به گزارش 598 به نقل از مشرق؛ سخنان اخير اخضر ابراهيمي فرستاده سازمان ملل متحد براي حل بحران سوريه در مورد جاي نداشتن اسد در طرح او در دولت انتقالي، هر چند محل جدل بسياري شد، اما رهبران سوريه با اطلاع موثق از ماموريت وي، او را پذيرفته و بشار اسد دو بار با وي ديدار كرد.
در حالي كه ابراهيمي براي آخرين ديدار خود از دمشق سه هفته پشت درهاي بسته ماند و كسي به او پاسخگو نبود، به درخواست تهران و مسكو، سران سوريه راضي شدند كه او را به دمشق و كاخ الروضه راه دهند تا آخرين حرفهايش را زده و آخرين حرفها را هم بشنود.
به نوشته روزنامه الوطن سوريه، ابراهيمي در اين ديدار وقتي با موقعيت مستحكم بشار اسد مواجه شده و ميبيند كه او بسيار عادي رفتار ميكند و حتي سوالي هم از او نميپرسد، بارها خود سر صحبت را باز كرده تا در اين ديدار كوتاه، به آنچه ميخواهد برسد.
به نوشته اين روزنامه، سران سوريه با آگاهي كامل از اينكه ابراهيمي ميانجيگر نيست و تنها فرستاده كشورهاي غربي و عربي براي رايزني با مقامات سوريه و بردن پيغامهاي آنها به دمشق است – در حالي كه خود چنين تواني ندارند – در مورد مسايل پيچيده و مهم با او رايزني نكرده و تمام حرفهايي كه به او تحويل ميدادند؛ كلياتي بود مبني بر تاييد ماموريت او، تلاش براي پايان بحران از طريق سياسي و در نهايت تشكيل يك دولت وحدت ملي.
بر اساس اين گزارش؛ اما ابراهيمي از طرف تركيه و قطر ماموريت داشت كه منتهاي سياست سوريه و به خصوص رئيس جمهور اين كشور را بداند و مطلع شود كه آيا اسد ميخواهد در دور بعد هم رئيس جمهور شود يا نه؟ از اينرو، ابراهيمي با سخت توصيف كردن ماموريت خود در قانع كردن تركيه و قطر براي توقف حمايت از شورشيان مسلح، به صورت ضمني شكست ماموريتش را اعلام ميكند اما در خلال اين صحبت سوال مهمي از بشار اسد ميپرسد و اينكه آيا او در سال 2014 هم نامزد انتخابات رياست جمهوري خواهد شد يا نه؟
اسد در پاسخ به ابراهيمي ميگويد: « آخرين چيزي كه در اينجا بايد در مورد آن صحبت شود، منصب است؛ اما اولين چيزي كه من ميخواهم خواست مردم و راي ملت است.»
به نوشته الوطن؛ اما پاسخ اسد به سوال ابراهيمي چندان طولاني نشد و او در خلال سخنراني خود در دار الاپراي شهر دمشق؛ سقف، حدود و دامنه اختيارات را تعيين كرد و گفت كه همه تغييرات بايد از داخل سوريه صورت بگيرد و كشورش به هيچ عنوان ديكتههاي خارجي و فشارها را نخواهد پذيرفت، حال چه فرستاده سازمان ملل باشد و يا هر كس ديگري.
اين سخنان در حقيقت به ذات ماموريت ابراهيمي اشاره داشت و به او فهماند كه در دمشق همه به اصل ماموريت او آگاه هستند و از اينرو بود كه در سخناني شتابزده اعلام كرد كه اسد در دولت انتقالي او جايي نخواهد داشت.
در حالي كه غرب، تركيه و اعراب بر اين باور بودند كه با تجربه اين روباه پير ميتوانند به اهداف خود برسند، او در ماموريت خود به عنوان يك ميانجي شكست خورد تا جايي كه در خلال گفتوگوهاي سه جانبه ژنو از حالت ميانه خارج شد و بر اساس اطلاعات موثق اين روزنامه، به عنوان سخنگوي رسمي شورشيان، تركيه، كشورهاي عربي و آمريكا عمل كرد.
گفته ميشود يكي از دلايلي كه سوريه فيصل مقداد را در ماموريتي پيش از آنكه ابراهيمي دمشق را ترك كند، راهي مسكو كرد، آگاه كردن روسها از برنامه ابراهيمي بود و به همين علت هم وقتي او راهي مسكو شد، مشت خود را باز شده ديد تا جايي كه لاورف در كنفرانس مطبوعاتي با وي تاكيد كرد كه هيچ كس به هيچ عنوان حق ندارد در مورد سرنوشت بشار اسد حرفي بزند و اين موضع را فرستاده روسيه به مذاكرات ژنو به صراحت و قاطعيت بيشتري خطاب به فرستاده آمريكا و ابراهيمي گفت تا آنها حساب موضع روسيه دستشان بيايد.