به گزارش پایگاه 598 به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، رئیس جمهوری سوریه پس از حدود هفت ماه امروز (یکشنبه) در دانشگاه دمشق در جمع برخی از مقامهای دولتی این کشور حاضر شد و خطاب به ملت کشورش گفت: درگیری در سوریه میان نظام و مخالفان نیست بلکه میان سوریه با دشمنانش است. سوریه با جنگی بیسابقه روبرو است.
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه خطاب به حاضرین گفت: امروز با ناراحتی به سوریه و ملتمان نگاه میکنیم. خیابانهای سوریه امنیت خود را از دست دادهاند. وطن برای همه است و همه از آن دفاع خواهیم کرد.
وی افزود: الان سختی و دشواری کشور را فرا گرفته و امنیت و آسایش از کشور رفته است. امروز در حالی کنار هم هستیم که مادرها کودکانشان را از دست دادهاند و خانوادهها آواره شدهاند و اگر این مساله در کشور احاطه پیدا کرده تنها ناراحتی برای آن کافی نیست، بلکه باید کاری انجام داد. رخدادهای سوریه فرصت را برای تبدیل این کشور به زمین مبارزه تروریستها فراهم کرد. اطمینان داریم که بیشتر تروریستها افکار القاعده را با خود همراه دارند.
رئیسجمهور سوریه تصریح کرد: مقاومت و حرکت ملی گسترده سوریه را از بحران کنونی خارج میکند.درگیری سوریه درگیری میان کشور سوریه و دشمنانش و شهروندان با کسانی است که آنها را تحریم و از آرامش محروم کردهاند. آیا درگیری میان سوریه و دشمنانش برای یک صندلی و منصب است؟ انقلاب سوریه انقلاب ملت است نه کسانی که از خارج وارد کشور شدهاند.
بشار اسد تاکید کرد: سوریه هرگزفرو نمیپاشد.
رئیسجمهور سوریه افزود: پس از شکست گروههای مسلح تکفیریها پیشرفت کردند، اندیشه تکفیری از خارج وارد سوریه شد. سوریه هرگز خواست غرب را نمیپذیرد و این همان چیزی است که غرب را آزار میدهد.
اسد با اشاره به موضع روسیه، چین و کشورهای بریکس در مخالفت با دخالت در امور داخلی دیگر کشورها گفت: از ایران، چین و روسیه به خاطر تلاش برای ممانعت از دخالت در امور داخلی سوریه تشکرمیکنم.
متن کامل سخنان بشار اسد به شرح زیر است:
فائق آمدن بر وضعیت کنونی جز با به کارگیری توان ملت و تمامی شهروندان سوری ممکن نیست. همه ملت سوریه در قبال وضعیت موجود مسئول هستند چرا که سوریه متعلق به همه است و همه باید با هر وسیلهای که میتوانند از آن دفاع کنند و هر شهروند آگاهی میداند که در صورتی که از کشورش دفاع نکند سوریه به سوی نابودی خواهد رفت.
برخیها در دام غربیها و فتنهگران افتادند و برخیها نیز میپندارند درگیری که در سوریه در جریان است جنگ دولت با مخالفان بر سر قدرت است اما همگان باید بدانند آنچه که در سوریه امروز میگذرد جنگ میان وطن و دشمنانش است؛ جنگ میان شهروندان سوری و تروریستها. جنگ میان ملت و کسانی که نان ملت را میدزدند. آیا به این افراد میتوان گفت مخالف و این جنگ را میتوان جنگ بر سر قدرت نامید؟ آنها دشمن ملت هستند. دشمن ملت دشمن خداست و جایگاهشان در جهنم.
آنها ابتدا نیتهای خود را با پوششی مسالمتآمیز مطرح کردند و سپس دست به اسلحه بردند و آرام آرام حملات وحشیانه خود را گسترش دادند و قصد دارند با ترور از ملت سوریه انتقام بگیرند و با این وجود اقدام خود را انقلاب نامیدند. انقلاب نیازمند تفکر، رهبری و ملتی است که از آن حمایت کنند. اما آیا اقدام آنها از حمایت کسی جز خارجیها برخوردار است؟ و آیا میشود اقدام آنها را انقلاب نامید؟!
سوریه با حمله بیسابقهای از سوی تکفیریها و حامیان آنها روبه روست. ورود تکفیریهای حامل تفکر القاعده به سوریه خطرناک است اما ورود تفکر آنها به جامعه سوریه بسیار خطرناکتر است و باید مانع از آن شد. آنها جز قتل و کشتار چیزی نمیشناسند و خود را طرفداران اسلام نامیدهاند در حالی که هیچ بویی از اسلام و دین نبردهاند.
تروریستها در افغانستان با حمایت غرب و پول برخی کشورهای عرب به وجود آمدند و پس از آن در تمامی جهان منتشر شدند و حتی به جوامع غربی نیز نفوذ کردند و غربیها برای اینکه از شر آنها مصون بمانند سوریه را مکان خوبی برای آنها دیدند و با شیوههای مختلف آنها را روانه سوریه کردند و بنا به آمار موسسات غربی اکنون بیشتر تروریستهای تکفیری در سوریه به سر میبرند، این مسالهای است که نشان میدهد غربیها برای خلاص شدن از تروریستها آنها را روانه سوریه میکنند.
به وجود آمدن بحران در سوریه دلایل خارجی نیز دارد، برخی کشورهای منطقه خواهان تقسیم سوریه هستند تا اهداف خود را دنبال کنند و برخی نیز ضعیف شدن سوریه را میخواهند و کشورهای نوظهوری هستند که به دنبال به دست آوردن جایگاهی در تاریخ میگردند چرا که این کشورها از ابتدا از داشتن چنین جایگاهی محروم بودهاند اما آنها باید بدانند که سوریه و ملت آن قویتر از آن است که با این اقدامات شکست بخورد.
همه خوب میدانند سوریه نیرومند است و توصیههای کسی را قبول نمیکند اما حاضر است نصایح خیرخواهانه را بپذیرد؛ جامعه جهانی تنها غرب نیست و بسیاری از کشورها از جمله چین، روسیه، ایران و کشورهای عضو بریکس از ما طرفداری میکنند و ما از آنها به خاطر حمایت از استقلال و حاکمیت سوریه تشکر میکنیم. حل و فصل بحران سوریه جز با در نظر گرفتن عوامل داخلی، منطقهای و خارجی آن محقق نمیشود. ما در مقابل یک جنگ تمام عیار قرار داریم، جنگی که از سوی دشمنان خارجی حمایت میشود و مقابله با آن بسیار سختتر از شرکت در جنگهای کلاسیک است و یقینا هزینه بیشتری نیز به دنبال دارد. اما ما باید برای آن آماده باشیم و برای رویارویی با دشمنان آمادگی نیز داریم.
حل و فصل بحران سوریه با اصلاحات سیاسی و برقراری امنیت در جامعه محقق میشود و این دو باید در کنار هم مورد توجه قرار بگیرد چرا که بدون وجود امنیت، اصلاحات معنی ندارد. دفاع از امنیت کشور وظیفه ملی دولت است و ما در دفاع از ملت و کشور به هیچ وجه کوتاهی نمیکنیم. ما از ابتدا گفتهایم خواهان حل و فصل سیاسی هستیم اما این بدان معنا نیست که از کشور دفاع نمیکنیم و امنیت کشور را رها خواهیم کرد. ما برای اداره کشور به دنبال شریکی بودیم و طرفداری از حل و فصل سیاسی بحران نیز به همین خاطر بود. اما اگر این شریک پیدا نشد به این معنی نیست که ما خواهان وجود شریکی برای اداره امور نیستیم.
بگذارید سادهتر بگویم، کسی خواستار ازدواج است اما به دلایل مختلف این امر از طرف مقابل رد میشود. این مساله به آن معنا نیست که طرفی که درخواست ازدواج داده میل به ازدواج ندارد.
اینکه برخیها میگویند دولت سوریه میخواهد به شکل امنیتی بر اوضاع سیطره یابد، دروغ است. برخیها خواستار حل و فصل سیاسی اوضاع هستند و برخیها نیز خواستار پایان دادن به شرایط کنونی به شکل امنیتی هستند. اما باید بحران سوریه از جنبه اجتماعی نیز مورد توجه قرار بگیرد. ما با کسی مذاکره میکنیم که بنده دیگران نباشد و ویرانی سوریه را در دستور کار خود قرار نداده باشد. تکفیریهایی که جز خشونت نمیفهمند و رهبران کشورهایی که میدانند خروج سوریه از بحران کنونی موقعیت آنها را متزلزل خواهد کرد جایگاهی در گفتوگوهای ما ندارند. این غربیهای استعمارگر هستند که درهای گفتوگو را بستهاند اما ما با وجود این حاضریم با همه حتی مخالفان خود مذاکره کنیم؛ کسانی که وطنشان را نمیفروشند و سلاح را بر زمین میگذارند. مذاکرات با مخالفان باید بر پایه حاکمیت، وحدت و استقلال سوریه باشد و اینکه هیچ گونه دخالتی در امور داخلی سوریه انجام نشود و مذاکرات با رهبری سوریها و براساس اساسنامههای سازمان ملل باشد.
حل و فصل بحران سوریه تنها با وجود این شرایط محقق میشود. کشورهای منطقهای کمکهای تسلیحاتی و مالی خود به گروههای تروریستی را پایان دهند و گروههای مسلح مخالف دولت نیز که علیه کشور دست به اسلحه بردهاند به اقدامات خود پایان دهند؛ آوارگان سوری به مناطق خود باز گردند و در آن شرایط ارتش سوریه نیز به عملیات خود علیه گروههای تروریست پایان میدهد.
کشورهای همجوار نیز باید در زمینه وضعیت جاری در سوریه با دولت به توافقهایی برسند به ویژه در زمینه کنترل مرزها و ورود و خروج کالا و افراد از مرزهای مشترک و پس از آن برگزاری نشستی گسترده با شرکت تمامی گروههای سوری برای حل و فصل بحران در سوریه.
باید نشستی فراگیر با حضور تمامی مخالفان و موافقان دولت برگزار شود و در پایان آن اساسنامهای ملی که آینده سیاسی سوریه را ترسیم خواهد کرد تنظیم شود و سپس این اساسنامه به همه پرسی گذاشته شود چرا که این ملت سوریه هستند که در نهایت باید تصمیم گیری کنند. پس از همه پرسی دولت انتقالی تشکیل شود که تنظیم قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات پارلمانی را برعهده بگیرد و با روی کار آمدن پارلمان آن وقت دولت سوریه تشکیل شود و زندانیان سوری با عفو عمومی آزاد شوند اما زندانیانی که حق شهروندان سوری را پایمال کردهاند باید از طرف ملت سوریه مورد عفو قرار گیرند و نه دولت.
در پایان نیز باید کشور بازسازی شود و تمامی زیربناهای اقتصادی و حیاتی کشور که ویران شده است بار دیگر ساخته شود تا سوریه همچنان قدرتمند باقی بماند و دولت سوریه به زودی این پیشنهادها را که میتوان آن را طرح، تفکر و یا هر چیز دیگری نامید، ارائه خواهد کرد.
دولت سوریه به زودی این طرح را ارائه میکند اما تا یک تروریست در سوریه باقی بماند ما با آن مبارزه میکنیم و تروریستها به هیچ وجه در قالب این طرح گنجانده نخواهند شد. این طرح خطاب به کسانی است که به آینده سوریه باور دارند و خواهان مذاکره هستند. پس همین الان به کسانی که به آن باور ندارند میگویم نیازی نیست که شما آن را رد کنید چرا که از ابتدا این طرح به شما ارائه نشده تا بخواهید آن را قبول یا رد کنید!
از این پس هر طرح دیگری که از سوی طرفهای خارجی و داخلی ارائه شود باید براساس طرح اعلامی ما باشد و همراستا با این طرح و کمک به آن تلقی شود و نه چیزی خارج از آن. حتی در معاهده ژنو نیز که بسیاری از بندهای آن مورد قبول دولت سوریه واقع شده مسائلی نامفهوم و گنگی وجود دارد که از جمله آنها بندی است که اشاره به انتقال قدرت در سوریه دارد.
ابتدا باید مشخص شود این انتقال به چه معنی است تا سوریه آن را قبول کند. آیا انتقال از آزادی به اسارت است؟ در صورتی که این بند انتقال سوریه آزاد به سوریه تحت حاکمیت دیگران را بخواهد ما آن را قبول نمیکنیم. تنها چیزی که در مورد انتقال برای ما قابل قبول است انتقال از ناامنی به امنیت است و اینکه سوریه از ناامنی به امنیت منتقل شود. هر طرحی که به سوریه ارائه میشود باید به حاکمیت و استقلال سوریه کاملا احترام بگذارد و ملت نیز باید با همه پرسی بر آن مهر تایید بگذارند.
برخیها خیالهای دیگری برای برای سوریه در ذهن خود میپرورانند که این حق آنهاست که در خیالها و تخیلات خود زندگی کنند و دنیای خیالیشان را دنبال کنند، اما آنها نمیتوانند ما را مجبور کنند که در دنیای خیالی آنها زندگی کنیم.
سوریه نیرومند خواهند ماند و کسانی که فکر میکنند با فشار بر سوریه میتوانند این کشور را از مواضع و حقوق خود منصرف کنند در اشتباه هستند. سوریه همواره از فلسطین و مقاومت دفاع میکند و جولان را حق خود میداند. جولان متعلق به ماست و فلسطین مساله اساسی ما که هیچ گاه از آنها کوتاه نخواهیم آمد. برخی میخواهند با کشاندن فلسطینیها به درگیریهای سوریه از موضوع فلسطین و قضیه آنها سوء استفاده کنند و با این کار توجه را از دشمن اصلی یعنی اسرائیل منحرف کنند. ملت سوریه و فلسطین یکی هستند و هیچ گاه علیه یکدیگر دست به اسلحه نمیبرند.
از یکایک نیروهای مسلح سوریه چه آنهایی که میجنگند و چه آنهایی که جان خود را برای دفاع از کشور و ملت خود از دست دادهاند تشکر میکنیم و به آنها سلام میفرستیم و از شهروندانی که در کنار نیروهای مسلح اسلحه برداشتهاند و به دفاع از کشور میپردازند تشکر میکنیم که از جمله آنها میتوان به ساکنان روستای رأس العین در نزدیکی مرزهای ترکیه اشاره کرد که با جانفشانی از منطقه خود دفاع کردند. خانوادههای زیادی در سوریه برای کشور شهید دادهاند و من نیز یکی از آنها هستم چرا که من نیز فرزندی از فرزندان سوریه محسوب میشوم.
با فضل و عنایت خدا همچنان به پیش میرویم و اعلام میکنیم سلاحها و اقدامات آنها به هیچ وجه ما را نمیترساند.