به گزارش 598 به نقل از پایگاه خبری شهدای ایران؛ اپیزود اول: خیابان زعفرانیه را که به انتها می روید در باغی که به گفته اهالی آن منطقه قدمتی تاریخی دارد جانبازانی ساکن هستند که چند ماهی می شود که نامشان در تیتر های روزنامه ها و خبرگزاری ها می درخشد. ماجرا فقط از چند نامه بنیاد شهید به جانبازان جهت تخلیه آسایشگاه بقیه الله شروع شد. یعنی همان جایی که بسیاری از جانبازان از وقتی 16 ساله بودند و برای همیشه ویلچر را بجای پایشان انتخاب کردند در آنجا ساكن شدند.
نامه های بنیاد شهید که بعد از مدتی برای جانبازان بوی تهدید می داد صدای اعتراض برخی از آنها را به رسانه ها رساند.
تیتر هایی چون «تخریب آسایشگاه بقیه الله با قوه قهریه»، «برخورد فیزیکی با جانبازان» و سونامی در آُسایشگاه بقیه الله تهران همگی گویای چند ماهی می شود که جانبازان مدعی بودند آسایشگاه های دیگر فضای کافی برای اسکان آنها نداشته و تا زمانی که محلی برای استقرار جانبازان آماده نشود آسایشگاه را تخلیه نمی کنند.
عمق ماجرا زمانی روشن شد که فکس هایی از جانبازان مبنی بر استمداد کمک از امت حزب الله به دفاتر رسانه ها می رسید که نشان از قطع امکانات پرستاری برای جانبازان می داد.
اما وقتی فشار رسانه ای به انتها درجه خود رسید برخی از آقایان مسئول سری به آسایشگاه بقیه الله زدند و گویا از برخی جانبازان دلجویی کردند و البته وعده هایی که صحت و سقم آن جای بررسی دارد.
پرونده آسایشگاه بقیه الله در فضای رسانه در مرحله ای بسته شد که نتیجتا به ادعای جانبازان، بنیاد شهید پذیرفت که ابتدا مکانی برای استقرار جانبازان فراهم آورد و بعد طرح عظیم خود را برای ساخت اجرایی نماید.
اپیزود دوم:
«تعدادی از درختان و حجم عظیمی از گلخانه ای که جانبازان ایجاد کرده بودند در زیر چرخ های لودر له شد»
متن بالا پیامی است که در شب اربعین حسینی از طرف جانبازان آسایشگاه بقیه الله آمد و باز پرونده آسایشگاه بقیه الله را باز كرد.
ماجرا از این قرار است که علاوه بر درخت های بسیار قدیمی و بزرگی که در باغ 35 هزار متری آسایشگاه بقیه الله وجود داشته و در شرایط آلودگی هوای تهران اکسیژن پاک را حداقل به جانبازان شیمایی می رساند چند سالی می شد که خود جانبازان نیز دست به کار شدند و باغ گل هایی را ایجاد کردند و گل هایش را به همسایه ها و بعضا مراجعه کنندگان آسایشگاه می دادند و نتیجه آن برای جانبازان صرفا تلطیف روحیه و ایجاد فضای سبز بوده است.
اما جانباز پور پیر علی می گوید: در شب اربعین حسینی با لودر درختان این باغ را از ریشه بیرون کشیدند و حجم زیادی از گلخانه ای که ایجاد کرده بودیم را نابود کردند.
حال مسئولین بهتر است پاسخگو باشند که مگر فضایی برای جانبازان مهیا شده است که برنامه ساخت را آن هم در شب اربعین حسینی با لودر افتتاح می کنند؟
گود برداری زمین آن هم در جایی که 14 جانباز 70 درصد در آنجا حضور دارند با مجوز کدام مقام مسئول صورت می گیرد؟
اما در این ماجرا شهرداری منطقه یک تهران که در پرونده آسایشگاه بقیه الله مدعی بود که هیچ گونه مجوز ساختی به این مکان داده نشده نیز بهتر است پاسخ دهد که آیا قوه نظارتی این ارگان در شب اربعین حسینی خواب بوده اند که ندیدند در این شرایط آلوده هوای تهران چه بلایی بر سر یکی از بزرگترین باغ های این منطقه آوردند؟
شهرداری تهران که در خصوص باغ های شمال شهر تهران که حتی مجوز ساخت نیز دارند مدعی است که با خرید زمین از مالک سعی در حفظ و نگهداری فضای سبز می کند بهتر است پاسخ دهد که چگونه از چنین باغی غافل شده است؟