست، بلافاصله با موضع رهبر معظم انقلاب روبهرو شد و ايشان چند
روز بعد در بياناتشان در جمع مردم فرمودند: «اين چه حرفهايي است كه زده
ميشود. ما چنين شواهد و قرائني نداريم كه جرياني بتواند آراي مردم را
جابهجا كند و ما هميشه انتخابات سالمي برگزار كردهايم.» بنابراين آقاي
هاشمي يا به واسطه اطلاعات غلطي كه آن زمان به وي داده شد يا به واسطه حب و
بغضي كه نسبت به جريانات سياسي داشتند اين موضع غلط را گرفتند و هيچگاه
هم از مواضع انحرافي خود اعلام پشيماني نكردند.
مجدداً همين قضايا
در انتخابات رياست جمهوري نهم نيز تكرار شد و آقاي هاشمي زمانيكه در
انتخابات شكست خوردند با صدور يك اطلاعيه كل مشروعيت نظام را (كه به قول
خودشان يكي از 5 نفر اول نظام هم هستند!) زير سؤال بردند و گفتند: «من چون
ميان مراجع صلاحيتدار نظام، مرجعي كه به طور عادلانه به شكايت من رسيدگي
كند نميبينم بنابراين شكايت خود را به خدا ميبرم.»
در واقع آقاي
هاشمي با اين حرف كل نظام اسلامي از جمله وزارت كشور و شوراي نگهبان و
مراجع اجرايي و نظارتي ديگر را زير سؤال بردند. من از ايشان و دوستانشان
سؤال ميكنم آيا اين مقدار خود را بر حق ديدن و همه را باطل پنداشتن به
لحاظ اخلاق اسلامي درست است و آيا اين رويه دشمن شادكن شايسته كسي كه خود
را شاگرد امام ميداند ميباشد؟ بايد گفت اين رويه غلط از سوي ايشان كنار
گذاشته نشد و در طول دوران رياست جمهوري نهم و دهم هم مواضع متعددي اتخاذ
شد كه اگر نام كارشكني عليه دولت اسلامي را روي آن بگذاريم بيانصافي نيست.
پس
از مدتي كه از دوران رياست جمهوري نهم آقاي دكتر احمدينژاد گذشت، آقاي
هاشمي با اتخاذ يك ژست حق به جانب اعلام كرد ما تا به حال با اين دولت
مدارا كرديم و از اين به بعد مدارا نخواهيم كرد و همه كارشكنيهاي دشمن
شادكن خودشان را به حساب مداراي با دستگاه اجرايي گذاشتند تا اينكه در
انتخابات دهم رياست جمهوري براي اينكه رأي و نظر خودشان را كه حمايت از يك
نامزد خاص بود به كرسي بنشانند سه روز قبل از انتخابات نامه سرگشادهاي به
رهبر انقلاب نوشتند كه اگر رهبري موضعي در مقابل آن ميگرفتند نوعي دخالت
در انتخابات تلقي ميشد و در حقيقت بايد گفت كه يكي از اهداف آقاي هاشمي از
انتشار آن نامه بدون سلام و والسلام كشاندن رهبري به موضعگيريهايي عليه
نامزدهاي انتخابات هر چند به طور غيرمستقيم بود؛ البته رهبر انقلاب با
درايت، تيزبيني و دورانديشي خاصي كه دارند در اين دام گرفتار نشدند. اما به
هر حال آقاي هاشمي آن نامهاي كه ظاهر آن هيچ تناسبي با سخن گفتن با رهبر
جامعه اسلامي نداشت را منتشر كردند و از آن روز تا به حال هم بر سر موضع
خودشان هستند و عنوان ميكنند كه حرفهايي كه من براي حل مشكلات كشور زدم
حرفهاي درستي است و از اتخاذ آنها هم پشيمان نيستم.
اين روزها و در
آستانه انتخابات يازدهم رياست جمهوري شاهديم طبق آنچه در سالهاي گذشته
رويه ايشان بوده شروع كردهاند به زير سؤال بردن نهادهاي اجرايي و نظارتي
در انتخابات كه به قول رهبر معظم انقلاب ميتواند مورد سوءاستفاده دشمن
قرار گرفته و به تعبير ايشان پر كردن جدول دشمن است. اين رويه غلط را اين
بار وي تحت عنوان انتخابات آزاد، رقابتي و شفاف دنبال ميكند. البته كساني
كه همفكر و همرأي هستند نيز از روي دستش كپيبرداري ميكنند و اين حرفها
را تكرار مينمايند.
اما اگر اين آقايان راست ميگويند و صداقت
دارند به صورت شفاف و بدون رودربايستي براي مردم تشريح كنند كه منظورشان از
اين انتخابات آزاد چيست؟ توضيح بدهند كه منظورشان از آزادي چيست؟ اگر اين
را روشن براي مردم بگويند آن زمان ميشود مواضع اينها را بدون در نظر گرفتن
اينكه درست يا غلط است حداقل حمل بر صداقت كرد. اما اين جريان در رفتار و
گفتارشان صداقت ندارند و چون خودشان نميگويند و توضيح نميدهند پس ما
مجبوريم كه تحليل كنيم.
منظور آقاي هاشمي و اطرافيانشان از
كليدواژه انتخابات آزاد عدم دخالت مراجع قانوني در نظارت بر انتخابات است.
يعني شوراي نگهبان افراد را آزاد بگذارد كه هر كسي از جمله كساني كه به
صراحت قانوني از حضور در صحنه منع شدهاند و در عمل عليه قانون اساسي
جمهوري اسلامي كه در رأس آن ولايت فقيه است اقدام كردهاند بيايند و در
انتخابات شركت كنند. آقاي هاشمي و دوستانشان مدعياند آرامش كشور در گرو
اين است كه ضدانقلاب طرفدار آنها در اداره كشور مشاركت داشته باشند اما
بايد به آنها گفت كه اين مسير صحيح نيست.
٭ عضو هیئت علمی دانشگاه
تربیت مدرس و نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي